بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب لنین | طاقچه
تصویر جلد کتاب لنین

بریده‌هایی از کتاب لنین

نویسنده:رابرت سرویس
انتشارات:نشر ثالث
امتیاز:
۳.۳از ۳۶ رأی
۳٫۳
(۳۶)
لنین فقط قادر به دروغگویی و فریبکاری نبود بلکه می‌توانست به طرز فاحشی از گفتن حقیقت طفره برود. از این‌جا روشن می‌شود که لنین، برخلاف ادعای بسیاری از مورخان، در سال ۱۹۱۷ منظر آزادی‌خواهانه‌ای از سوسیالیسم ارائه نکرد. (۱۸) او از واژه‌هایی همچون آزادی و دمکراسی با لحن تحقیرآمیزی استفاده می‌کرد. او مفاهیمی همچون تقسیم قدرت در بین مراجع اجرایی، قضایی و تقنینی را مسخره می‌کرد. او حتی زندگی عمومی را به معنای دقیق این اصطلاح خوار می‌شمرد: لنین انتظار داشت انقلاب سوسیالیستی جامعه را از سیاست‌بازی به طرف مدیریتِ امور سوق بدهد.
MediaAsvad
و بعدآ در این باره به ماکسیم گورکی گفت: (۶) اما من غالبآ نمی‌توانم به موسیقی گوش کنم. روی اعصابم اثر می‌گذارد. (موسیقی) کاری می‌کند که آدم دلش می‌خواهد یک مقدار زیادی مزخرفات دلپذیر بگوید و سر آن آدم‌هایی را که در چنین جهنم‌دره کثیفی زندگی می‌کنند و باز قادر به خلق چنین زیبایی‌هایی هستند، نوازش کند. اما تو این روزها نمی‌توانی سر هر کسی را نوازش کنی... حالا ضرورت دارد که توی سرشان بزنی، بی‌رحمانه آن‌ها را بزنی، هرچند که ما، به عنوان یک ایده‌آل، مخالف هرگونه سرکوب آدم‌ها هستیم. هوم، هوم... این به طرز وحشتناک دشواری ضرورت دارد.
MediaAsvad
لنین به زودی این درس تازه را ــ درسی که آخرین درس زندگی سیاسی‌اش بود ــ فرامی‌گرفت که هوش صرفآ در انحصار کسانی نیست که مهارت‌ها و استعدادهای فرهنگی کلاسیک و رسمی دارند.
MediaAsvad
لنین به حد انزجارآوری مدام تکرار می‌کرد عصاره سوسیالیسم عبارت است از: «حسابرسی و نظارت». او معتقد بود برای رسیدن به چنین هدفی ضرورت دارد سطح سواد خواندن و نوشتن مردم بالا رود و به آن‌ها علمِ حساب آموخت و نظم و انضباط کاری را در آن‌ها نهادینه کرد. با وجود این، آنچه در این نقطه‌نظر دیده نمی‌شد اراده پرورش نوع‌دوستی، رأفت، مدارا و شکیبایی بود. نکته بنیادی‌تر در ایدئولوژی لنینیستی تأکید بر نبرد طبقاتی و جنگ داخلی بود. چنین تصور می‌شد که ترحم و نوع‌دوستی نشانه نابخشودنی‌ای از احساسات‌زدگی‌است
MediaAsvad
لنین اصلا نگران این نبود که دستانش به خون آلوده شود. موقعی که او از رفقای خود خواستار راه‌اندازی ترور گسترده و فراگیر در منطقه رود ولگا شد، می‌دانست که به ناگزیر بسیاری از قربانیان این ترور شامل آدم‌هایی از نوع پسرخاله فقیدش خواهند بود. اما این موضوع باعث ناراحتی لنین نمی‌شد.
