بریدههایی از کتاب پهلوی سوم
۳٫۰
(۲۰)
برای مثال اسماعیل ختایی، فعال دانشجویی وقت و نماینده تشکلهای دانشجویی سال ۱۹۶۹، در این مستند ابراز میدارد: «... شاه هر قدم که رفت جلو با سیستم ساواک و سرکوب و ... درست مخالف آن چیزهایی که در لوح کوروش نوشته بود، عمل کرد». وی که حدود یک ماه مانده به برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله توسط ساواک دستگیر شده بود، درباره فضای امنیتی آن روزها میگوید: «... آن موقع خواندن یک کتاب مشکل بود. کافی بود یکی از اینها را از ما میگرفتند، بعد به حد مرگ میبردند میزدند...».
A
در واقع میتوان گفت بخش عمدهای از ایدههای مطرحشده در مستند انقلاب ۵۷ و سایر مستندهای تاریخی شبکه من و تو را حتی بازماندگان رژیم پهلوی و اپوزیسیون جمهوری اسلامی قبول ندارند.
A
در این مستند از هزینههای سرسامآور یک و نیم میلیارد پوندی این مراسم و کارهای پوچی همچون جابهجایی روزانه یک قطعه یخ به بزرگی یک اتاق توسط بالگرد که برای خنککردن شراب سفید انجام میشد، یا اعمال اغراقآمیزی همچون واردکردن ۵۰ هزار پرنده برای آوازخوانی که اکثر آنها در روزهای نخست به دلیل بیآبی جان خود را از دست دادند و بسیاری بیبرنامگیها و ریختوپاشهای دیگر خبر میدهد تا بگوید چگونه چند سال پس از این جشن، کسی که خود را «شاه شاهان» مینامید از میهنش فرار کرد و کشور را به انقلابیون سپرد.
A
در اقدامی مشابه در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ برخورد نظامیان با مردم چنان وحشیانه بود که حتی برخی از عاملان حکومت پهلوی از قتلعام گسترده مردم ناراحت و پشیمان بودند.
A
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی حتی از سوی طیفهای دخیل و مخالف این جشن بهشدت به چالش کشیده میشود. کارگردان در یکسوم آغازین اثر خود با برشمردن اشتباهات بزرگ محمدرضا شاه در طول دوران حکومتش، زمینه را برای نگاهی انتقادی به برگزاری این جشنها فراهم میسازد.
A
در عین حال رویکرد گفتمانی مستندساز به سیاستهای استبدادی شاه، ترکیبی از دو موضع متضاد و ناهمخوان است. از یک سو گفته میشود که شاه، بهویژه بعد از کودتای ۲۸ مرداد، با تأسیس ساواک، ایجاد نظام تکحزبی و برخورد با مطبوعات در مسیر سلطنت مطلقه پیش رفته است و از سوی دیگر از منظر شاه از این اقدامات دفاع میکند و آن را در ظرف زمانی خود میپذیرد.
A
سازنده مستند انقلاب ۵۷ خود به این موضوع اشاره میکند؛ اما این قبیل اقدامات را به گونهای تفسیر میکند که گویی انقلابیون با هر گونه مظاهر تمدن جدید مخالف بودهاند؛ در حالی که رهبر این انقلاب بهصراحت روز ۱۲ بهمن ۵۷ اعلام کرد که «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با مرکز فحشا مخالفیم».
A
اما جهتگیری این تغییرات در مسیری خلاف فرهنگ بومی و اسلامی رایج در جامعه بوده است. مهمترین شاهد و مستند در این مسیر اعتراض گسترده مردم انقلابی در سالهای آخر حیات رژیم پهلوی به سیاستهای فرهنگی حکومت پهلوی است؛ بهگونهای که از مهمترین مراکز مورد توجه مردم خشمگین و معترض به شاه سینماها، کابارهها و مراکز فحشا بودند که در آنها زنان به شکل ابزاری و کالاگونه مورد استفاده واقع میشدند
A
و در قسمت سوم از زبان ازهاری، نخستوزیر وقت، گفته میشود که درصد افراد معترض به کل جمعیت تهران بسیار کم است و بقیه اکثریت خاموش هستند که با شاه مشکلی ندارند.
