بریدههایی از کتاب اقیانوس مشرق
۴٫۷
(۴۶)
«شما بگویید، آیا هنگامی که خورشید غروب میکند، میمیرد یا آنکه زنده است و ما از آن محرومیم؟»
سلمی
همین راه که در نظر تو اندک و کوتاه میآید، چه آدمها که سالبهسال، در دل، رفتنش را نیّت میکنند و در عمل، پاهایشان حتی یک قدم همراهیِشان نمیکند. حدیث خراسان حدیث شهرهای دیگر نیست جوان! حدیث اقبال است. خانهٔ علیبنموسیالرضا خانهٔ خدا نیست؛ اما خانهٔ کسی است که در دلش جز خدا نیست. خراسان بیشتر از آنکه حدیثِ مسافت و جاده و راه باشد، حدیثِ طلب است. باید امام بطلبد تا دل بخواهد و پا برود. اگر امام بخواهد، تمام راهها به او ختم خواهد شد.
علیبنموسیالرضا رو به پرده بانگ برمیآورد که ای شیرانِ بر پرده، این شخص فاجر را نابود کنید. دوست کاتبم میگفت: ناگهان آن دو تصویر که بر پرده بودند جان گرفتند و بهشکل دو شیر حقیقی درآمدند و آن وزیر سخنچین و دروغگو را دریدند، بدون آنکه قطرهٔ خونی از او بریزد. آنوقت دربرابر علیبنموسیالرضا ایستادند و تعظیمی کردند و خواستند بهطرف مأمون بروند که مأمون بیهوش شد و روی زمین افتاد. علیبنموسیالرضا با اشارهٔ دست، شیرها را به پرده بازگرداندند. مأمون چون بههوش آمد، پرسید: چگونه شد که شیرها مرا نخوردند؟ به او گفتند: علیبنموسیالرضا مانع از این کار شد.»
صالح
«میان ما و امام ما، هیچ دیواری حائل نیست!»
para32oo
مأمون بهسراغ پدر رفت و گفت: این شخص که بود که با ورودش، به او تعظیم کردی و او را در بالادست نشاندی و اینهمه به او احترام و اظهار ادب کردی؟ هارون لبخندی زد و گفت: فرزندم، او پیشوای مردم و حجت خدا در بین مردم است. مأمون که در حیرت بود، پرسید: پدرجان، مگر پیشوا و خلیفهای جز تو هم هست؟ هارون گفت: این شخص که امروز او را دیدی، از همه به مقام خلافت شایستهتر است. ولی چه میتوان کرد؟ من شیفتهٔ این تخت و حکومتم. او با تمام فضایلی که دارد و با اعتقادی که من دربارهٔ حق او دارم، اگر روزی علیه من قدمی بردارد، سر از تنش جدا خواهم کرد. آنگاه رو به مأمون کرد و با همان خشمی که در نگاهش بود گفت: پسر، تو هم که فرزند منی، اگر روزی برای تاج و تخت من نقشهای در سر بپرورانی، زنده نخواهی ماند و سر از تنت جدا خواهم کرد!
«فرمود به دوستانِ من بگویید که رسول خدا از جبرئیل و او از خداوند شنیده است که: ولایت علیبنابیطالب قلعهٔ استوار من است. پس هرکس در این قلعه وارد شود، از عذاب من در امان خواهد بود.»
هادی
تا وقتی که بندهای به نماز مشغول باشد، شیطان ملعون جرئت نزدیکی به او را ندارد. همین که بندهای در نمازهایش کاهل شود و از آنها فاصله بگیرد و آنها را به تأخیر بیندازد، شیطان جرئت پیدا کرده و خود را به آن بنده میرساند و او را برای انجام گناهان وسوسه میکند.
سیدجواد
آن کس که کمتر حرف میزند، بیشتر فکر میکند. دانشی که در سکوت نهفته است، در حرفزدن نیست.
mh.mirvakili
باید امام بطلبد تا دل بخواهد و پا برود. اگر امام بخواهد، تمام راهها به او ختم خواهد شد.
mh.mirvakili
- آدم که عاشق و شیفته میشود، گویی زبانش کوتاهتر و دلش وسیعتر میشود.
mh.mirvakili
از رسم جوانمردان، یکی آن است که چون کسی در حقّ تو لطفی کند، تا قیامِ قیامت در خاطر بسپاری و همواره از آن یاد کنی و در پیِ جبرانش باشی.
mh.mirvakili
شیدایی آنوقت بر عاشق اثر مینهد که یا هجری پدید آید یا رنجی.
mh.mirvakili
پس اگر فرزندانِ تو یا هر مؤمنی برای زیارتم بار سفر بندد، دعایش اگر بهصلاحِ او باشد، مستجاب و گناهانش آمرزیده خواهد شد. هرکه مرا در آن قطعهزمین زیارت کند، همانند کسی است که رسول خدا را زیارت کرده باشد و خداوند اجر هزار حج مقبول و هزار عمرهٔ مقبوله برای او بنویسد و من و پدرانم از شفاعتکنندگان او در روز قیامت خواهیم بود
mh.mirvakili
«گفت آدمی که امامش را نشناسد، همانند کسی است که تشنهٔ آب باشد و گنداب بنوشد.»
sahba
«پس بگذارید دلتان را به کلامی از رسول خدا شاد کنم که فرمودهاند: خداوند برای برادرم علیبنابیطالب، فضایلی قرار داده است که غیر از خودش کسی نمیتواند عدد آنها را بشمارد. هرکس فضیلتی از آن فضایل را یادآوری کند، درحالیکه به آن اقرار دارد، خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را بیامرزد، گرچه با گناه جن و انس وارد قیامت شود.»