MediaAsvad
او هنوز عاشق ادبیات بود و همچنان به نحو روزافزونی از ادبیات به عنوان یک منبع شهودی و تجربی برای غنی‌تر کردن اندیشه‌های سیاسی‌اش استفاده می‌کرد؛ هرچند این اجازه را به ادبیات نمی‌داد که از خود بی‌خودش کند یا از شدت خشم انقلابی‌اش بکاهد. او به غلیان‌ها و خلجان‌های تخیل و تصور بی‌اعتماد بود.
imaanbaashtimonfared
او بعضی وقت‌ها چنان تحت تأثیر موسیقی قرار می‌گرفت و احساساتی می‌شد که در همان پایان پرده اول اپرا از سالن خارج می‌شد تا در خیابان قدم بزند. (۲۳) عنصر رمانتیک موجود در شخصیت فرهنگی و روشنفکری او ــ عنصری که وی سعی داشت در زیر یک نمای به ظاهر علمی پنهانش کند ــ در چنین مواقعی نمایان می‌شد
imaanbaashtimonfared
لنین برای کار بدنی، بزرگ و تربیت نشده بود اما از والدینش یاد گرفته بود که هر کاری را که انجامش برای تحقق آرمان‌های بزرگ ضرورت دارد باید انجام داد. از نظر پدرش، این آرمان عبارت بود از «روشنگری» و «تجدد»؛ و از نظر لنین این آرمان عبارت بود از «انقلاب»، «روشنگری» و «تجدد» از طریق «انقلاب».
MediaAsvad
لنین طی چند روز نخست (پس از پیروزی انقلاب اکتبر) فرمان‌های متعددی نوشت یا ویرایش کرد. از جمله این فرمان‌ها می‌توان به فرمان «هشت ساعت کار روزانه» اشاره کرد که در ۲۹ اکتبر منتشر شد. عاقبت بنیانگذار دیکتاتوری طبقه کارگر به سراغ منافع ویژه طبقه کارگر رفت. در همین روز ۲۹ اکتبر فرمان آموزش همگانی صادر شد که بر اساس آن سوونارکوم باید شرایط تحصیل سکولار، مجانی و سراسری کودکان روسیه را فراهم می‌ساخت. سپس در دوم نوامبر اعلامیه حقوق خلق‌های روسیه منتشر شد که به همه شهروندان اطمینان می‌داد سوونارکوم با هرچیزی که کوچک‌ترین نشانه‌ای از امتیاز مذهبی و ملی داشته باشد مخالف است. حق تعیین سرنوشت ملی، حتی تا مرحله جدایی و استقلال، به ملیت‌های امپراتوری سابق روسیه داده شد. این بیانیه مشترکآ توسط لنین و استالین امضا شده بود
MediaAsvad
قرار بر این شد که پیمان صلح برست ـلیتوفسک در سوم مارس ۱۹۱۸ امضا شود. متحدین بر اساس مفاد این پیمان از تجاوز به خاک روسیه اجتناب می‌کردند و حکومت شوروی (سوونارکوم) هم متقابلا لهستان، ایالت‌های بالتیک (استونی، لیتوانی، لتونی) و اوکراین را به ارتش‌های متحدین واگذار می‌کرد. نیمی از منابع صنعتی و کشاورزی امپراتوری روسیه و حدود یک‌سوم جمعیت این کشور در مناطق مذکور واقع شده بود. به این ترتیب فرماندهی عالی ارتش آلمان در پی انعقاد قرارداد صلح با روسیه می‌توانست لشکریانش را از جبهه شرقی به جبهه غربی انتقال دهد تا آن‌ها را درگیر یک نبرد نهایی علیه نیروهای فرانسوی و بریتانیایی بکند.
MediaAsvad
هیچ انقلابی بدون تمرکز بر نبرد طبقاتی امکان‌پذیر نیست
MediaAsvad
مارکسیسم فاقد راست‌اندیشی مشخص و قابل تعریفی است. مارکسِ نویسنده، دست‌نیافتنی و مرموزتر از آن بود که بتواند میراث روشن و مشخصی از خود به‌جا گذارد. پیروان مارکس برای این‌که به عنوان شارحان و مفسران موثق «آموزه‌ها» ی مارکس به رسمیت شناخته شوند زحمات و نبردهای بسیاری را از سر گذراندند، و لنین هم یکی از همین پیروان بود.
MediaAsvad
«فقط احمق‌ها در یک بحث و جدل سیاسی از مشت استفاده می‌کنند
MediaAsvad
ویکتور چیرنوف بعدها خاطره‌ای در همین مورد ذکر کرد: (۲۰) به او (لنین) گفتم: «ولادیمیر ایلیچ، اگر شما به قدرت برسید، درست در فردای به قدرت رسیدنتان شروع می‌کنید به دار زدن منشویک‌ها.» و او لبخندی زد و گفت: «ما تنها زمانی اولین منشویک را دار خواهیم زد که قبلا آخرین عضو از حزب انقلابیون سوسیالیست را دار زده باشیم.» او سپس چینی به ابرو انداخت و خنده‌ای کرد.