البته مستندساز این مدعیات را مورد بحث قرار نمیدهد یا تأیید نمیکند، اما با ارائه این تصاویر و این قبیل موضعگیریها میکوشد ایده «همگانیبودن» انقلاب مردمی را زیر سؤال ببرد؛ در حالی که در بخشهای دیگرِ همین مستند از تظاهرات چند میلیونی مردم علیه شاه در روز تاسوعا و عاشورا سخن میگوید و تا حد زیادی میپذیرد که حجم اعتراضات و تعداد معترضان بسیار زیاد بوده است.
A
تقریباً همه مسئولان و اعضای دربار بخش مهمی از زندگی خود را در کشورهای غربی سپری کردند و از همین رو جلسات هیئت دولت در رژیم پهلوی به زبان انگلیسی برگزار میشد. این نوع دوریجستن از فرهنگ و زبان ایرانی برای کسانی که ادعای میهنپرستی و احیای تمدن ایرانی را داشتند، نه تنها یک مزیت به حساب نمیآید، بلکه یک ویژگی منفی است. زباندانستن برای فردی مزیت محسوب میشود که ابتدا شخصیت خود را در فرهنگ ملی خویش دریابد و آنگاه برای گسترش فرهنگ خود به زبانهای فرهنگهای دیگر نیز مسلط شود؛ در حالی که مطابق آنچه گفته شد، دستکم برای شاه، درباریان و مسئولان تراز اول رژیم پهلوی این گونه نبود.
A
یا در بخشهای دیگری از مستند انقلاب ۵۷ بارها تأکید میشود که کشورهای غربی رابطه احترامآمیزی با شاه داشتهاند، متحد استراتژیک شاه محسوب میشدهاند و برای حفظ رژیم شاه تلاشهایی انجام دادهاند. در اقدامی تعجبآور و متناقضنما، مستند در بخشهای دیگر به مخاطب خود اینگونه القا میکند که شاه در برابر بیگانگان ایستاده است یا به صورت ضمنی القا میکند که کشورهای غربی زمینهساز سرنگونی رژیم شاه شدهاند. بدین لحاظ مستند انقلاب ۵۷ نمیتواند روایتی یکپارچه و منطقی از رویدادهای منتهی به انقلاب ارائه کند و در بخشهای مختلف دچار تناقضگویی آشکار میشود.
A
صاحبنظرانی چون هالیدی نیز در تعریف سیاست خارجی و ماهیت رژیم شاه معتقدند که دولت ایران به میزان زیاد وابسته به حمایتی است که از آمریکا و دنیای پیشرفته سرمایهداری دریافت میکند.
A
مهمترین ویژگی حکومت پهلوی، بهویژه در بُعد خارجی، وابستگی آن به بیگانگان بود. نقطه عطف این وابستگی با به قدرت رساندن محمدرضا شاه آغاز میشود و با کودتای ۲۸ مرداد به اوج خود میرسد و در سالهای بعد نیز ادامه مییابد. بنابراین قدرت و بقای سلطنت شاه کاملاً وامدار پشتیبانی و دخالت مستقیم کشورهایی چون آمریکا بود و همین امر در عجینشدن اهداف کشور با سیاستهای آمریکا بیتأثیر نبود. همانطور که خود شاه نیز شخصاً و با صراحت اعلام میکند: «هدفهای اساسی ما و ملل دموکراسی غرب، یکسان و این تساوی آرمانها، مایه افتخار ما و ملل مغربزمین است».
A
کتاب تاریخ سیاسی بیست و پنج ساله ایران توصیههای چهاردهگانه وزارت خارجه آمریکا به شاه را به طور مشروح آورده است. در اصل هفتم بهصراحت بیان میشود که محمدرضا پهلوی از رویه تظاهر به غربگرایی که به اعتبار او لطمه وارد میکند، دست بکشد و از همه مهمتر در اصل دهم به شاه ایران پیشنهاد میشود تا علیه کنسرسیوم نفت ژست تهدید برای دریافت امتیازات بیشتر بگیرد و این طور وانمود کند که کنسرسیوم به اقتدار و تصمیمهای او تمکین نمیکند
A
از همان آغاز مستند، ذهنیت مستند و تاریخمند ایرانیان درباره عدم استقلال شاه در تصمیمگیری و وابستگی وی به غرب را فروبریزد. مستند انقلاب ۵۷ روی نقص احتمالی آگاهیهای تاریخی نسل جدید سرمایهگذاری ویژهای میکند و روایتی ناقص و رسانهای (آن هم از زاویه نگاه رسمی محمدرضا شاه) به مخاطب ارائه میدهد. احتمالاً به همین دلیل مستندساز هیچ گاه برای تکمیل تحلیل خود درباره این رویداد تاریخی پیچیده سراغ مصاحبه با تحلیلگران تاریخی و اقتصادی (حتی تحلیلگران همفکر خود) نمیرود؛ زیرا احتمالاً میداند این روایت چنان ناقص و تکبعدی است که مورد قبول متخصصان همفکر خود نیز قرار نخواهد گرفت.
