بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب حوزه و بایسته‌ها | طاقچه
تصویر جلد کتاب حوزه و بایسته‌ها

بریده‌هایی از کتاب حوزه و بایسته‌ها

۴٫۱
(۱۷)
عزیزان! می‌خواهم درباره موضوعی با شما سخن بگویم که به‌خاطر آن و به امید آن زنده‌ایم و در مسیر آن گام برمی‌داریم و برای محقق شدنش با سختی‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. می‌خواهم درباره موضوعی با شما سخن بگویم که با فعالیت ما به‌عنوان مبلّغ و کسانی که درباره ساختن این حوزه می‌اندیشند، مربوط است؛ یعنی ساختن حوزه به‌نحوی شایسته‌تر که برای تحقق رسالت بزرگ آن و انجام وظایف و مسئولیت‌هایش در راستای دعوت و تبلیغ دین در سراسر جهان، مناسب‌تر باشد.
بشارت دهنده
این نگرش می‌گویند که متدین به‌عنوان یک متدین در دایره مباحات مختار است و تا‌آن‌جا‌که معصیت صریحی در محدوده واجبات و محرمات مرتکب نشود، می‌تواند عملی را انجام بدهد یا ترک کند، صحیح است، اما این فقط برای یک متدین معمولی است که می‌خواهد زیر پرچم [دین] زندگی کند، نه برای کسی که می‌خواهد پرچم دین را به دوش بکشد و امانت را ادا کند و مسئولیت‌های دین را انجام بده
bahar
برخی اصلاً احساس نمی‌کنند که آرام و قراری نیست و فقط وقتی درک می‌کنند که آتش آن‌ها را بسوزاند
mohdiu
طوری از دنیا برویم که بالاتر از این دنیا باشیم،
sakindz
وقتی بنایی برای اسلام به‌پا می‌شود، هزینه کردن برای آن پایانی ندارد و آن‌گاه که نهضتی با قدرت اسلام، پرچم می‌افرازد، بذل و فداکاری حد و اندازه نمی‌شناسد و عملیات ساخت بنای جدید به ظرفیت‌های هرچند ناچیز همه نیاز دارد.
mohdiu
چقدر بسیارند مردمان پاک و خوب و شب‌زنده‌داری که این تهجد و شب‌زنده‌داری‌شان و این مرتبه از خوبی‌های وجود شخصی‌شان در وجود تکلیفی‌شان منعکس نمی‌شود؛ چون خود این وجود تکلیفی نیازمند نوعی تمرین و تکمیل است و روشنگری و تکمیل وجود تکلیفی به‌طور خودکار و خودبه‌خود با تکمیل و پرورش و آموزش وجود شخصی، محقق نمی‌شود.
sakindz
نگرشی وجود دارد ‌که تربیت شخصی افراد را کافی می‌داند و بر همین اساس می‌گوید‌: من افراد مختلف را بدون توجه به وجود تکلیفی، تربیت می‌کنم. من می‌گویم‌: این اگرچه مهم است، اما کافی نیست؛ زیرا این [حد از] کمال منجر به اصلاح امور مسلمانان نمی‌شود. پس فرایند اصلاح تنها در صورتی امکان‌پذیر خواهد بود که به وجود تکلیفی نیز توجه شود.
sakindz
حوزه به دو شکل با امت مواجه است؛ مواجهه با فرد فرد امت و مواجهه با وجود اجتماعی امت که از وجود افرادی آن بزرگ‌تر است.
sakindz
هر فرایند اصلاحی باید به وجود ذاتی و وجود تکلیفی حوزه نظر داشته باشد و نگرش خاصی را نسبت به وجود تکلیفی برگزیند.
sakindz
حوزه به حکم ماهیت وجودی‌اش و میراث‌داری وظایف انبیا و امامان، مسئول بیان، تبلیغ و حفظ دین است؛ یعنی حوزه موظف است که اولاً مفاهیم و معارف اسلام در همه عرصه‌ها را بیان کند و ثانیاً این مفاهیم را نشر داده و تبیین نماید و از این مفاهیم دفاع فکری نموده و آن‌ها را در عرصه نظری صیانت کند و ثالثاً با تبلیغ و دعوتگری،‌ در عمل و واقع از اسلام دفاع و آن را حفظ کند. مجموعه این سه محور، مأموریت اصلی حوزه در میان امت است.
sakindz
در آن زمان انحراف، فردی و موعظه هم فردی بود. مشکل فردی و راه‌حل هم فردی بود. اما امروز دیگر انحراف به مبنای زندگی بدل شده است.
sakindz
امروز دیگر مسئله بهشت و جهنم برای بیشتر مردم اهمیتی ندارد؛ چراکه جریان‌های مادی‌گرا باعث سیطره حس بر عقل انسان شده‌اند و کوته‌بینی بر انسان امروز غلبه دارد. دیگر اندیشه بهشت و جهنم آن اثر عظیمی را ندارد که پیش از این بر روی انسان می‌گذاشت؛
sakindz
گاهی همه قدرتمندان، حاکمان و سلاطین، در را بر ما می‌بندند، جز یک سلطان. این سلطان همواره در را به روی ما باز می‌گذارد، همیشه می‌توانیم به او رو کنیم؛ می‌توانیم همیشه با نهایت عزت و کرامت با او معامله کنیم، با روحی حقیقی با او دادوستد کنیم، با او معامله کنیم و احساس کنیم که در هر صورت ما سود کرده‌ایم. این یگانه سلطانی که می‌توانیم با او معامله کنیم و در هر حال هم سود کرده‌ باشیم، خداوند متعال است.
sakindz
به‌راستی آیا زندگانی‌ای که کودک را پیر می‌کند، زندگی با آرامش و قرار است؟
sakindz
این‌طور نیست که این کیان، به رایگان به دست ما رسیده باشد که ما بتوانیم یا حتی اجازه داشته‌ باشیم - به بهانه شکست روحی - آن را به راحتی از دست بدهیم
sakindz
این اسلام همان بخشنده‌ای است که همواره به ما بخشیده و ما گرفته‌ایم، همواره لطف کرده و ما استفاده کرده‌ایم، پیوسته عطا کرده و ما از برکات و دستاورد‌ها و جاه و مقام بزرگی که اسلام به ما داده، بهره گرفته‌ایم.
sakindz
خداوندا! همواره به یاد ما بیاور که علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)وقتی با عمرو بن عبدود می‌جنگید، وقتی لحظه‌ای برای خودش غضبناک شد، دست از کشتن او کشید تا غضبش برای خداوند متعال بازگردد و برای خدا رنج بکشد.
sakindz
هر یک از ما پیش از این‌که بخواهد به‌حساب دیگران برسد، باید از خودش حساب بکشد؛
sakindz
شما همه‌تان به‌خوبی می‌‌دانید که هر کس خدا را فراموش کند، خدا هم او را فراموش می‌کند؛ هر کس از خدا ببُرد، خداوند متعال هم رابطه‌اش را با او قطع می‌کند.
sakindz
شما همه‌تان به‌خوبی می‌‌دانید که هر کس خدا را فراموش کند، خدا هم او را فراموش می‌کند؛ هر کس از خدا ببُرد، خداوند متعال هم رابطه‌اش را با او قطع می‌کند.
sakindz
حرکت اجتهاد در جریان مقاومت خود، تا حدودی دریافت که جنبه فردی پیاده‌سازی نظریه اسلام برای زندگی، کاملاً با جنبه اجتماعی آن پیوند خورده است؛ چراکه با فروپاشی جنبه اجتماعی به‌تدریج جنبه فردی نیز رو به نابوی گذاشته بود.
ftima
خود امت نیز -‌پس از کشف حقیقت مبانی فکری جدید و ماهیت تجربه‌های اجتماعی پوچی که استعمار بر آن تحمیل کرده بود -‌ به‌تدریج وجود خود را دریافت و به رسالت حقیقی‌اش که در اسلام مجسم بود، ‌اندیشید و به‌طور طبیعی این آگاهی در خود حرکت اجتهاد نیز بازتاب یافت و این احساس را تقویت کرد که اسلام مجموعه‌ای تجزیه‌ناپذیر است و اجرای فردی نظریه به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند از اجرای اجتماعی آن جدا شود یا در صورت تعطیل شدن جنبه اجتماعی، پابرجا باقی بماند؛ این احساس را حرکت اجتهاد در طی تجربه تلخ خویش در دوران پس از استعمار، با تمام وجود درک کرده بود.
ftima
این‌که مسلمانان صدر اسلام جانشان را فدای اسلام می‌کردند و در راه اسلام ازخودگذشتگی می‌نمودند و در این مسیر از هم پیشی می‌گرفتند، به‌خاطر بهشت و جهنم نبود، بلکه به‌خاطر این بود که به اسلام عشق می‌ورزیدند و می‌دیدند‌ جاهل بودند که اسلام آمد و آن‌ها را عالم کرد، پراکنده بودند که اسلام آمد و آن‌ها را یکپارچه کرد، سرگردان بودند که اسلام آمد و هدایتشان کرد، فقیر بودند که اسلام آمد و سیرشان کرد؛ اسلام بود که آن‌ها را از تاریکی‌ها رهاند و به نور رساند؛ همان‌طورکه خداوند متعال می‌فرماید‌: <الّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظّلُماتِ إِلی النّور>؛ «[خداوند] كسانی را كه ايمان آورده‌اند از تاریکی‌ها به‌سوی نور بيرون می‌برد». برای همین هم خود را وقف اسلام کرده بودند و برای آن جان می‌دادند.
mohdiu
برادران! باید بعضی وقت‌ها خودمان را امتحان کنیم، ولو به این صورت که طرف مقابل فکرمان را بسنجیم و اندیشه مقابل آن را بررسی کنیم تا ببینیم که ما چگونه و چرا و به چه صورت فکر می‌کنیم؟ به بیان دیگر وقتی به خودمان شک می‌کنیم، وقتی به ذهنمان می‌آید که شاید اندیشه ما ریشه در مسئولیت و دین ما ندارد، در این لحظه خوب است که خودمان را بیازماییم، به این صورت که با خودمان مخالفت کنیم، لحظه‌ای از آن‌چه در این یا آن قضیه خاص انتخاب کرده‌ایم، دست برداریم تا ببینیم آیا تفکر ما در این یا آن قضیه، در این مسئله، در حل این مشکل، در چیره شدن بر این سختی، در دستیابی به این منفعت، در کسب این فایده، بر مبنای واقعیت [و دور از انگیزه‌های شخصی] بوده است؟ آیا تفکر ما تفکری دینی بوده است؟
m.m.r_76
اگر انسان در وجود خودش نفسی پاک نداشته باشد و نسبت به خوبی و اطاعت [خداوند] راغب نباشد، بسیار سخت است که چنین فردی ابزاری برای اطاعت دیگران قرار گیرد.
sakindz
یعنی باید اولین مرحله اقدام، یافتن مفهومی باشد که رسالت حوزه در امت را مشخص می‌کند، سپس در پرتو این مفهوم نظام اداری و سیاست مالی و برنامه آموزشی حوزه را وضع کنیم. همه این‌ها تنها در پرتو مفهوم تکلیفی حوزه معین می‌شود.
کاربر ۵۳۰۱۱۴۱

حجم

۲۰۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۲۰۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
تومان