حاضران سر تکان میدهند. پینهدوز ادامه میدهد: «و هرکس فضیلتی از آن فضایل را بنویسد، تا خطی از آن نوشته باقی باشد، فرشتگان برای او استغفار کنند.»
zahra.hosseini
گفت بگویم، نشان به آن نشان که فریادی از ته دل کشیدی و بغضت شکست و خاک برهوت را بر طاق آسمان پاشیدی و صاحب زمین و زمان را صدا زدی.
عِمران مشک را پس مینهد.
- تو از کجا میدانی که من چه کردهام و چه گفتهام؟
ز.م
گفت، آن چشمهٔ آبِ حیات که تو در پیِ آنی، درون قلعهای استوار میجوشد. اگر به درون آن قلعه درآیی، آبِ حیات از آن تو خواهد بود و البته، بر تو گوارا باد!
ز.م
چه آدمها که سالبهسال، در دل، رفتنش را نیّت میکنند و در عمل، پاهایشان حتی یک قدم همراهیِشان نمیکند. حدیث خراسان حدیث شهرهای دیگر نیست جوان! حدیث اقبال است. خانهٔ علیبنموسیالرضا خانهٔ خدا نیست؛ اما خانهٔ کسی است که در دلش جز خدا نیست. خراسان بیشتر از آنکه حدیثِ مسافت و جاده و راه باشد، حدیثِ طلب است. باید امام بطلبد تا دل بخواهد و پا برود. اگر امام بخواهد، تمام راهها به او ختم خواهد شد.
fati
حدیث خراسان حدیث شهرهای دیگر نیست جوان! حدیث اقبال است. خانهٔ علیبنموسیالرضا خانهٔ خدا نیست؛ اما خانهٔ کسی است که در دلش جز خدا نیست. خراسان بیشتر از آنکه حدیثِ مسافت و جاده و راه باشد، حدیثِ طلب است. باید امام بطلبد تا دل بخواهد و پا برود. اگر امام بخواهد، تمام راهها به او ختم خواهد
para32oo
برای شیعه، امام معصوم حکمِ معشوقی الهی دارد که برای وصال او، جز پرهیزکاری و عبودیت و تقوا راهی نیست. چون وسوسهٔ ابلیس فائق آید و در این اعمال اهمال کنیم، از معشوق دور میافتیم و حیران میشویم.
سیدجواد
پینهدوز با لبخند، سری تکان میدهد و میگوید: «پس بگذارید دلتان را به کلامی از رسول خدا شاد کنم که فرمودهاند: خداوند برای برادرم علیبنابیطالب، فضایلی قرار داده است که غیر از خودش کسی نمیتواند عدد آنها را بشمارد. هرکس فضیلتی از آن فضایل را یادآوری کند، درحالیکه به آن اقرار دارد، خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را بیامرزد، گرچه با گناه جن و انس وارد قیامت شود.»
سلمی
زخمی که با درد آمده است، بیدرد نمیرود.
mh.mirvakili
خداوند عزّوجل میفرماید که من آسایش و آرامش را در آخرت قرار دادهام و خلایق بر روی زمین در جستوجوی آن هستند.
mh.mirvakili
داستانِ من و علیبنموسیالرضا داستان دلدادگی است. ندیدنش یک غم است و دیدنش یک غم دیگر. نبینم از دوریاش دق میکنم و ببینم از شدت ذوق!
mh.mirvakili
یک بار دیدن روی حضرت میارزد به داشتن تمام دنیا.
mh.mirvakili
عشقِ علیبنموسیالرضا ثروتی است که خدا در دلهای ما فرود آورده است.
mh.mirvakili
«از رسول خدا روایت شده است که هر شخص گرفتاری که امامرضا (ع) را زیارت کند، گرفتاری او برطرف میشود و هر گنهکاری که آن حضرت را زیارت کند، گناهانش بخشیده شود.»
mh.mirvakili
زیارت بهمنظور دیدار و عرض ادب و معرفت به ایشان است. امامعلی (ع) فرمودهاند که در سرزمین خراسان مردی از فرزندان مرا با زهر خواهند کشت که همنام من است. کسی که او را در غربتش زیارت کند، خداوند تمام گناهان گذشته و آیندهاش را میآمرزد، حتی اگر به عدد ستارگان و قطرههای باران و برگهای درختان باشد.
mh.mirvakili
معصوم دربرابر فرمان خدا مطیعترین فرد روی زمین است. هیچکس بهاندازهٔ معصوم دربرابر اراده و امر خدا مطیع نیست. چون ارادهٔ خدا آن شد که ایشان با زهر مسموم شوند، حضرت بنابر عصمتی که دارند، اطاعت میکنند و از زهر مینوشند. هر مخلوقی مرگی دارد و علیبنموسیالرضا نیز مخلوق خداست.
mh.mirvakili
خداوند برای برادرم علیبنابیطالب، فضایلی قرار داده است که غیر از خودش کسی نمیتواند عدد آنها را بشمارد. هرکس فضیلتی از آن فضایل را یادآوری کند، درحالیکه به آن اقرار دارد، خداوند گناهان گذشته و آیندهاش را بیامرزد، گرچه با گناه جن و انس وارد قیامت شود.»
mh.mirvakili
حجم
۱۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۴۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۴۶,۸۰۰
۱۴,۰۴۰۷۰%
تومان