بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اراده ای به نام گاندی | طاقچه
تصویر جلد کتاب اراده ای به نام گاندی

بریده‌هایی از کتاب اراده ای به نام گاندی

امتیاز:
۳.۷از ۱۸ رأی
۳٫۷
(۱۸)
گاندی می‌گوید: «تنها راه دستیابی به خدا با مردم بودن است» به هر جا که می‌رود مردم بر گردش حلقه می‌زنند، به او خوشامد می‌گویند و با ستایش بسیار به او می‌نگرند. در سخنرانی‌ها و در نوشته‌هایش برای روزنامه‌ها از مسائل سیاسی دوری می‌کند و به دشواری‌های اجتماعی و مشکلات فردی می‌پردازد. با پیروی از اصل بزرگ «اصلاح یک جامعه با اصلاح فرد آغاز می‌شود» می‌کوشد تا با مردم در باره جنبه‌های اخلاقی، مذهبی و انسانی زندگی گفتگو کند.
S
گاندی در مدت بیش از سه هفته که در انگلستان به سر می‌برد افکار عمومی‌مردم این کشور رابه سود خواست‌های انسانی و قانونی ملت هند تغییر می‌دهد. با «برنارد شاو» نویسنده شوخ طبع انگلیسی دیدار می‌کند. زمانی که از این نویسنده می‌پرسند دیدار با گاندی چه اثری بر رویش گذاشته می‌گوید همان اثری که عظمت کوه‌های هیمالیا بر انسان می‌گذارد. گاندی بی‌آنکه فیلم‌های «چارلی چاپلین» را دیده باشد با او به گفتگو می‌نشیند. با همان تن پوش دهقانی خود به دیدار شاه انگلیس «جورج پنجم» و ملکه انگلستان می‌رود.
S
بزرگان انگلیسی و هندی که برای شرکت در یک جشن دانشگاهی آمده‌اند سراسیمه می‌شوند. گاندی مهاراجه‌ها را به خاطر جواهر‌هایی که از خود آویخته‌اند و آنها را به رخ فقیرترین مردم جهان می‌کشند به سختی سرزنش می‌کند. با همان صدای یکنواخت و آرام می‌گوید: « این برای ما سبب خواری و شرمساری عمیق است که من ناچار باشم با زبانی با هم میهنانم سخن بگویم که برایم بیگانه است... هند باید آزاد باشد»
S
«چرچیل» یکی از هواداران آتشین منافع امپراتوری بریتانیا، از این که بزرگان امپراتوری یک فقیر هندی را «داخل آدم» دانسته و با او گفتگو می‌کنند به سختی خشمگین است. وی منظره بالا رفتن مرتاضی هندی و نیمه برهنه را از پله‌های کاخ نایب السلطنه انگلستان در هند برای گفتگو به طور برابر آن هم با نمایندگان شاه امپراتور را تهوع آور و خفت بار می‌خواند. اما دیگر کار از کار گذشته و این «مرتاض هندی و نیمه برهنه» به راستی به «مهاتما» یا روح بزرگ هند تبدیل شده و «چرچیل‌ها» را یکی پس از دیگری به خاک می‌افکند.
S
فیلسوف هندی لقب «مهاتما» را بر روی گاندی می‌گذارد. این لقب که به معنای «روح بزرگ» است برای گاندی نامی‌جهانی می‌شود و در سراسر دنیا او را به نام «مهاتما گاندی» می‌شناسند.
S
لباس عجیب و حیرت‌انگیز گاندی که یکی از جنبه‌های «نمایشی» زندگی اوست به شدت سبب فشردگی جمعیت می‌شود. گاندی با این لباس ساده، نیمه برهنه و ناآشنا به راستی مردم هند را به نمایش می‌گذارد. شلوار لنگ مانندش حکایت از فرهنگ و تمدنی دیگر دارد، پاهای استخوانی و برهنه‌اش نماینده فقر مردم هند و دمپایی‌های چوبینش یادآور پابرهنگان شبه قاره است. افزون بر این گاندی به همه می‌فهماند که او نماینده یا نمودار فقر وحشتناک مردم هند است و آنچه او می‌گوید همان است که یک ملت می‌گوید.
S
جمله‌ای زیبا از گاندی در مورد امام حسین (ع) مهاتما گاندی من زندگی امام حسین (ع) آن شهید بزرگ اسلام را بدقت خوانده‌ام و توجه کافی به صفحات کربلا نموده‌ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از سرمشقی چون امام حسین (ع) پیروی کند.
