بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خوب‌های بد، بدهای خوب ۱ | طاقچه
تصویر جلد کتاب خوب‌های بد، بدهای خوب ۱

بریده‌هایی از کتاب خوب‌های بد، بدهای خوب ۱

۴٫۵
(۴۳۵)
«دوستان واقعی اوضاع رو درست می‌کنن، حتی اگه آدم‌های بدی به نظر برسن.»
-Dny.͜.
اگه بدون دلیل به کسی صدمه بزنی، هیولا هستی نه شرور.
Dorsa
مهم نیست کی هستیم سوفی. مهم اینه که چی‌کار می‌کنیم.
masum75
۱. شرور حمله می‌کند؛ خوب دفاع می کند. ۲. شرور مجازات می‌کند؛ خوب می‌بخشد. ۳. شرور آسیب می‌زند؛ خوب کمک می‌کند. ۴. شرور می‌دزدد؛ خوب هدیه می‌دهد. ۵. شرور نفرت می‌ورزد؛ خوب عشق می‌ورزد.
Prans86
«وسوسه راهی است به سوی شرارت»
عاشق کتاب
هر چیزی که نیاز داری در درون توست
Alizadeh
مرگ او را نمی‌ترساند، بلکه باعث می‌شد احساس زندگی کند.
masum75
لبخند تهدیدآمیزی روی صورت سوفی ظاهر شد: «مگه اینکه پایان قصه رو خودم بنویسم!»
a Booker
«که البته این سؤال رو به وجود میاره که...» سوفی لب‌های پوسیده‌اش را لیسید. «چی می‌شه وقتی یه شرور تبدیل می‌شه به یه خوب؟» این‌بار، وقتی سوفی لبخند زد، تدروس دندان‌هایی سفید و براق را دید و با تعجب خودش را عقب کشید. جلوی چشم‌هایش، زگیل‌های سوفی یکی‌یکی ناپدید شد و چروک‌هایش صاف شدند و پوست صورتش جوان و درخشان شد. موهای طلایی‌اش حلقه‌حلقه از سرش بیرون آمدند و لب‌هایش رنگ گرفت. آگاتا آرام از بین دست‌هایش نگاه کرد تا چشم‌های سوفی را ببیند که نور سبز زمردی می‌تاباندند. بدنش جوان شد و زیبایی‌اش خیره‌کننده‌تر از همیشه به او برگشت. آگاتا هشدار داد: «برین! همین الآن برین!» اما همیشه‌ها بی‌حرکت، به سوفی خیره ماندند. آگاتا برگشت.
a Booker
وقتی کسی مرگ را صدا بزند، او قطعاً صدایش را می‌شنود.
:)
۱. شرور حمله می‌کند؛ خوب دفاع می کند. ۲. شرور مجازات می‌کند؛ خوب می‌بخشد. ۳. شرور آسیب می‌زند؛ خوب کمک می‌کند. ۴. شرور می‌دزدد؛ خوب هدیه می‌دهد. ۵. شرور نفرت می‌ورزد؛ خوب عشق می‌ورزد.
masum75
«اما عشق بدون بها اتفاق نمی‌افتد.»
Alizadeh
یه پسر اگه بخواد می‌تونه تصمیم بگیره تنها باشه، ولی اگه یه دختر بخواد تا آخر عمر تنها بمونه، براش فرقی با مردن نداره.»
masum75
«فقط بهترین‌خوب‌ها می‌تونن خودشون رو شرور جا بزنن، مخصوصاً وقتی بخوان به‌خاطر عشق بجنگن.»
masum75
«آرزو می‌کنم زیبا باشم!» صدای تکان‌خوردن چوب‌دستی و صدای بلندِ شکستن به گوش رسید. آگاتا چشم‌هایش را باز کرد. پروفسور دووی با اخم به چوب‌دستی شکستهٔ توی دستش نگاه می‌کرد. «یه‌کم آرزوی بزرگیه، باید این کار رو به روش قدیمی انجام بدیم.»
Dorsa
پسرها با شمشیر به مبارزه می‌پرداختند و دخترها یاد می‌گرفتند که سگ‌ها پارس می‌کنند و جغدها هوهو می‌کشند. فکر کرد جای تعجبی ندارد که پرنسس‌ها چنین نقش مهمی در افسانه‌ها ایفا می‌کنند! اگر تنها کاری که می‌توانستند انجام دهند، لبخندزدن، سیخ‌ایستادن و با سنجاب صحبت‌کردن بود، پس دیگر چه انتخابی داشتند جز اینکه منتظر پسری بمانند تا آن‌ها را نجات دهد؟
