بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب لمس بشر | طاقچه
تصویر جلد کتاب لمس بشر

بریده‌هایی از کتاب لمس بشر

نویسنده:میچ البوم
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۰۰ رأی
۳٫۸
(۱۰۰)
«روح بشر فقط تا حدی تحمل دارد. وقتی در هم بشکند، تنها یک معجزه می‌تواند نجاتش بدهد.»
n re
از نظر او آمریکا چیزی نیست جز مجموعه‌ای از خودخواهی و گستاخی که زیر پوششی از خوش‌مشربی پنهان شده است
AmirHossein[AHS]
یکی از متخصصان می‌گوید که طبق پیش‌بینی او اگر مردم توی خانه نمانند و خودشان را قرنطینه نکنند، وضعیت بدتر خواهد شد. او می‌گوید بیمارستان‌ها دچار فروپاشی خواهند شد. او به این موضوع اشاره می‌کند که چه تعداد دکتر و پرستار در راه نجات مریض‌ها، بیمار شده یا حتی جان خود را از دست داده‌اند.
rezaat98
«روح بشر فقط تا حدی تحمل دارد. وقتی در هم بشکند، تنها یک معجزه می‌تواند نجاتش بدهد.»
farimah~
او می‌گوید: «اگر پروردگار الان صدای ما را نشنود، پس کی؟ اگر پروردگار الان ایمان ما را نبیند، پس کی؟ ما در زمان‌های سخت، امتحان می‌شویم، اما به واسطهٔ همین آزمون‌های سخت است که حقیقی بودن میثاقمان را به پروردگار ثابت می‌کنیم.»
مهدیس 🌙
«روح بشر فقط تا حدی تحمل دارد. وقتی در هم بشکند، تنها یک معجزه می‌تواند نجاتش بدهد.»
🍁
«هی، آنتونی ما نمی‌توانیم او را اینجا رها کنیم...»
rezaat98
شارلین می‌گوید: «شنیده‌ام که دستور در خانه ماندن ممکن است تا ماه ژوئن ادامه داشته باشد.» ریکتس می‌گوید: «قطعی نیست.» دنیل ناله می‌کند: «ژوئن؟ من تا آن موقع دوام نمی‌آورم.» ریکتس می‌گوید: «وقتی مجبور باشی، تحمل می‌کنی.» سکوت.
مهدیس 🌙
پل گفته بود: «می‌دانی که بیشتر بیماران مسن زنده نمی‌مانند.» «پس چرا تلاش نمی‌کنیم تا نجاتشان بدهیم؟» «بحث تلاش کردن نیست، گِرگ. مسئله این است که مجبوریم جان افراد جوان‌تر را نجات بدهیم. مجبوریم انتخاب کنیم.» «ما خدا نیستیم پل.» «نه، اما به زودی مجبوریم نقش او را بازی کنیم.»
مهدیس 🌙
«مریض‌ها انتظار دارند خدا باشی. به مرور زمان می‌فهمی که این‌گونه نیست. اما این حقیقت را پیش خودت نگه دار.»
shaparak
آمریکا چیزی نیست جز مجموعه‌ای از خودخواهی و گستاخی که زیر پوششی از خوش‌مشربی پنهان شده است
novelist
«مریض‌ها انتظار دارند خدا باشی. به مرور زمان می‌فهمی که این‌گونه نیست. اما این حقیقت را پیش خودت نگه دار.»
سمانه انصاف جو
«دوباره اوضاع مثل قبل می‌شود؟» «منظورت چیست عزیزم؟» «نمی‌دانم. به مدرسه نمی‌رویم. دوستان سال بالایی‌ام حتی جشن فارغ‌التحصیلی نخواهند داشت. جشن رقص آخر سال نخواهیم داشت. همهٔ شغل‌های تابستانه تعطیل شده. فروشگاه‌ها بسته‌اند. سینماها همین‌طور. پدر هرروز می‌رود و طوری لباس می‌پوشد انگار دارد به جنگ می‌رود. هیچ‌کس به کسی اعتماد ندارد. هیچ‌کس دوست ندارد به کس دیگری نزدیک بشود. کسی دوست ندارد دیگری را در آغوش بکشد. یا مهمانی بگیرد...»
fateme Ahmadi
پدر هرروز می‌رود و طوری لباس می‌پوشد انگار دارد به جنگ می‌رود. هیچ‌کس به کسی اعتماد ندارد. هیچ‌کس دوست ندارد به کس دیگری نزدیک بشود. کسی دوست ندارد دیگری را در آغوش بکشد. یا مهمانی بگیرد...»
نسترن
«روح بشر فقط تا حدی تحمل دارد. وقتی در هم بشکند، تنها یک معجزه می‌تواند نجاتش بدهد.»
آفتاب
«اوضاع همیشه یک‌جور نمی‌ماند.» تاد سرش را پایین می‌اندازد و می‌گوید: «می‌دانم. همیشه همین را می‌گویی.»
sss
«روح بشر فقط تا حدی تحمل دارد. وقتی در هم بشکند، تنها یک معجزه می‌تواند نجاتش بدهد.»
Judy
«روح بشر فقط تا حدی تحمل دارد. وقتی در هم بشکند، تنها یک معجزه می‌تواند نجاتش بدهد.» جان باروز، مقاله‌نویس آمریکایی تبار
کتابخون
خانواده‌ها از چهارگوشهٔ خود به یکدیگر نگاه کردند. در آن لحظه، گویی غبار هر آنچه در این سه ماه پیش آمده بود، بر آنها پرده افکند و آنها را به هم نزدیک‌تر کرد. اکنون چیزی فراتر از چند همسایه بودند. این مصیبت از آنها یک جامعهٔ منسجم و صمیمی ساخته بود.
Mithrandir
پل گفته بود: «می‌دانی که بیشتر بیماران مسن زنده نمی‌مانند.» «پس چرا تلاش نمی‌کنیم تا نجاتشان بدهیم؟» «بحث تلاش کردن نیست، گِرگ. مسئله این است که مجبوریم جان افراد جوان‌تر را نجات بدهیم. مجبوریم انتخاب کنیم.» «ما خدا نیستیم پل.» «نه، اما به زودی مجبوریم نقش او را بازی کنیم.»
rezaat98

حجم

۱۲۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

حجم

۱۲۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۹۹ صفحه

قیمت:
۲۴,۹۹۹
۱۲,۴۹۹
۵۰%
تومان