S
در همین زمان است که دگرکونی بزرگی در منش و روانش پدید می‌آید. پیشه وکالت را رها می‌کند و تصمیم می‌گیرد تا پایان عمر سراسر دوران زندگیش را در راه گسترش و آموزش اصولش صرف کند. گاندی هرگز یک مذهبی خشک اندیش و نرمش ناپذیر نیست. از این زمان تا هنگام مرگ زندگیش را فدای سه اصل بزرگ می‌کند: «بی آزاری» (آهیما)، «خویشتن داری» (براهماچاریا) و «سایتاگراها» (حقیقت آزمایی، پای بند حقیقت بودن)
S
مردمی که در هند نجس خوانده می‌شوند زمانی که گاندی می‌گوید یک معلم از گروه نجس‌ها را همراه خانواده‌اش در «اشرام» خواهد پذیرفت ثرفتمندان از کمک مالی به او خوداری می‌کنند و حتی همسرش به سختی آزرده و خشمگین می‌شود. اما گاندی در برابر تمامی‌مخالفان چون کوهی استوار می‌ایستد و با نیروی جاذبه ویژه خود مخالفان این نظر و از جمله همسرش را راضی می‌کند. اما بسیاری از ثروتمندان از او رو بر می‌گردانند و فقط یکی از آنان به حمایت خود ادامه می‌دهد. گاندی در باره نجس‌ها چنین می‌گوید «ترجیح می‌دهم قطعه قطعه شوم ولی برادران خود را که از طبقات مطرودین هستند نفی نکنم... من هیچ میل ندارم دوباره زنده شوم، ولی اگر شدم می‌خواهم در میان مطرودین به دنیا آیم تا در تحقیر‌ها و توهین‌هایی که به ایشان می‌شود سهیم باشم و به آزادی ایشان بکوشم.»
S
جنگ جهانی اول روشن می‌شوند، امپراتوری انگستان درگیر جنگ است و بزرگترین و زرخیزترین مستعمره خود را نیز به جنگ می‌کشاند. مبارزان هندی مدتی است که از انگلیس می‌خواهند تا به کشورشان خود مختاری یا استقلال داخلی داده شود. بسیاری از اعضای«کنگره ملی هند» از این درخواست هواداری کرده‌اند. دولت امپراتوری «بخشیدن» خود مختاری را در گرو همکاری ارتش هند در جنگ می‌گذارد و می‌گوید پس از پیروزی در جنگ به هند استقلال خواهد داد. گاندی خواستار همکاری با انگلستان است. وی با سادگی ذاتی خود چنین می‌پندارد که زمامداران انگلیس به عهد خود وفا خواهند کرد و قولشان شرافتمندانه است. نزدیک به یک میلیون سرباز هندی در جنگ جهانی خدمت می‌کنند.
S
بارها وبارها در گرما گرم مبارزه، زمانی که مردم از روش «عدم خشونت» دور می‌شوند مردم را به دست برداشتن از مبارزه فرا می‌خواند و خود را کنار می‌کشد. اما مسئولیت خلاف کاری‌های مردم را می‌پذیرد و درجه اول با روزه گرفتن‌های سخت به مجازات خود می‌پردازد.
S
گاندی برای دهقانان سخنرانی می‌کند اما این موج‌های انسانی برای شنیدن سخنان یا حتی برای دیدن او نیامده‌اند، زیرا انگیزه‌ای دیگر آنان را به سوی این مرد که خود چون دهقانی فقیر و نیمه گرسنه به نظر می‌رسد کشانده است. دهقانان هند گاندی را «مرد مقدس» می‌دانند و براساس یکی از باورهای مذهبی خود که «دارشن» نامیده می‌شود چنین می‌پندارند که اگر در جایی باشند که «مرد مقدس» هم آنجا باشد نور رستگاری بر دلشان خواهد تابید و خوشبخت خواهند شد. در این دوران نه بلند گو وجود دارد که ده‌ها هزار تن بتوانند صدای «مرد مقدس» را بشنوند ونه دهقانان گرسنه دوربین در اختیار دارند تا بتوانند او را ببینند. گاندی که از اعتقاد دهقانان آگاهی دارد با زیرکی و هوشمندی ویژه خود در سراسر عمر از این جریان به سود پیش بردن هدف‌هایش بهره برداری می‌کند. اما ستایش بیش از اندازه مردم به ویژه تلاش دهقانان برای بوسیدن پاهایش او را به سختی آزرده خاطر می‌کند.