masum75
«تو گناهکاری تا وقتی که بی‌گناهیت ثابت بشه. این روش هرگزهاست.
masum75
به‌دست آوردن عشق واقعی، سخت‌ترین چالشه. عشق افسانه‌ها، شاید عشق در نگاه اول به نظر بیاد، ولی همیشه مهارتی پشتش وجود داره.»
masum75
«رقیب شما دشمن قسم‌خوردهٔ شماست؛ تکهٔ دیگری از وجود شما، متضاد روح شما و نقطهٔ ضعف شماست.»
Alizadeh
گاهی بی‌ادب می‌شم گاهی بدرفتار می‌شم ولی معنیش این نیست که نتونم بهتر بشم همیشه خوش‌رو بودم صاف و راست‌گو بودم من تنها کسی‌ام که برای تو خوبم شاید سربه‌راه نیستم ولی رفیق نیمه‌راه نیستم
B.A.H.A.R
«بهترین تبهکارها در دلت شک می‌اندازند.»
masum75
شرارت حتی تو یه افسانه هم پیروز نشده.»
masum75
اگه بدون دلیل به کسی صدمه بزنی، هیولا هستی نه شرور
Alizadeh
مطمئناً در مدرسهٔ شرورها نیازی نبود که مهارت‌های دخترانه و پسرانه را از هم جدا کنند.
masum75
«یعنی همین‌جوری اتفاقی همهٔ بدجنس‌های داستان‌ها می‌میرن؟ قلم داره سرنوشت ما رو رقم می‌زنه! قلم داره همهٔ شرورها رو می‌کشه! قلم توسط خوب‌ها کنترل می‌شه!»
masum75
سوفی بلند شد و گفت: «البته، اول باید لباس‌هامون رو باهم عوض کنیم.» آگاتا سرخ شد و گفت: «عزیزم، تو کلاس نمی‌ری! قبل از اینکه برای همیشه اینجا گیر بیفتیم باید بریم برج مدیر مدسه!» سوفی لباسش را کشید و گفت: «احمق نباش! ما نمی‌تونیم یواشکی تو روز روشن وارد برج بشیم. و اگه تو به هر دلیلی داری می‌ری خونه، باید لباس‌هات رو بدی به من که از درس عقب نمونم!» آگاتا با عصبانیت گفت: «خیله‌خب، دیگه بسه! حالا گوش کن ببین چی می‌گم.» سوفی لبخندی زد و او را در کنار هم‌اتاقی‌هایش بررسی کرد: «شک ندارم که اینجا رو واسه تو ساختن!» آگاتا از تب و تاب افتاد و گفت: «چرا؟ چون زشتم؟»
شادی ربیعی
کشتن نیازمند خالص‌ترین شرارت‌هاست.
masum75
«بله، وقتی داستانشون شروع شد که اصلاً انتظارش رو نداشتن. بعد از فارغ‌التحصیلی، از مدرسهٔ ما به جنگل رفتن و انتظار یه مبارزهٔ حماسی با غول‌ها و ساحره‌ها رو داشتن، ولی داستانشون درست تو خونهٔ خودشون اتفاق افتاد. اون‌ها نفهمیده بودن که شرورها نزدیک‌ترین آدم‌ها به ما هستن. اون‌ها نفهمیده بودن که قهرمان برای پیداکردن عاقبت خوش، باید قبل از هر چیز دوروبَر خودش رو نگاه کنه.»
Alizadeh
اگه خوبی چندبار موفق می‌شد، شرارت حقه‌های جدید یاد می‌گرفت و خوبی رو مجبور می‌کرد نیروی دفاعیش رو ارتقا بده و دوباره پیروز بشه.»
masum75
«عشق چیزیه که یه شرور هرگز نمی‌تونه داشته باشه، ولی یه قهرمان زن بدون اون نمی‌تونه زندگی کنه.»
masum75

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۱۷۶,۰۰۰
تومان