بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وصیت‌ها | طاقچه
تصویر جلد کتاب وصیت‌ها

بریده‌هایی از کتاب وصیت‌ها

۳٫۸
(۳۰)
ولی ما به خاطر این‌که دامن پوشیده بودیم و ممکن بود باد بوزد و پاهای‌مان دیده شود، حتی فکرش را هم نمی‌کردیم که چنین آزادی‌هایی، مثل سوار شدن بر تاب را داشته باشیم. فقط پسرها می‌توانستند طعم آزادی را بچشند. فقط آن‌ها می‌توانستند بدوند و بپرند. فقط آن‌ها می‌توانستند در آسمان باشند. هنوز هم حتی یک بار روی تاب ننشسته‌ام. این یکی از آرزوهای من است.
Samane Ashrafi
چیزهای ممنوعه راهی برای تخیل باز می‌کنند.
Samane Ashrafi
شرط است که هر زن مجموعه‌ای از انگیزه‌های مشابه داشته باشد، جز این باشد، هیولاست.
Mary gholami
دادن نیروی ناگهانی به افراد دون‌پایه از آن‌ها بدترین متجاوزان را می‌سازد
F.A
در سنی بودم که پدر و مادرها ناگهان از آدم‌هایی که همه چیز می‌دانند تبدیل می‌شوند به کسانی که هیچ چیز نمی‌دانند.
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰
باور نمی‌کنی که آسمان دارد می‌افتد، مگر این‌که تکه‌ای از آن رویت بیفتد.
مروارید ابراهیمیان
جوانان آدم‌هایی آرمان‌گرا هستند و مرگ را از خودشان دور می‌بینند و از عطش اغراق شده‌ای برای عدالت، رنج می‌برند.
علیزاده
امیدوارم شما هم این را به یاد بیاورید. که همهٔ ما یک جنس دلتنگی داریم، برای آن مهربانی‌های آشنای فصل کودکی، هرقدر هم شرایط دوران کودکی‌مان برای دیگران عجیب باشد.
M.Taha
در زمانهٔ ما تنها دو راه وجود دارد: بالا رفتن یا سقوط کردن.
مروارید ابراهیمیان
به آن می‌گفتند سلطنت ترور، اما ترور سلطنت نمی‌کند. درعوض فلج می‌کند. امان از این سکوت نابه‌هنجار.
Z.G
چه کسی گفته همیشه یک‌جور بودن فضیلت است؟
مروارید ابراهیمیان
«خدا اون‌طوری که اون‌ها می‌گن نیست.» گفت تو یا می‌توانی به گیلیاد ایمان داشته باشی یا خدا، اما نه هر دو.
Z.G
این بخش کینه‌توز طبیعت من است که شرمنده‌ام از گفتن این‌که در فرونشاندنش به طور کامل شکست خورده‌ام.
Samane Ashrafi
همان‌طور که یک نفر گفته، پایانِ من، آغاز من است. چه کسی این را گفته؟ ماری، ملکهٔ اسکاتلند، اگر تاریخ دروغ نباشد.
Violette
اگنس آهسته گفت: «نگاه کن، من هیچ وقت چیزی به این قشنگی ندیده بودم. مثل یه دنبالهٔ نور می‌مونه.» در آن لحظه حس کردم سنم از او بیش‌تر است.
Z.G
تا آن زمان من به طور جدی به درست بودن و به ویژه به صداقت حرف‌های مذهبی گیلیاد شک نکرده بودم. اگر در اوج چیزی شکست می‌خوردم، نتیجه می‌گرفتم تقصیر خودم است. اما وقتی فهمیدم گیلیاد چه چیزهایی را تغییر داده، چه چیزی اضافه شده و چه چیزی حذف شده، ترسیدم شاید ایمانم را از دست بدهم.
رز قرمز
همهٔ بالایی‌های گیلیاد به ما دروغ گفتن.» «منظورت چیه؟» گفت: «خدا اون‌طوری که اون‌ها می‌گن نیست.» گفت تو یا می‌توانی به گیلیاد ایمان داشته باشی یا خدا، اما نه هر دو.
رز قرمز
می‌گفتند پدرم در آن‌جا کارهای مهمی انجام می‌دهد. کارهای مهمی که مردها انجام می‌دادند، مهم‌تر از آن‌که زن‌ها بتوانند از پس‌شان بربیایند، چون زن‌ها مغزهای کوچک‌تری داشتند که قادر نبود دربارهٔ چیزهای بزرگ فکر کند. این حرفی بود که عمه ویدالا می‌زد. کسی که به ما درس دینی می‌داد.
رز قرمز

حجم

۳۷۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

حجم

۳۷۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۶۴ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان