بریدههایی از کتاب کوزهای از آب بحر
۳٫۴
(۷)
زمانی رنج تنهایی ما فروکش میکند که بتوانیم با کسی یا کسانی ارتباط «دوطرفه» داشته باشیم که ما را بفهمند و پس از شناخت و فهم ما، ما را دوست بدارند و برایمان ارزش قائل باشند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
«هیچکس به آدمی چیزی نمیدهد مگر خود او، و هیچکس چیزی از آدمی دریغ نمیدارد مگر خود او. «بازی زندگی» یک بازی انفرادی است. اگر خودتان عوض شوید، همهٔ اوضاع و شرایط عوض خواهد شد.»
shivs
به نظر من، برداشتی که هر کدام از ما دربارهٔ مرگ داریم، به نوعی پرده از احساس پنهانی ما راجع به زندگیمان بر میدارد. کسی که به هنگام فکر کردن به مرگ، تنگی قبر را بسیار به یاد میآورد، احساس ضِیق و فشار و تنگی در زندگیاش دارد، کسی که تنهایی قبر را به خاطر میآورد، در زندگی دچار احساس تنهایی است!
shivs
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار ازین بیابان وین راه بینهایت
tasnim
«عَسَی اَن تَکرَهُوا شیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم و عَسَی اَن تُحِبِّو شَیئاً وَ هُوَ شَرٌ لَکُم، وَ اللّهُ یعلَمُ وَ اَنتُم لا تَعلَمُون»
«چه بسا چیزی که از آن کراهت دارید در حالیکه برایتان نیکوست و چه بسا چیزی که دوستش دارید و برایتان بد است، و خداوند میداند و شما نمیدانید.» (بقره / ۲۱۶)
هر نوع ارزیابی و نتیجهگیری
shivs
در واقع، همانطور که گفته شد مولانا نیز اعتقاد دارد که بیشتر مردم هنوز مراحل رشد روانی کودکی را پشت سر نگذاشتهاند. بنابراین همچون کودکان نیاز به «اطمینان کودکانه» دارند تا «حیرت عارفانه»:
shivs
فیلسوفان اصالت وجودی (اگزیستانسیالیست) اعتقاد دارند که انسان پخته و بالیده، دست از جستجوی «رابطهٔ کامل» برمیدارد و با تنهایی خود به آشتی میرسد. میپذیرد که تنهاییاش چارهای ندارد و دست از کلنجار رفتن با زندگی برمیدارد. اما در مکتب فکری عرفا، راه حل دیگری تجویز میگردد: «لا بَل ِالرَّفیق ِالاُعلی». عرفای اسلامی (صوفیمنشان) با تأثیر گرفتن از فلسفهٔ افلاطونی و نوافلاطونی معتقد بودند که هرچه در این جهان است فرم ناقص و نازل وجودی کامل و عالی در جهان مُثُل است.
shivs
صوفی اِبنُ الوَقت باشد ای رفیق
نیست فردا گفتن از شرط طریق
shivs
به گفته «کارل گوستاو یونگ» ما «ماسکی» را به چهره میزنیم که این «صورتک»، شکلی را به مردم نشان میدهد که آنها دوست دارند ببینند، نه شکلی که ما هستیم. به تدریج، آنقدر برای دیگران در زره میخزیم و ماسک به چهره میزنیم که خودمان هم دیگر شکل واقعیمان را فراموش میکنیم.
°•. MaryaM .•°
گر بریزی بحر را در کوزهای
چند گنجد؟ قسمت یکروزهای!
سلمی
اگر در زندگی ما اتفاقات ناخوشایندی رُخ میدهند باید به جستجو در درون خود بپردازیم و اگر کسی برایمان دردسری ایجاد میکند باید درون خود را بکاویم.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
رنجش از سودا و از صفرا نبود
بوی هر هیزم پدید آید ز دود
دید از زاریش کاو زار دل است
تن خوش است و او گرفتار دل است
shivs
آرزو میخواه لیک اندازه خواه
بر نتابد کوه را یک برگ کاه
shivs
علمهای اهل دل حمالشان
علمهای اهل تن اَحمالشان
علم چون بر دل زند یاری شود
علم چون بر تن زند باری شود
shivs
بر این اساس، یکی از قوانین مهم زندگی روشن میشود:
«ز آنکه هر جنسی رُباید جنس خود»
آنچه در زندگی بیرونی ما رخ میدهد، نمودی است از زندگی درونی ما.
shivs
کسانی که ما را احاطه کردهاند، جامعهای که در آن زندگی میکنیم، شرایط شغلی و مالی ما و اتفاقاتی که در زندگی ما رخ میدهند، «همجنس» ما هستند که به سوی ما جلب میشوند.