MediaAsvad
سربازان باید سلاح‌هایشان را به طرف حکومت‌های خودشان برگردانند
MediaAsvad
خطر از جانب نیروهای آلمانی هنوز برطرف نشده بود. سوونارکوم گرچه پیمان صلح را امضا کرده بود اما نمی‌توانست مطمئن باشد که آلمانی‌ها به پیشروی به سوی پتروگراد ادامه نخواهند داد. لنین و کمیسرهای خلق از سر اکراه پذیرفتند انتقال پایتخت از پتروگراد به مسکو ضرورت دارد. تصمیم مذکور واجد یک انگیزه عقلانی بود. ارتش‌های متحدین عملا بدون مواجهه با هیچ مقاومتی در حال تسخیر بخش‌هایی از خاک کشور بودند؛ و اگرچه سوونارکوم از ماه قبل تصمیم به تشکیل ارتش سرخ کارگران و دهقانان گرفته بود اما واحدهای این ارتش هنوز کم‌تعداد بودند و آموزش نظامی مناسبی هم نداشتند: این واحدها مطلقآ تاب برابری و رودررویی با سپاهیان آلمانی و اتریش ـمجاری (متحدین) را نداشتند. و به این ترتیب کارکنانِ اصلی حکومت شوروی در دهم مارس ۱۹۱۸ در ایستگاه قطار پتروگراد سوار قطار شبانه عازم مسکو شدند.
MediaAsvad
لنین خواهان این بود که سوونارکوم با نظم و ترتیب بیش‌تری عمل کند تا از این طریق رژیم نوبنیادِ شوروی و خط‌مشی‌های سیاسی و اجرایی آن تثبیت و تقویت شود، اما رفقای وی در حزب و سوونارکوم با رفتارهای ولنگارانه خویش باعث عصبانیت وی می‌شدند. لنین شخصآ پس از پایان جلسات هیئت دولت به راهروها و دفاتر ساختمان سر می‌زد تا اگر چراغی روشن مانده باشد آن را خاموش کند. او می‌دانست که رفقایش به این نوع امور بی‌توجه هستند و کاری به این ندارند که کشور با معضل کمبود برق روبروست. (۱۳) رفقا و همکاران لنین هیچ شباهتی به او نداشتند. آن‌ها اهمیتی به این نمی‌دادند که نوک مدادهایشان تیز و تراشیده هست یا نه. برایشان مهم نبود دکمه لباس‌هایشان افتاده است یا نه و اهمیتی نمی‌دادند کتاب‌های امانت گرفته‌شان را سر موقع به کتابخانه باز گردانند. لنین می‌اندیشید چگونه می‌توان با چنین آدم‌هایی انقلاب را به پیروزی رساند
MediaAsvad
لنین توصیه کرد دولت شوروی با تجار و سرمایه‌داران آلمانی معامله کند. این پیشنهاد به قدری بحث‌برانگیز بود که اسناد آن برای چندین دهه در بایگانی‌های دولت شوروی محرمانه باقی ماند
MediaAsvad
لنین با خواندن نامه‌ای که مدعی بود از جانب «شورای نمایندگان کارگران میدلندز انگلستان» ارسال شده، باعث آبروریزی بیش‌تری شد. این نامه کاملا واهی و دروغین بود، و به احتمال بسیار زیاد لنین از دروغ بودنش اطلاع داشت. اما قرائت این نامه جعلی اثرات ضروری خود را به جا گذاشت طوری که نمایندگان حاضر در کنگره کمینترن جملگی به پا خاستند و در واکنش به این خبر باشکوه شروع کردند به تشویق و کف زدن و مشتاقانه منتظر ماندن تا انقلاب سوسیالیستی به‌زودی در اروپای غربی همه‌گیر شود.
