بریدههایی از کتاب مادری که کم داشتم
نویسنده:جاسمین لی کوری
مترجم:فهیمه سادات کمالی
انتشارات:انتشارات ترجمان علوم انسانی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۰۰ رأی
۳٫۷
(۱۰۰)
مغز برای تجربیات منفی مثل چسب و برای تجربیات مثبت مثل تفلون نچسب عمل میکند، بنابراین حتی در شرایطی که زندگیتان سرشار از تجربیات مثبت است، اگر یاد نگیرید که مکث کرده و آنها را جذب کنید، این تجربیات بدون اینکه تغذیهتان کنند از شما خارج خواهند شد.
kordelia
ما میتوانیم کودک دوستنداشتنی درونمان را التیام بخشیم و خود تبدیل به بزرگسالی توانمند و دوستداشتنی شویم. این سفر ارزش رفتن دارد.
آرزو
ما در دو سطح مهم میتوانیم ادعا کنیم که از مادرمان ساخته شدهایم: اولین سطح واقعیت بیولوژیکی است که امری بدیهی و روشن است، یعنی ما در بدن او و از بدن او ساخته شدهایم. سطح دیگر روانشناختی است؛ مادر بخشی از شخصیت، روان و ساختار ماست. گویی مادر بهمعنای واقعی کلمه لایهای از وجود ماست
par4301
ده پیام اصلی که مادر خوب میدهد:
خوشحالم که تو هستی.
تو را میبینم.
تو برای من آدم خاصی هستی.
به تو احترام میگذارم.
عاشقت هستم.
نیازهای تو برایم مهم است. هر وقت کمک خواستی پیش من بیا.
بودنم بهخاطر توست و برایت وقت میگذارم.
تو را در امان نگه میدارم
minoonaz
متأسفانه مادرانی را میبینیم که مشکلات فرزندانشان را کوچک میشمرند، مشکلات مهمی را که درست جلوی چشمشان در حال رویدادن است انکار میکنند، فرزندانشان را بهخاطر مشکلات شرمگین سرزنش میکنند و با سنگدلی و بیتفاوتی رفتار میکنند.
s.m.azarang
احساس بیاهمیتبودن برای مادرتان خلائی در شما به جا میگذارد، خلائی که اغلب در دل احساس میشود. این خلأ جایی است که بنا بوده مادر در آن حضور داشته باشد.
aram0_0
ممکن است زنان، بهخاطر یک بارداری ناخواسته یا انتظارات اجتماعی، بدون اینکه بخواهند در ورطهٔ مادری بیفتند. اغلب چنین زنانی خودشان هنوز کاملا به بزرگسالی و بلوغ نرسیدهاند. آنها برای چیزی که در برابرشان قرار میگیرد هنوز آمادگی درستی ندارند.
مادرانگی مستلزم بخشش مداوم و بیوقفه است. به همین جهت کار سادهای نیست که وقتی هنوز نیازهای خودت برآورده نشده، از خودت چیزی ببخشی. مادر خوب کسی است که وقتی بچه سردش است، از گرمای بدنش به او میبخشد و وقتی بچه گرسنه است، از پستانش به او شیر میدهد. او به کودکش در دوران بارداری و شیرخوارگی از کلسیم استخوانش میبخشد. او به اساسیترین شکل از خودش میبخشد. با این وصف تعجبی ندارد که "مادر" نماد فداکردن خود باشد.
s.m.azarang
مثلا فرح به من گفت که "میتوانستم احساس کنم که مادرم زجر میکشد و ناراحت است، برای همین میکوشیدم که خواستهٔ زیادی از او نداشته باشم". ازآنجاکه فرح میدانست مادرش بیشازحد مضطرب است، نیازهایش را تا جایی که میشد تقلیل میداد.
s.m.azarang
موارد دیگر شامل کسانی میشد که مهارت دریافت پیامهای کودک را نداشتند، دلمشغولی داشتند، غرق در خودشان یا افسرده بودند، احساس ناامنی میکردند و از طردشدن میترسیدند، یا خودشان بهقدر کافی مادری ندیده بودند. اگر مادری نتواند از روی محبت به کودکش چیزی ببخشد یا با نیازهای او همآهنگ شود، اگر زیادی مشغول کار یا سرد باشد، این الگو در کودکش هم نقش میبندد و کودک ندانسته آن را تکرار کند. غالباً افرادی که متوجه این موضوع میشوند عمیقاً صدمه میبینند، زیرا برایشان خیلی دردناک است که دیگران بفهمند در کودکی چه کمبودی داشتهاند
s.m.azarang
برای کودکانی که، حتی با وجود مادر، بیمادر بودند
و با وجود تمام کاستیها دوام آوردند.
