
بریدههایی از کتاب معاملهگر باانضباط
۳٫۰
(۷۶)
تصور کنید که فرزند کوچکتان در تلاش برای یادگرفتن شیوهٔ راه رفتن، بارها زمین بخورد. ایمان دارم که او را سرزنش نمیکنید یا از تمرین کردن بازنمیدارید، بلکه تشویق میکنید تا بیشتر تلاش کند و او هم خیلی سریع میآموزد. در مورد خود هم چنین استنباط و ملاحظهای داشته باشید.
آرش
بهار سال ۱۹۸۷ روزی درحال تماشای یک برنامهٔ تلویزیونی محلی به نام «گاچا شیکاگو» بودم. در این برنامه، تعدادی از هنرپیشههای محلی، برنامههای طنز و دوربین مخفی اجرا میکردند. در یک قسمت، تهیهکنندهٔ برنامه از شخصی خواسته بود تا در کنار پیادهرو خیابان میشیگان در شیکاگو بایستد و تابلویی با این عبارت را به عابران نشان دهد:
«فقط امروز... رایگان پول بگیرید.»
آرش
همیشه فرصت بعدی در راه است و باید منتظر آن بود
Aidin Nikoo
بهعنوان معاملهگر منفرد، وقتی خودمان به تنهایی این قدرت را نداشته باشیم که قیمتها را در جهت مطلوب خود تغییر دهیم، بهترین گزینه این است که سمت غالب تغییر را بشناسیم و خود را با جریان آن همسو کنیم، تا زمانی که به نقطهٔ تعادل برسد و مجدداً به سمت دیگر تغییر جهت دهد.
Aidin Nikoo
معاملهگری کاری است مملو از جنبههای روانی. در این شغل، شما مقابل بازار نیستید، بلکه فقط خودتان در برابر خودتان هستید. همهٔ افراد دیگری که در بازار هستند، برای شما فضایی ایجاد میکنند تا از اعتقادات متناقض آنها در مورد آینده، ثروت کسب کنید.
Aidin Nikoo
مشکل در این است که اگر فراگیری چیزهای تازه به معنی تغییر دانستههای پیشین ما باشد، ناخواسته از آن دوری میکنیم، زیرا انرژی دانستهها، به شکل نیرویی مقاوم راه را بر ورود اطلاعات دیگر میبندند، ولو اگر این اطلاعات تازه بتوانند تجربیاتی با خرسندی بیشتر را به همراه بیاورند
آرش
اگر مهارتهای کافی برای نگهداشتن پول خود را نداشته باشید، سریع پولدار شدن برای شما، ارمغانی جز اضطراب و هراس ندارد. درواقع اگر مستعد آن باشید که با یک اشتباه معاملاتی، تمام داراییتان را به بازار برگردانید و حتی از جیب هم روی آن بگذارید، سریع پولدار شدن لطفی ندارد
Aidin Nikoo
اگر هدف ما در قالب یک معاملهگر این است که پول بیشتری از بازار بهدست بیاوریم، باید بیاموزیم که چطور بیش از پیش به خود ارج بنهیم، به شکلی که به این باور برسیم که ما لایق آنچه بهدست میآوریم یا میخواهیم هستیم.
رضا
انسان بهطور ذاتی مایل نیست که به جمعآوری و کنکاش درمورد اطلاعاتی بپردازد که با دانشهای پیشینش متناقض باشند. اما باید به این موضوع توجه داشته باشید، اطلاعاتی را که هنوز بنا به هر دلیلی نیاموختهایم، میتوانند انتخابهای درخورتری برای برآوردهکردن نیازهای ما ارائه کنند. اما از آنرو که نمیتوانیم چیزهایی که هنوز نیاموختهایم را بشناسیم، و چیزهایی که آموختهایم نیز همیشه بر سر راه گزینههای احتمالی بهتر، مانع هستند، در این چرخهٔ مخدوش گرفتار میشویم و در نتیجه به این باور میرسیم که این تمام چیزی است که دنیا برای ارائه دارد
آرش
اضطراب مثل قدم زدن در جهت خلاف باد است. در این مثال، میتوان باد را نماد گروههای مختلفی از اطلاعات محیطی در نظر گرفت که تمایل نداریم با آنها مواجه شویم و حرکت بدن ما در مقابل باد میتواند نماد چیزی باشد که از پیش آموختهایم، به این معنی که چیزهایی در حال حاضر در درون ما هستند که در مقابل چیزهای بیرونی ایستادگی میکنند. زمانی که این دو نیرو با هم مواجه میشوند تحت فشار قرار میگیریم.