A
طبیعی بود که اگر شاه میخواست به تنهایی و بدون رضایت و توافق سایر اعضای تعیینکننده اوپک تصمیم به افزایش قیمت نفت بگیرد، آنها به سهولت میتوانستند با افزایش سقف تولید خود، تولید ایران را پوشش دهند و عملاً اهرم تولید ایران را بیاثر کنند. همراهی همه کشورهای تابع آمریکا در اوپک با چنین تصمیمی بدان معناست که نه تنها واشنگتن با جهش بیش از چهار برابری قیمت نفت مخالف نبوده، بلکه خود طراح آن بوده است. این بازی تبلیغاتی صرفاً به این دلیل بود که کشورهایی مانند چین، هند و برخی کشورهای اروپایی فشار وارده بر اقتصادشان را ناشی از سیاست آمریکا نبینند و آن را ناشی از اراده جمعی اعضای اوپک به رهبری محمدرضا پهلوی تصور کنند.
A
مستند حتی ادعا نمیکند که شاه به کمک شیوخ منطقه در برابر اراده آمریکا میایستد، بلکه مدعی است محمدرضا پهلوی به تنهایی توانسته است قیمت نفت را برخلاف میل آمریکا و انگلیس به چهار برابر افزایش دهد. نکته جالب در این زمینه آن است که فرح در مستند «از تهران تا قاهره» (پخششده از شبکه «من و تو») اذعان میدارد که شاه در جریان افزایش قیمت نفت تنها نبوده، بلکه کشورهای دیگر همچون عربستان او را همراهی کردند.
طبیعی بود که اگر شاه میخواست به تنهایی و بدون رضایت و توافق سایر اعضای تعیینکننده اوپک تصمیم به افزایش قیمت نفت بگیرد، آنها به سهولت میتوانستند با افزایش سقف تولید خود، تولید ایران را پوشش دهند و عملاً اهرم تولید ایران را بیاثر کنند. همراهی همه کشورهای تابع آمریکا در اوپک با چنین تصمیمی بدان معناست که نه تنها واشنگتن با جهش بیش از چهار برابری قیمت نفت مخالف نبوده، بلکه خود طراح آن بوده است.
A
ادعای مستند در این زمینه در حالی مطرح میشود که به گفته برخی از افراد فعال در رژیم پهلوی، شاه حتی اطلاع دقیقی از این برنامه آمریکا نداشته است. به اذعان عبدالمجید مجیدی، رئیس سازمان برنامه و بودجه وقت که به دربار نیز بسیار نزدیک بود، میزان اطلاع شاه از برنامه افزایش قیمت نفت صرفاً در حد یک احساس بوده است. در صورتی که اگر چنین سیاستی منشأ داخلی داشت، نه تنها شاه، بلکه همه مسئولان کشور باید برای عملیکردن آن تلاش همهجانبهای میکردند.
A
ادعای مذهبیبودن شاه در حالی مطرح میشود که مستندات تاریخی فراوانی علیه این موضوع وجود دارد. حمایت از مظاهر فحشا در جامعه نظیر کابارهها، مشروبفروشیها، آثار مبتذل نمایشی، موسیقیهای مبتذل و ... از یک سو و نفوذ بهاییان در دربار پهلوی و تغییر تقویم اسلامی به تقویم شاهنشاهی تنها بخشی از اقدامات ضددینی شاه بوده است. حتی در سال ۱۳۵۷ دولت شریف امامی (در پی اوجگرفتن اعتراضات مردمی) با هدف خاموشکردن انقلاب به لغو بخش عمدهای از این سیاستها و اقدامات پرداخت. بنابراین میتوان گفت مسئولان رژیم پهلوی خود نیز به این موضوع واقف بوده و پیامدهای اعتراضی این سیاستها را مشاهده کردهاند. در واقع بحث سیاستهای ضددینی و ضدمذهبی شاه «در عرصه عمومی» جزو مسلمات تاریخی است که خودِ مستند انقلاب ۵۷ نیز در توصیف علل انقلاب ۵۷ به آن اشاره میکند.
A
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۹۶ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
۱۲,۵۰۰۵۰%
تومان