کاربر ۵۱۵۹۹۱۸
اگر کسانی نباشند که به ما بگویند باورمان دارند، ما خودمان نیز سختتر خودمان را باور میکنیم.
سمیه جنگی
اینکه بچهها چه از آب درمیآیند همه تقصیر من نیست".
farzanepoursoleiman
آنچه بسیار حساس است و اهمیت دارد کار مادر نیست، بلکه حضور پرانرژی و عشقش به کودک است
minoonaz
"هیچوقت از من عذرخواهی نمیشود، شاید مادرم هیچوقت نداند که چه اتفاقی برای من افتاده است، ولی من خودم میدانم که چه بر من گذشته و از آن مطمئن هستم و به تأیید او هم نیازی ندارم. این التیامی بود که من بهسختی به دست آوردم، التیامی که به او [مادر] بستگی ندارد".
ساینا
در کودکی قربانی آزار عاطفی مکرر بودهاید (بهخصوص اگر این بدرفتاری انکار میشده یا شما بهخاطر آن سرزنش میشدید) و هیچ جای امنی برای پناهبردن نداشتید و مجبور بودید به دنیای درونتان بخزید، ممکن است این حس در شما ایجاد شده باشد که ندانید چه چیزی کاملا واقعی است. شک دارید که آیا واقعاً این اتفاق افتاده یا اینکه من خیال میکنم و خواب دیدهام؟ این اتفاق بهویژه زمانی میافتد که مادر بیشتر تجربیات شما را انکار کرده و احتمالا همواره خاطرات خودش را بهجای آنها نقل میکند. در این صورت احساس واقعیبودن در شما متزلزل میشود.
s.m.azarang
مثلا مادرانی که بدون احساس اجبار مراقب فرزندانشان هستند در سنین پیری بدون همین احساس اجبار تحت مراقبت فرزندان بالغشان قرار میگیرند
s.m.azarang
ولی وقتیکه مادر حواسپرت، نگران یا افسرده است این پشتگرمی را نداریم و آرامش و تمرکز کامل برایمان سختتر میشود. وقتی حواس مادر جای دیگری است یا خرد و خسته است، دیگر نمیتوانیم ابراز وجود یا اظهار نظر کنیم. در این شرایط جایی برای شادبودن نیست، مگر اینکه صورتکی به چهره بزنیم و بکوشیم که مادرمان را شاد کنیم. مادر شاد این بار سنگین را از روی دوش ما برمیدارد و ما بهراحتی میتوانیم خودمان را همانطوری که هستیم ابراز کنیم.
مریم
برای بسیاری از افراد دچار کمبود مادری زندگی سخت است. آنها برای همه چیز در کشمکش هستند، برای زندگی، ارتباطات و صرفاً برای داشتن احساس خوب. این تقلاکردن شکل متفاوتی از سندرم ناکامی در رشدکردن است که در یتیمخانهها شناسایی شده است.
s.m.azarang
من مادر شش کودک را بهخاطر میآورم که پدرشان همیشه به آنها اخطار میداد "مادرتان را ناراحت نکنید". وقتی در این مورد تحقیق کردم، شواهد زیادی پیدا نکردم که مادر به این همه محافظت احتیاج داشته باشد، این گفتهٔ پدر فقط ظاهرنشدن او در نقش والد فعال را میپوشاند. در چنین مواردی مادر به مجسمهٔ چینی دکوری تبدیل میشود، بهجای آنکه کسی باشد که بتوان لمس کرد و بویید و با او رابطهٔ متقابل داشت.
بافت فرهنگی ن
s.m.azarang
به وجود تو دلگرمم
وقتیکه میگویید "من به وجود تو دلگرمم"، تصریح میکنید که کودک ارزشمند است. با این جمله به بچه میگویید "تو مایهٔ دلگرمی من هستی" و "بودنت مایهٔ شادی من است". وقتی مادرمان ما را میبیند، این را میتوان در برق چشمانش، لبخندش و خندهاش دید.
forogh.m
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۵۷۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
قیمت:
۷۹,۰۰۰
۳۹,۵۰۰۵۰%
تومان