shivs
تو به هر حالی که باشی می طلب
آب میجو دائماً ای خشک لب
shivs
آیا همدردی با اعضای بدنمان که با نیازهایشان ما را آگاه میکنند لازم است، یا نه فکر میکنی نوعی فریب و ریا در پس این نیازها نهفته است. دریغ و افسوس اسقف! زیرا در جهان هستی چیزهایی هم وجود دارد که هم برای رفع نیازهای روحی مناسب است و هم برطرفکنندهٔ نیازهای جسمی است.
tasnim
درس اول: «احساس تنهایی» رنج بزرگ انسان
بشنو از نی چون حکایت میکند
از جداییها شکایت میکند
کز نیستان تا مرا ببریدهاند
از نفیرم مرد و زن نالیدهاند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
با لب دمساز خود گر جفتمی
همچو نی من گفتنیها گفتمی
هرکه او از همزبانی شد جدا
بینوا شد گرچه دارد صد نوا
«ویلیام گلاسر» پایهگذار «واقعیتدرمانی» میگوید:
«نیاز به عشق و دوستی متقابل، یک نیاز اساسی روان انسان است. در هر ناحیهای ازجهان، از جمله پیشرفتهترین کشورها از نظر اقتصادی و فرهنگی، افراد بسیاری هستند
امید کریمی
«مصطفی مستور» در کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» مینویسد:
«معتقدم هر چیزی که بخواهد اطلاعات پراکنده و دستهبندینشده را یکجا به مخاطبش منتقل کند، مضر است. بارانِ خبر، دانایی انسان را آشفته میکند و وقتی آگاهی کسی آشفته شد، خودِ او هم درمانده میشود.
Saba
«اخلاق» براساس «سطح آگاهی» انسانها تعاریف متفاوتی مییابد.
shivs
جتماعی را مورد تهدید قرار میدهد. مولانا نیز به این خطر آگاه است بنابراین بلافاصله توضیح میدهد که رسیدن به چنین تعریفی از اخلاق، کار همگان نیست و گذر از یک «آستانهٔ آگاهی» برای ورود به چنین تعریفی از اخلاق، ضروری است.
shivs
هست فرقی در میان بی منتها
shivs
در زمان حرکت، آنچنان باید بود که «نادر ابراهیمی» مینویسد:
«من، هر جا که بمانم، مثل آب راکد میگندم، باید مسافر بود و همیشه در راه بود. هیچ شهری، آخرین شهر نیست و هیچ چشمهای آخرین چشمه نیست. دل بستن به یک آبادی کوچک یا بزرگ، ندیده گرفتن جمیع آبادیهاست. من مرد راه و سفرم، ولگرد و کوله بار بر دوش. و شغل برای من مثل چایخانههای سر راه است: راه، بهتر از منزلگاه است»
shivs
ظاهرش مرگ و به باطن زندگی
ظاهرش اَبتر نهانپایندگی
در رَحِم زادن جنین را رفتن است
در جهان او را ز نو بشکفتن است
dmmzn58
چون حُسنِ عاقبت نه به رندی و زاهدی است
آن بِه که کار خود به عنایت رها کنند
tasnim
«من، هر جا که بمانم، مثل آب راکد میگندم، باید مسافر بود و همیشه در راه بود. هیچ شهری، آخرین شهر نیست و هیچ چشمهای آخرین چشمه نیست. دل بستن به یک آبادی کوچک یا بزرگ، ندیده گرفتن جمیع آبادیهاست. من مرد راه و سفرم، ولگرد و کوله بار بر دوش. و شغل برای من مثل چایخانههای سر راه است: راه، بهتر از منزلگاه است
tasnim
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نَبود ز راه و رسم منزلها
tasnim
همانطور که در فیزیک در قالب اصل بقای ماده و انرژی میخوانیم: «هیچ چیز به وجود نمیآید و هیچ چیز نابود نمیشود، تنها از شکلی بهشکل دیگر درمیآید» در روانشناسی نیز چنین است که نیازهای روانی ما قابل سرکوب کردن و نابودی نیستند، آنها در شرایط فشار تنها تغییر شکل میدهند و بهگونه دیگری خود را نشان میدهند.
Saba
میتوان آنچه را در فرهنگ ما «عرفان» نامیده میشود یک مدل رواندرمانی دانست. مدلی که در آن همچون سایر انواع رواندرمانی، تلاش میشود رنجهای روانی انسانها کاهش یابد و بهآنها در برآوردن نیازهای روانیشان کمک شود.
°•. MaryaM .•°
حجم
۱۳۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
حجم
۱۳۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
قیمت:
۳۲,۵۰۰
تومان