بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب جنگل | طاقچه
کتاب جنگل اثر هارلن کوبن

بریده‌هایی از کتاب جنگل

۳٫۱
(۶۰)
تقریباً، دو دهه بعد، پدر در بستر مرگ دستم را می‌گیرد. سخت بیمار است. دستانش پینه بسته، زبری پوستش را حس می‌کنم. در تمام عمرش با آنها کار کرده، حتی در سال‌های پُرتنش در کشوری که دیگر وجود ندارد. تمام پوستش سوخته و سخت شده و دردی جان‌سوز دارد، اما خم به ابرو نمی‌آورد. همان دَم، چشمانش را بست و آرام گرفت. پدرم به من حس امنیت می‌داد، حتی حالا که بزرگ شده‌ام و خودم بچه دارم. سه ماه پیش از اینکه بیماری گریبانش را بگیرد، با هم به بار رفتیم، زد و خوردی شد، چنان از من پشتیبانی کرد که کسی جرأت نکرد به من نزدیک شود. هنوز هم همین احساس را دارم.
علیرضا
مرده‌ها می‌رن و ما اونا رُ دفن می‌کنیم و به زندگی‌مون ادامه می‌دیم
n re
«آدم می‌تونه از وطنش بِرِه، می‌تونه تغییر کنه، می‌تونه از دولتش بیزار باشه،‌ اما هیچ‌وقت نمی‌تونه از مردمش دلگیر و بیزار باشه. وطن همیشه وطنه، همیشه.»
n re
به باور بعضی، مرگ سنگدلانه‌ترین اتفاق است، اما به باور من، انتظارِ بازگشتِ آن‌که دوستش داری هولناک است.
n re
همیشه همه‌چیز اون‌جوری نیست که آدما می‌خوان.
n re
شاید در فیلم‌ها، مادر نداشتن جذاب باشد، اما در دنیای واقعی ناخوشایند است و بدترین چیز برای دختری کوچک.
سارا خانم
زیبایی زنانه، مانند اثر هنری آدم را شیفته می‌کند و کاری نمی‌توان کرد.
n re
وقتی عشقت رفتنی می‌شود به‌خوبی‌هایش بیشتر پی می‌بری.
n re
سوش می‌دانست که دوستانش نیز پیوسته درب یخچال را باز می‌کنند و از این‌همه خوراکی شگفت‌زده می‌شوند. انسانِ گرسنه، نگرانِ خوشبختی یا پیروزی نیست.
کاربر ۳۷۳۶۸۵۸
زندگی برای همه یکسان نیست، عمر یکی کوتاهه، عمر یکی بیشتره، اما بدترین بخش اینه که هیچ‌کی در امان نیست. گفتم: «زندگی خیلی نامَرده.» لبخندی زد و گفت: «آره، خیلی هم عجیبه
سارا خانم

حجم

۲۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

حجم

۲۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۴۸ صفحه

قیمت:
۲۲,۵۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۹صفحه بعد