
بریدههایی از کتاب صدای آخر خط
۴٫۰
(۱۰۱)
یک آدم، گوشهای از این مملکت، همیشه شرایطی بدتر از تو دارد
کاف. صاد
انتقام که خواستی بگیری، دوتا گور بکَن ـ یکی هم برای خودت.
keep
«آره. مگه تو بهم اعتماد نداری؟»
«معلومه که دارم. ولی هرچی باشه تو هم آدمیزادی و کلاً آدمیزاد، دست خودش نیست، مأیوست میکنه.
لوبیای خوش خنده`
اندوه بدترین جای دنیاست که یکی ممکن است گیر بیفتد تویش. در واقع یکجور دنیای زیرزمینی است که معتقدی فقط و فقط خودت تویش زندگی میکنی.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
خدمت به دیگران اجارهبهایی است که بابت سکونت روی زمین میپردازی.
keep
بخش عمدهای از باورهایت ـ یا هرچیزی که خودت را متقاعد کردهای که درست است ـ ممکن است چنان در کسری از ثانیه زیرورو شود که حتی تصورش را هم نکرده باشی.
Tina
یک آدم، گوشهای از این مملکت، همیشه شرایطی بدتر از تو دارد
n re
خدمت به دیگران اجارهبهایی است که بابت سکونت روی زمین میپردازی.
محمد علی کلی
کاف. صاد
باید کمکم برگردی به زندگی عادی. اگه این کار رو نکنی، دیگه هیچوقت نمیتونی عبور کنی و پیش بری.»
«آخه اصلاً چطوری میتونم شروع کنم به عبور کردن؟»
«اینطوری: همین امشب یه خط پررنگ بکش روی همهٔ چیزهای قبلی.
لوبیای خوش خنده`
خدمت به دیگران اجارهبهایی است که بابت سکونت روی زمین میپردازی.
محمد علی کلی
کرم کتابخوان
اندوه بدترین جای دنیاست که یکی ممکن است گیر بیفتد تویش.
کرم کتابخوان
آدمها بزرگترین دشمن خودشان میشوند وقتی میخواهند به هر ضرب و زوری راهشان را ادامه بدهند
nia
اندوه بدترین جای دنیاست که یکی ممکن است گیر بیفتد تویش. در واقع یکجور دنیای زیرزمینی است که معتقدی فقط و فقط خودت تویش زندگی میکنی. البته که تنها نیستی، معلوم است که نیستی، چون همهٔ آدمهای نزدیکت هم دارند مثل خودت درد میکشند. ولی خب واقعاً این درد آنها که نیست، هست؟ درد توست. و برای تو میلیونها برابر سختتر از هرکس دیگری توی دنیاست.
موفنری
انتقام که خواستی بگیری، دوتا گور بکَن ـ یکی هم برای خودت.
داگلاس هورتون
کاف. صاد
دیگر دلم نمیخواست آدمبزرگ باشم؛ دستکم نه این آدمبزرگ.
لوبیای خوش خنده`
اگر یک چیز را برای خودت دوباره و دوباره و چندباره تکرار کنی، دیگر نمیفهمی واقعیت کجا تمام میشود و تخیل از کجا شروع میشود.
maedeh
بههرحال هر آدمی ممکن است برسد به نقطهای که دیگر همهچیز برایش بشود بیش از حد تحمل.
maedeh
باز هم رژ لبش را مالیده بود روی دندان جلوییاش. آدمها چه مرگشان است؟
کرم کتابخوان
«اگه میبینی که هیچیت بهتر نشده، بهترین اتفاقی که هنوز میتونی بهش امیدوار باشی چیه؟»
کرم کتابخوان
نگاهی انداختم به زویی. غرق مکالمهٔ اسنپچتی بود و داشت عکسهای احمقانهاش را، با گوشهای خرگوشی و پوزهٔ سگ، میفرستاد برای یک احمق دیگر لنگهٔ خودش.
کرم کتابخوان
«طبیعت و غریزه به شیوهٔ خودشون ما رو هدایت میکنن بهسمت پدرمادر شدن.»
کرم کتابخوان
چهار ساعت بعد نوبت مادرش بود تا بفهمد بازیچه شدن چه مزهای دارد. برای رسیدن به مقاصد خودش زنم را بازی داده بود و من هم همین کار را با دخترش کرده بودم. طبق توصیهٔ بابابزرگپیت، چشم در برابر چشم.
کرم کتابخوان
تجربهٔ شخصیام نشان داده که همیشه آخرش همهچیز درست نمیشود.
عباس عرب
از تو مُرده بودم و از بیرون داشتم میپوسیدم.
nia
یک آدم، گوشهای از این مملکت، همیشه شرایطی بدتر از تو دارد.
lucifer
خدمت به دیگران اجارهبهایی است که بابت سکونت روی زمین میپردازی.
محمد علی کلی
z.gh
اندوه بدترین جای دنیاست که یکی ممکن است گیر بیفتد تویش.
erinne
«میدونم قرار نیست ما با حرفهامون منصرفشون کنیم یا مثلاً پیشنهادی چیزی بهشون بدیم، ولی واقعاً سخته بخوای به آدمها نشون بدی زندگی ارزش زندگی کردن داره.»
sogand
واقعاً سخته بخوای به آدمها نشون بدی زندگی ارزش زندگی کردن داره
n re
بخش عمدهای از باورهایت ـ یا هرچیزی که خودت را متقاعد کردهای که درست است ـ ممکن است چنان در کسری از ثانیه زیرورو شود که حتی تصورش را هم نکرده باشی.
melika12011
حجم
۴۱۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
حجم
۴۱۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان