بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سفر سیلکا | طاقچه
تصویر جلد کتاب سفر سیلکا

بریده‌هایی از کتاب سفر سیلکا

نویسنده:هدر موریس
امتیاز:
۴.۴از ۱۱۶ رأی
۴٫۴
(۱۱۶)
«هیچ‌کس نمی‌تونه ما رو قضاوت کنه. هر چی هم بگم نمی‌تونی تصور کنی ما کجا بودیم. فقط دو راه داشتیم: یا باید یه‌جوری نجات پیدا می‌کردیم، یا اینکه می‌مردیم.» هانا می‌خندد. سیلکا با خشمی دوچندان به او می‌نگرد. تا حالا باید به این شرایط عادت کرده باشد - مردم از خودشان سلسله‌مراتبی از خیر و شر درست می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند که جایگاه تو کجاست.
کاربر ۱۸۰۶۰۵۷
سولژنیتسین دراین‌باره می‌پرسد: «این قبیلهٔ گرگ‌ها چگونه ازمیانِ مردم خودمان برخاستند؟ آیا واقعاً از خودمان ریشه گرفته‌اند؟ از خون ما هستند؟ بله، از ما هستند.»
کاربر ۱۸۴۶۱۳۵بانو
بحث نکن. دعوا نکن. سعی کن نامرئی باشی و هر چی بهت می‌گن گوش کنی
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
آدم هروقت درمانده شه، احساس خشم می‌کنه.»
نسیم رحیمی
کسی چه می‌داند وقتی یک‌شبه از همه‌چیزت محروم شوی، چه واکنشی نشان خواهی داد.
Book
آنهایی که قربانی جنگ، اسارت یا ستم شده‌اند، واکنش‌های گوناگونی از خود نشان می‌دهند، و گذشته‌از این، مردم ممکن است خود را در موقعیت آنها بگذارند و حدس بزنند خود چه می‌کردند، اما تا جای آنها نباشی نمی‌فهمی.
Negin
مردم از خودشان سلسله‌مراتبی از خیر و شر درست می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند که جایگاه تو کجاست.
niloo_books
شاید او بتواند جسم تو را از آنِ خویش کند، اما روح و ذهن و قلبت را هرگز نخواهد داشت.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
بسیاری به جراحت‌هایشان می‌بالند، زیرا با انگیزهٔ عدالت جنگیده‌اند - برای شرایط بهترِ کار و زندگی.
the.simia
مردم از خودشان سلسله‌مراتبی از خیر و شر درست می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند که جایگاه تو کجاست.
Book
اگر به‌زور وظیفه‌ای بر عهده‌ات بگذارند، احساس می‌کنی که دیگر خودت نیستی - انگار روحت را کج‌ومعوج کرده‌اند.
Book
حس عجیبی دارد نگریستن به مردی که نه‌تنها از اسیرکننده‌هایش نیست بلکه رفتاری محترمانه با او دارد.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
«یه روز اگه خداوند بخواد تو عشق مادر رو به فرزندش بفهمی؛ می‌فهمی چقدر دوستت دارم.»
نسیم رحیمی
وجود اردوگاه‌های کار اجباری هیتلر و گولاگ‌های شوروی فقط به یک دلیل مشترک بود و آن هم زدودن جامعه از دشمنان و استفاده از تمام توان کاری آنها قبل‌از مرگشان. تنها تفاوت این اردوگاه‌ها اندازه و میزان بهره‌وری آنها بود
Yasaman
«برای بدی کردن لازم است شخص باور کند که کارش خوب است، درغیراین‌صورت رفتاری طرح‌ریزی‌شده منطبق با قانون طبیعت است.»
نسیم رحیمی
مگر یک انسان چندبار می‌تواند خوار و خفیف شود، از میان برود؟
Parinaz
آنهایی که قربانی جنگ، اسارت یا ستم شده‌اند، واکنش‌های گوناگونی از خود نشان می‌دهند، و گذشته‌از این، مردم ممکن است خود را در موقعیت آنها بگذارند و حدس بزنند خود چه می‌کردند، اما تا جای آنها نباشی نمی‌فهمی.
b.shakiba
و امیدوار باشد که روزی دیگر قیامی دیگر به نتیجه‌ای بهتر ختم شود و آنها بتوانند به خانه برگردند.
کاربر ۱۹۶۲۰۵۵
چه کسانی محافظان این دنیای وحشتناک بودند؟ الکساندر سولژنیتسین دراین‌باره می‌پرسد: «این قبیلهٔ گرگ‌ها چگونه ازمیانِ مردم خودمان برخاستند؟ آیا واقعاً از خودمان ریشه گرفته‌اند؟ از خون ما هستند؟ بله، از ما هستند.»
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
تاریخ هرگز اسرارش را به‌سهولت نمایان نمی‌کند.
red rose
گاهی خوب است که خیلی به قدرت نزدیک نباشی و زیاد ندانی.
نسیم رحیمی
تو از چی ساخته شدی؟» «از چیزی سخت‌تر از اونی که فکرش رو کنی.»
نسیم رحیمی
«سیلکا، تو فقط برای زنده موندن داری مقاومت می‌کنی. کار دیگه‌ای از دستت برنمی‌آد. تو شجاع‌ترین کسی هستی که می‌شناسم. امیدوارم بدونی.»
نسیم رحیمی
مردم از خودشان سلسله‌مراتبی از خیر و شر درست می‌کنند و بعد تصمیم می‌گیرند که جایگاه تو کجاست.
Parinaz
مردی موهایش را با خشونت جمع می‌کند و با قیچی بزرگی تا نزدیک پوست سرش می‌چیند. بدون لحظه‌ای مکث، قیچی را با تیغ اصلاح عوض می‌کند و سر زن را می‌تراشد. خون روی صورت و کمر او می‌چکد. یکی دیگر از زن‌ها را می‌کِشند، برمی‌گردانند و یکی از پاهایش را روی صندلی می‌گذارند. جوزی و سیلکا می‌بینند که مرد بدون هیچ عاطفه یا احتیاطی موهای سر و اندام خصوصی او را می‌تراشد، سپس سرش را بالا می‌گیرد تا نشان دهد کار دختر تمام شده است
میرالماسی
کار آن‌قدر طاقت‌فرساست که سیلکا، جوزی و ناتالیا کم‌کم با صدای بلند به ناله و و هن‌هن می‌افتند. با حسرت به زن‌های دیگر نگاه می‌کنند که ده دقیقه وقت دارند تا ابزارشان را زمین بگذارند و استراحت کنند. شانه‌ها، گردن و پشت سیلکا گزگز می‌کند. چند ساعت بعد دنگ‌دنگِ زنگ دوباره به‌گوش می‌رسد.
میرالماسی
بی‌صدا برای آیندهٔ بی‌نویدش گریه می‌کند و برای مردمی که هرگز آن را نخواهند دید.
sogand
بهتره آدم نسبت‌به هیچ‌کسی هیچ احساسی نداشته باشه.
the.simia
وقتی از ترسِ جان نمی‌توانی خشم خود را سر اسیرکنندگان خالی کنی، راه دیگری برای تخلیهٔ آن می‌یابی.
yasinds
تصویر دختر جوانی که تن به خواستهٔ نه یک فرمانده، بلکه دو فرمانده داده بود تا از اردوگاه مرگ جان به‌در ببرد کم‌کم داشت کامل می‌شد.
It's Hoor

حجم

۳۰۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

حجم

۳۰۴٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۶۰ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
تومان