MediaAsvad
لنین در همین‌باره توضیحات زیر را به ماکسیم گورکی ارائه کرد: (۳) خب، به نظر تو، میلیون‌ها دهقان با تفنگ‌هایی بر دوش آیا تهدیدی برای فرهنگ نیستند؟ آیا واقعآ تصور می‌کنی «مجلس مؤسسان» توان این را دارد که از پس آنارشیسمِ (آن‌ها) بربیاید؟ تو که در باره آنارشیسم در مناطق روستایی چنین سر و صدایی به پا کرده‌ای باید کار ما را بهتر از هرکس دیگری درک کنی. ما می‌خواهیم به توده‌های مردم روسیه چیز بسیار ساده‌ای را نشان بدهیم، چیزی که با توجه به شیوه استدلالی آن‌ها بسیار قابل فهم باشد. شوراها و کمونیسم چیز بسیار ساده‌ای است. گورکی بیش از هرچیز از کشف این موضوع که لنین آشکارا بدگمانی عمیقی به روس‌های عادی دارد، مات و مبهوت شده بود
MediaAsvad
طرف مکاتبه دیگری تلگراف زیر را از لنین دریافت کرد؛ تلگرافی که به دشواری می‌توان آن را توجیهی برای سرکوب تلقی نکرد: (۵) برای جلوگیری از توطئه‌ها چاره‌ای نیست جز دستگیری کل اعضای حزب کادت و حامیان نزدیک به کادت‌ها. آن‌ها ــ کلِ گروه ــ می‌توانند به توطئه‌گران یاری برسانند. دستگیر نکردنشان جنایت است. بهتر است که ده‌ها و صدها روشنفکر چند روز و چند هفته‌ای را در زندان بگذرانند تا این‌که ده هزار نفر لت و پار شوند. هوم! این بهتر است!
MediaAsvad
آیا این حس مرگ درونی عبور خواهد کرد؟ به نقطه‌ای رسیده‌ام که برایم عجیب است آدم‌های دیگر این‌قدر آسان می‌خندند و آشکارا از حرف زدن لذت می‌برند. می‌دانم خنده و لبخند تقریبآ هیچ‌وقت به دلیل یک لذت درونی در من ایجاد نمی‌شود و اگر گاهی می‌خندم به خاطر پاره‌ای ضرورت‌هاست. در حال حاضر نسبت به جهان بیرون نیز بی‌اعتنا هستم. و در عین حال این قضیه معمولا به لرزه‌ام می‌اندازد. و حالا چقدر کم به آدم‌ها عشق می‌ورزم. قبلا با احساسات گرم به هر کسی نزدیک می‌شدم. اما حالا نسبت به همه بی‌تفاوتم. اما مهم این است که تقریبآ از دست همه خسته شده‌ام. احساسات گرم من تنها برای بچه‌هایم و وی. آی. باقی مانده است.
MediaAsvad
برای لنین هیچ اهمیتی نداشت که استالین، اورژونیکیدزه و دزیرژینسکی جملگی غیر روس‌تبار بودند. آن‌ها به راستی خیلی روسی شده بودند و دلیلش هم این بود که آن‌ها با عدم حمایت از ملت‌های کوچک‌تری مثل گرجستان می‌خواستند خط بطلانی بکشند بر ریشه‌های نژادی غیرروسی خودشان تا از این طریق پایبندی قاطعانه خود را به آرمان‌های فرانژادی و فراملیتی آرمانِ کمونیسم ثابت کنند.
MediaAsvad
لنین آدم غیرمنتظره‌ای بود. زندگی و دوران کاری خارق‌العاده‌اش، حداقل ثابت کرد هر کسی در زندگی‌اش باید هشیار و گوش به زنگ باشد و از فرصت‌ها نهایت استفاده را بکند. اندک پرسوناژهای تاریخی‌ای وجود دارند که به چنین دستاوردی نایل شده باشند. به خاطر ارائه چنین الگویی هم که شده باید سپاسگزارش باشیم.