S
پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی
میـمْ.سَتّـ'ارے
گاندی چه کرده است که بزرگترین دانشمند قرن ما «انیشیتن» او را روشن‌بین‌ترین سیاستمدار جهان می‌داند؟ گاندی چه کرده است که سیصد میلیون هندی او را «مرد مقدس» می‌دانند؟ این مرد چه ویژگی‌هایی دارد که به «وجدان یک ملت» تبدیل می‌شود؟ چرا «چارلی چاپلین»‌ها «برناردشاو»‌ها و حتی «موسولینی»‌ها به دیدارش می‌شتابند؟ چرا تشریفاتی ترین شاه جهان «جورج پنجم» و نیز ملکۀ انگلستان به ناچار در حالی با او گفتگو می‌کند که تن پوشی لنگ مانند بر تن دارد و با دمپایی به کاخ آمده است‌؟ این مرد بی‌آزار فروتن و استخوانی کیست که «پاپ» حتی از دیدنش بیم دارد و «چرچیل» از شنیدن نامش کف بر دهان می‌آورد. این هندوی ناتوان و نیمه‌جان که گاهی چوبی دراز در دست دارد با چه سلاحی بر نیرومندترین امپراتوری جهان در زمان خود(انگلیس) پیروز می‌شود؟ به راستی این مردم کیست؟!
S
این رهبر خود مدتهاست لباس وطنی می‌پوشد و خود هر روز مدتی را به نخ ریسی و تولید پارچه می‌گذراند. کاری که تا پایان عمر هرروز به آن می‌پردازد. در همین زمان است که لباس او در جهان به شهرت رسیده است و اخلاق و رفتارش آوازه جهانی دارد. این رهبر فقیران هند خود چون فقیران کشورش زندگی می‌کند. هرگز گوشت نمی‌خورد، غذایش بسیار ساده و اندک است. نماد یا مظهر افتادگی، فروتنی، سادگی، ایمان، بی‌آزاری، بی باکی و از خود گذشتگی است. بسیار کار می‌کند و بسیار کم می‌خوابد. زندگیش به سادگی یکی از دهقانان فقیر هم میهن است. گاندی در تشویق مردم به استفاده از چرخ نخ ریسی و تولید پارچه وطنی آنچنان پا می‌فشارد که بعدها، پس از دستیابی به استقلال شکل چرخ نخ ریسی برای سپاس از تلاش‌های وی بر پرچم ملی هند نقش می‌بندد.
S
کسی که می‌خواهد برای مردم کاری به انجام برساند هیچ راهی جز این ندارد که در میان مردم باشد.
میـمْ.سَتّـ'ارے
از نظر گاندی «راستی و درستی» بزرگترین ارزش در جهان هستی است. در راه «حقیقت» اگر لازم باشد باید جان، خانواده، ملیت و حتی آزادی را فدا کرد.
S
با این که دهها میلیون هندی از کم غذایی و گرسنگی به سختی رنج می‌برند فرآورده‌های غذایی این سرزمین زرخیز به سایر کشورها فرستاده می‌شوند. در این کشور بزرگ و در این پرجمعیت‌ترین کشور جهان بعد از چین بیسوادی، گرسنگی، نادانی، خرافات مذهبی و بیماری‌های واگیر و هراسناک بیداد می‌کنند. دولت امپراتوری انگلستان با پیروی از اصل بزرگ «تفرقه بیانداز و حکومت کن» در این سرزمین صدها دین و مذهب و زبان تا می‌تواند میان هندیان به آتش اختلاف‌های دینی، مذهبی، سنتی و قومی‌دامن می‌زند تا بهتر بتواند ثروت‌های طبیعی و محصول دسترنج آنان را تاراج کند.
S
در آغاز سال ۱۹۱۴ کارگران سفید پوست راه آهن دست به اعتصاب می‌زنند. در این زمان گاندی دست به کاری شگفت‌انگیز و باورنکردنی می‌زند. او از هوادارانش می‌خواهد تا دست از مبارزه و اعتصاب‌ها بردارند و آرامش را بازگردانند. وی چنین استدلال می‌کند که بنابر سنت «ساتیا گراها» یا «مبارزه آرام و بدون خشونت» زمانی که حریف ناتوان می‌شود و با اوضاع سخت روبرو است نباید او را نابود کرد. گاندی از هواداران خود می‌خواهد تا در روش مبارزه خود به ارزش‌های اخلاقی چون جوانمردی، گذشت و انصاف توجه کنند. وی می‌گوید هرگز حریف را نباید لگد مال کرد، درهای صلح و آشتی همیشه باید باز باشند و در جریان مبارزه همیشه باید به راه حل‌های آشتی جویانه و مسالمت آمیز توجه داشت. راه حلی که شرف و افتخار هر دو سوی مبارزه آسیبی نبینند.
S
شادمانی در تلاش نهفته اسـت نه در دستیابی به هدف. تلاشٍ تمام و کمال، عین پیروزی است .
آنه شرلی
یک هندی حیثیتی ندارد که به آن توهین شود.
میـمْ.سَتّـ'ارے
«نیرومندترین قدرتها در برابر نیروی اخلاقی به زانو در می‌آیند، در صورتی که این نیرو در راه دفاع از حقیقت باشد.»
Nemat
من به کسانی که از مذهب خود با دیگران سخن می‌گویند و تبلیغ می‌کنند مخصوصاً وقتی که منظورشان این است که آنها را به دین خود در آورند هیچ اعتقاد ندارم. مذهب و اعتقاد با گفتار نیست بلکه در کردار است و در این صورت عمل هر کس عامل تبلیغ خواهد بود.
آنه شرلی
 وظیفه ما نیست که خطای دیگران را جستجو کنیم وبه قضاوت درباره دیگران بنشینیم.ما باید تمام نیروی خویش را برای قضاوت در کار خودمان صرف کنیم و تا وقتی که حتی یک خطا در خود می‌بینیم حق نداریم که در کار مردم دیگر دخالت کنیم .
علی ضیاء
اگر می‌خواهیم روزی شاهد نفوذ حقیقت در تمامی جهان باشیم، باید به جایی برسیم که کم اهمیت ترین موجود جهان خلقت را به اندازه خود دوست بداریم و برای رسیدن به چنین جایی، نباید از هیچ یک از ابعاد زندگی بگذریم
AliAQO
او با تمامی‌تاب و توان خود از مردم هند می‌خواهد تا صنعت نخ ریسی و بافندگی وطنی را از نو زنده کنند تا از پارچه‌ها و لباس‌های انگلیسی بی‌نیاز شوند. وی به مردم می‌گوید اگر خود کالاهای گوناگون تولید و خود آنها را مصرف کنند فقر و گرسنگی در کشورشان نابود می‌شود. مردم هند باید تن پوش ملی و میهنی خود را بپوشند و بیش از هر کار دیگر نخست پارچه‌ها و لباس‌های انگلیسی را تحریم کنند.
|قافیه باران|
من از محدودیتها و نارساییهای خود آگاهم و این آگاهی تنها مایه قدرتم می‌باشد. آنچه در زندگی خود انجام داده‌ام بیش از هر چیز دیگر در نتیجه اطلاع و قبول محدودیتها و نارساییها بوده است . تنها از طریق عشق است که می‌توانیم به حقیقت برسیم، زیرا خداوند، نه تنها حقیقت است، بلکه عشق نیز هست. در نتیجه، بدون عشق به حقیقت، هیچ تجربه‌ای از حقیقت وجود نخواهد داشت، به بیانی دیگر ” اگر می‌خواهیم روزی شاهد نفوذ حقیقت در تمامی جهان باشیم، باید به جایی برسیم که کم اهمیت ترین موجود جهان خلقت را به اندازه خود دوست بداریم
آنه شرلی
خشم اسیدی است که به ظرف خود بیشتر از اسیدی که به آن پاشیده می‌شود ضرر می‌زند
AliAQO
در دورانی که گاندی در هند دست به مبارزه می‌زند این کشور مستعمره امپراتوری نیرومند انگلستان است. همان امپراتوری که می‌گویند آفتاب در قلمروش غروب نمی‌کند. سرمایه‌داری انگلیس بر صدها میلیون هندی فقیر و بیمار مسلط است و ثروتهای این سرزمین شبه قاره را چپاول می‌کند. نزدیک به ۱۰۰/۰۰۰ انگلیسی که در این کشور ساکن شده‌اند بیش از سیصد میلیون هندی را زیر فرمان دارند و به تمامی‌مردم شبه قاره هند به عنوان «نجس» می‌نگرند.
|قافیه باران|
از این دوره به بعد است که گاندی با محمد علی جناح کنار می‌آید و به او نزدیک می‌شود. مسلمانان هند که بیست و پنج درصد جمعیت سراسر هند هستند به رهبری این مرد، قدرت بسیار به دست آورده اند. کوشش‌های سیاسی مسلمانان هند گسترش بسیار یافته و رهبر آنان از نظر تجزیه کردن هند هواداری می‌کند. «جناح» می‌گوید مسلمانان هند باید کشور و دولت جداگانه‌ای داشته باشند و این کشور مستقل را «پاکستان» می‌نامد. از گذشته‌های بسیار دور هم هدف انگلستان تجزیه هند به دو کشور هندو و مسلمان بوده است.
|قافیه باران|

حجم

۹۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۹۶۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان