بریدههایی از کتاب قصهها از کجا میآیند
۴٫۳
(۲۹)
«کلافه بشو، یعنی میشی چه بخوای چه نخوای اما افسرده نشو. نویسندهای که هی بخواد افسرده بشه، با هر ایدهای که داستان نداره افسرده بشه، حرفهای نمیشه. اصلاً نویسندهٔ فقیر که افسرده نمیشه. افسردگی مال نویسندههای پولداره. اونا به اندازهٔ کافی وقت و خرجِ زندگی دارن که افسرده بشن. منزوی بشن و هاهاها...»
M.M. SAFI
شخصیت یا تخیل میشود و موجود میشود، یا موجود است و تخیل میشود. یا ترکیبی از موجود و تخیل است. گاهی از شخصیت به پلات و مضمون میرسیم، گاهی از مضمون به شخصیت میرسیم، گاهی از پلات تخیلشده یا مستند به شخصیت میرسیم. گاهی شخصیت عیناً یک آدم واقعی است، گاهی ترکیبی از چند آدم است. یا استنباط ما از یک آدم واقعی است. در واقع وقتی داریم استنباط میکنیم داریم تخیل میکنیم چون استنباط ما از یک آدم عیناً خود آن آدم نیست.
Kourosh Dolatmanesh
اما شور و شوق کتبی کردن درونیات نامعلوم، دست از سر و سرنوشت آدمیزادی که میخواهد نویسنده شود برنمیدارد؛ از قطعات ادبی کوتاه و شعرگونه، نوشتن خاطرات یا کپی کردن داستانی که خوانده است، شروع میشود.
مهدی
ولی اینکه قصهها از کجا میآیند احتمالاً از ساحت زیستی، تجربههای زندگی، از خواندنها، چشم و گوش تیز داشتن و لذت نوشتن میآیند، و این که خدا باید دوستت داشته باشد.
اصغر عبداللهی
زمستان ۱۳۹۸
amir
اینکه قصهها از کجا میآیند احتمالاً از ساحت زیستی، تجربههای زندگی، از خواندنها، چشم و گوش تیز داشتن و لذت نوشتن میآیند
محسن
«قلب من افتضاحه. دکترم سیگارو قدغن کرده. این سالهای آخر گاهی عصرا پیپ میکشیدم. اونم قدغن شد.»
چه فیلمنامهای میشود این «عشق چیستِ» این آدمی که قلبش افتضاح است.
آروین
فضاسازی از یه آپارتمان خیلی سختتره تا یه خونهٔ قدیمی توی یه شهر کوچیک. اون با خودش نوستالژی میده و کمک میکنه به حس مخاطب. لحن میده، شاعرانگی و رمز و راز میده و خلاصه دست نویسنده بازتره تا توصیف یه آپارتمان تنگ و ترش با اسباب اثاثیهٔ انبوهسازشده…
M.M. SAFI
«از کجا فهمیدی اون عاشق شما شده؟»
«نامه میدادیم به هم، اون تهران بود من بندر. تلفن هم نداشتیم. نامه میدادم بعد منتظر میشدم یه ماه بعد نامهٔ اون بیاد. تو یکی از این نامهها من دل رو زدم به دریا از عشق حرف زدم، اونم یه نامهٔ سهصفحهای داد. آخر نامه یه جمله نوشته بود که فهمیدم اونم عاشقه.»
faatemeehyd
از بس در جوانی درگیر چگونه فیلمنامه بنویسیم میشدیم که گاهی قصه مطابق دلخواه ما جلو نمیرفت، مطابق دلخواه سید فیلد یا یوجین ویل و بقیه جلو میرفت و هیچ هم معلوم نبود اینطوری قصه بیشتر به دل مخاطب بنشیند.
NiloO
قصه نباید بشود مثل شایعه که هر کس تعبیر و تأویل خاصی ازش بدهد
گیله مرد
درام به زبان ساده چی میشد؟ با کدام یک از نمایشنامههای شکسپیر یا ایبسن یا حتی چخوف میتوانستم مثال بزنم که درام چیست؟ اوه، شاه لیر. شاه لیر.
k1
«کلافه بشو، یعنی میشی چه بخوای چه نخوای اما افسرده نشو. نویسندهای که هی بخواد افسرده بشه، با هر ایدهای که داستان نداره افسرده بشه، حرفهای نمیشه. اصلاً نویسندهٔ فقیر که افسرده نمیشه. افسردگی مال نویسندههای پولداره. اونا به اندازهٔ کافی وقت و خرجِ زندگی دارن که افسرده بشن. منزوی بشن و هاهاها...»
zahra
اصلاً تعریف درست پلات این است که حداقل در لایهٔ اولش صاف و شفاف باشد، بدون تأویل، بدون برداشتهای متفاوت و گاه متناقض.
قصه نباید بشود مثل شایعه که هر کس تعبیر و تأویل خاصی ازش بدهد
NiloO
درام زندگی واقعی نیست. متناسب با واقعیت است اما بدهکار واقعیت نیست. اصلاً اگر درام بخواهد آینهٔ واقعیت باشد و نویسنده نقش جیوهٔ روی شیشه را به عهده بگیرد چه دستاوردی به واقعیت و زندگی و اجتماع و شخصیت و… اضافه خواهد کرد؟
M.M. SAFI
«هیچی بدتر از این نیست که ایده تبدیل به داستان و پلات نشه. کلافه میکنه و خسته و ای بسا ناامید و افسرده.»
M.M. SAFI
«از دغدغهٔ دیگران ایده بگیر. دغدغهٔ دیگران را از آن خود کن. دغدغههای عمومی. دغدغههای مشترک.»
م رشوند
«هیچ به این فکر کردی چرا ما در داستان و رمان و فیلم و تئاتر، تجربهٔ چندانی در پلات پلیسیمعمایی نداریم؟»
علی دائمی
کلافه بشو، یعنی میشی چه بخوای چه نخوای اما افسرده نشو.
مهدی
اینکه قصهها از کجا میآیند احتمالاً از ساحت زیستی، تجربههای زندگی، از خواندنها، چشم و گوش تیز داشتن و لذت نوشتن میآیند، و این که خدا باید دوستت داشته باشد.
سعیده زنگنه
اصلاً نویسندهٔ فقیر که افسرده نمیشه. افسردگی مال نویسندههای پولداره. اونا به اندازهٔ کافی وقت و خرجِ زندگی دارن که افسرده بشن. منزوی بشن و هاهاها...»
k1
حجم
۱۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه
حجم
۱۶۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۶ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۹,۴۰۰۴۰%
تومان