میرزاقلمدون
ولادیمیر به واسطه همین کمک‌های بی‌شائبه‌ای که از اعضای خانواده‌اش دریافت می‌کرد، به این پیش‌فرض کلی رسیده بود که دیگران موظفند خواسته‌ها و تمایلاتش را برآورده سازند؛ و شاید همین ویژگی بود که وی را به یک «رهبر بالفطره» مبدل ساخت.
imaanbaashtimonfared
اولیانف در ارجاعی به داستان انجیلی «داود و گولیات» به این نتیجه‌گیری تلخ رسید: «و جوانک الهام‌گرفته از عشق، از معشوق خود این فرمان تلخ را دریافت می‌کند: ضرورت دارد که با هر کسی بدون احساساتی شدن پیوند برقرار کنی، ضرورت دارد که همیشه یک سنگ در فلاخنِ خود داشته باشی.»(۱۲)
imaanbaashtimonfared
هنوز این موضوع مبهم باقی مانده که لنین تا کجا می‌خواست برای فرو نشاندن عطش انتقام‌گیری خویش پیش برود؛ عطشی که واجد یک پوشش روشنفکری در قالب قرائتش از مارکسیسم بود.
imaanbaashtimonfared
طبقات متوسط، بنا به گفته لنین، تحت نظام کاپیتالیستی از تمامی امتیازات موجود برخوردار بودند: آن‌ها می‌توانستند از منابع مالی، امکانات فنی و آموزشی و از هر روش شرارت‌باری که دم دستشان قرار داشت برای دفع و نابودی انقلاب استفاده کنند. بنابراین سوسیالیست‌ها باید خشونت را به مثابه قابله ضروری برای پدید آوردن تغییرات تاریخی مدنظر قرار می‌دادند. وانگهی، رژیم سوسیالیستی انقلابی برای بقا چاره‌ای نداشت جز تداوم‌بخشی به استفاده از روش‌های مبارزاتی خشن. به این ترتیب باید برای برپایی یک دیکتاتوری پرولتاریا مبارزه می‌شد. لنین معتقد بود در دوران اولیه انقلاب سوسیالیستی باید یک مدیریت مبتنی بر اصول نبرد طبقاتی شکل بگیرد. از نظر او، طبقات متوسط و فرادست جامعه باید حقوق مدنی خویش را از دست می‌دادند و حکومت که از طریق طبقه کارگر اِعمال می‌شد به تدریج اصلاحات سوسیالیستی را ــ نه فقط در روسیه بلکه در کل جهان صنعتی ــ پیاده می‌کرد.
Firooz
ولادیمیر ایلیچ اولیانف با نام «لنین» وارد کتاب‌های تاریخ شد. لنین نام مستعار اصلی‌ای بود که ولادیمیر ایلیچ اولیانف در جنبش انقلابی روسیه از آن استفاده می‌کرد. این همان نامی است که پس از مرگ لنین بر روی مجموعه‌ای از آموزه‌ها و تزها گذاشته شد: «مارکسیسم ـ لنینیسم.» با وجود این شهر زادگاه لنین در سال ۱۹۲۴ موقعی که خواست به افتخار وی نام خود را عوض کند، نام «اولیانفسک» و نه «لنینسک» را بر روی خود گذاشت. و این شهر تا امروز «اولیانفسک» باقی مانده است.
MediaAsvad
اگر پدر و مادر ولادیمیر (لنین) تا این حد به نظام امپراتوری حاکم بر کشورشان وفادار بوده‌اند، پس آیا این ادعا که آن‌ها تأثیر بسیار زیادی بر شکل‌گیری این بزرگ‌ترین انقلابی جهان (لنین) داشتند نادرست است؟ این پرسش را به آسانی می‌توان پاسخ داد. هر خاطره‌ای که فرزندان این خانواده نقل کرده‌اند مؤید همین امر است. پدر و مادر لنین و نحوه بزرگ شدن وی از جمله عوامل شکل‌دهنده شخصیت لنین به شمار می‌روند. ایلیا و ماریا تأثیر غایی و دیرپایی بر هر وجهی از شخصیت فرزندانشان گذاشتند. این زن و شوهر نزد فرزندانشان الگوی از خودگذشتگی بودند. آن‌ها بسیار پرکار بودند و ارزش فراوانی برای فعالیت‌های ذهنی و عقلانی قایل بودند. از نظر بچه‌ها والدینشان مظهر یک بلندپروازی آتشین برای دستیابی به موفقیت به شمار می‌رفتند.
MediaAsvad

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹۶ صفحه

حجم

۲٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۶۹۶ صفحه

قیمت:
۳۴۸,۰۰۰
تومان