یکی از موضوعات طنز زندگی ما این است که هرکس دوست دارد حق با او باشد. به بیان دیگر هرکس دوست دارد بداند که آنچه او درمورد حقیقت وجودی چیزها در محیط تجربه کرده و فراگرفته است، عین حقیقت است.
آرش
فرصت پرضرر، هم میتوانید بنشینید و آرزو کنید که بازار بازگردد و هم میتوانید جلوی ضررکردن خود را بگیرید و انتظار رسیدن فرصت بعد را بکشید.
Aidin Nikoo
ماحصل خودخواهی، مسئولیتپذیری است.
mahdiafrisham1
یکی از این عوامل دستکشیدن از این توهم است که با یک یا دو معامله پولدار میشوید.
ali
اگر ابتکار و نوآوری را در تفکرات خود به کار نگیریم، خاطرات و اعتقادات ما باعث میشوند که راجعبه آینده هم به طریقی که همراستا با گذشته است بیندیشیم و تحتتأثیر آنها، در دام همان تجربیات تکراری پیشین گرفتار شویم.
افشین
وقتی معاملهگران تغییر درونی را از طریق آزمون و خطا به نتیجه میرسانند و با این روش مهارتهای تازه را یاد میگیرند، معمولاً قدمهایی که در این راه برداشتهاند را ثبت نمیکنند؛ بهخصوص وقتی شاخصهٔ آشکار این روند، تحمل درد، نگرانی و اثرات مخرب روانی باشد. بنابراین وقتی فرد نداند که مهارتهایش را چگونه کسب کرده، قادر نخواهد بود که به دیگران توضیح دهد که چطور آنها را آموخته است.
در حوزهٔ معاملهگری، وقتی فرد به آن درآمد رویاییاش دست مییابد، دیگر تمایلی برای هزینه کردن وقت و انرژیاش و بررسی این مهارتهای انتزاعی و ایجاد یک برنامهٔ آموزشی که دیگران از آن سودی ببرند را ندارد.
آرش
برای آنکه متوجه شوید که چقدر نیاز است تغییر کنید تا قادر باشید بدون وهم و شکست، معامله کنید و به موفقیت برسید، یک گزینهٔ عالی وجود دارد، که میزان آشفتگیهای روانی و دردی که معاملهگری برای شما ایجاد کرده را مورد بررسی قرار دهید و به همان اندازه که دارید آشفتگی و درد را متحمل میشوید به همان میزان باید تغییر کنید.
آرش
فکر من، بزرگترین و باارزشترین داراییِ من است.
Aynaz♡
معاملهگری میتواند باعث کسب سودهای سریع شود، اما نگهداشتن آن سودها نیاز به جنم و تلاش درونی دارد. در حقیقت، این جنم وجود ندارد و همین امر، دستان پشت پردهٔ ماجراهای بسیاری در دنیای معاملهگری است که حاکی از آن است که خیلیها از هیچ به ثروتهای بادآورده و بعد از مدتی دوباره به هیچ رسیدهاند.
Aidin Nikoo
معاملهگری را فرض کنید که شناخت درستی از رفتار بازار ندارد و به آن اندازهای که باید برای آن برنامهریزی ندارد و بایدها و نبایدهایی را که باید بنا به هر شرایطی انجام دهد را مشخص نکرده است. اما با این حال میداند بازار ظرفیتهای سودآور بسیاری دارد و همزمان که خیلی به آنها علاقمند است، برای آموختن صبر و حوصلهٔ کافی ندارد. علاقه به سودآوری از یکسو و بیصبری از سوی دیگر، دلیلی میشود تا او احساس کند که باید حتماً «کاری» بکند، بدون آنکه بداند چه کاری! تصور میکنید در این شرایط، چگونه موفق به حل این مشکل میشود؟
omid
منظم بودن و بهوجود آوردن ساختاری برای معاملات، از راهحلهای مشخصی است که قادر است بسیاری از مشکلات روانشناسی را که معاملهگر برای خود بهوجود میآورد را برطرف کند. اما برای این کار لازم است از خط قرمزهای روانشناسی عبور و به قلمرو مسئولیتپذیری پا بگذارید و پاسخگوی خود باشید.
sh davar
تنها چیزی که قبل از این موضوع آنها را غیرقابل درک و پذیرش میکرد، انرژی چیزهایی بود که از پیش میدانستیم و راه را بر اطلاعات تازه میبستند. مشکل در این است که اگر فراگیری چیزهای تازه به معنی تغییر دانستههای پیشین ما باشد، ناخواسته از آن دوری میکنیم، زیرا انرژی دانستهها، به شکل نیرویی مقاوم راه را بر ورود اطلاعات دیگر میبندند، ولو اگر این اطلاعات تازه بتوانند تجربیاتی با خرسندی بیشتر را به همراه بیاورند؛ هرچند بچهها هم در برابر پذیرش اطلاعاتی که با اعتقادات و دانستههای پیشین آنها مغایرت داشته باشد مقاومت میکنند، حتی اگر دانستههای آنها در عمل ناکارآمد باشد.
Mohsen Asadi
چیزی که از نظارهگر بودن عملکرد کلی آدمها بهدست میآورم این است که بسیاری از ما، عمر خود را تماماً در راه شناخت مسائل و اتفاقات پیشپاافتاده صرف میکنیم، درصورتیکه کافی است افکار خود را درمورد چیزهایی که پیشرویمان قرار دارند تغییر دهیم تا نگرش ما از آنها و کیفیت تجربیاتمان تغییر کند.
Mohsen Asadi
معاملهگران معمولاً به دو دسته تقسیم میشود: دستهٔ ماهی و گلهٔ احشام.
mohammad
حرص برای من تفاوتهایی دارد و دو باور در این تعریف ایفای نقش میکند:
۱- باور اول این است که هیچ زمان موجودی شما برای برطرف کردن نیازهایتان کافی نیست.
۲- و باور دوم این است که نیازهای شخصی شما برای بهوجود آمدن حس امنیت و خرسندیتان دائماً در حال افزایشاند.
mohammad
«زمانی موفق به سودآوری و افزایش ثروت خود در این حرفه شدیم که یاد گرفتیم: چگونه منضبط باشیم، عواطف خود را کنترل کنیم، بر خود مسلط باشیم و ذهنمان را در جریانی همسو، با سمت موفق و سودآورِ بازار قرار دهیم.»
احسان
که بازار این قابلیت را در اختیار معاملهگران قرار میدهد تا از نوسان قیمتها بهره بگیرند و این فرصت تنها سراغ کسانی میآید که حضوری مستمر و دائم در بازار دارند.
افشین
منظورم غلبه بر عادتهای فکری سرسختیست که دارید.
افشین
یعنی ذهنمان را برای یادگیری باز نگه داریم.
افشین
ر ما قادر به تغییر چیزی که به آن اعتقاد نداریم نیستیم، مگر ذهن خود را باز و خودمان را در تیررس این احتمال بدانیم که امکان دارد آنچه را که به آن باور داریم فقط قسمت کوچکی از تمام آن حقیقتی باشد که محیط به ما عرضه میدارد.
افشین
«ابتکار» به معنی تغییر و کمال است. مگر نه اینکه «خلق» به معنی بهوجود آوردن چیزهایی است که تا به امروز اصلاً وجود نداشتهاند؟
افشین
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۴ صفحه
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۴ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان