بریده‌های کتاب آن‌جا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند
کتاب آن‌جا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند اثر گلندی وندرا

کتاب آن‌جا که جنگل و ستاره‌ها به هم می‌رسند

نویسنده:گلندی وندرا
انتشارات:نشر سنگ
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۴۸ رأی
۳٫۹
(۴۸)
«هنر یعنی نشون بدی که دنیا از دید تو چه‌طوریه نه این‌که دقیقاً عین چیزی رو که می‌بینی بکشیش.»
Fateme Bardestani
داره یه داستان خیالی برای خودش سرهم می‌کنه تا بتونه از واقعیت فرار کنه.»
n re
«این‌جا روی زمین معمولاً ما آدم‌ها به هر چی بخوایم نمی‌رسیم.»
helya.B
دنبالش می‌گردید؟» «اگه فرار کرده، پس نمی‌خواد کسی پیداش کنه.»
n re
گاهی اتفاق‌های بد لازمن تا اتفاق‌های خوب بیفتن.
helya.B
هیچ‌کس تا انتهای جاده نمی‌آمد مگر آن‌که گم می‌شد
نون صات
«من مریضم. نمی‌تونم همین‌طوری خوب بشم و فراموشش کنم.» «اگه باورت اینه که هرگز نمی‌تونی.» «مثل بیش‌تر مردمی که این شرایط رو تجربه نکردن، دید تو هم به افسردگی، یه دید خوشبینانهٔ اشتباهه.»
i._.shayan
«هنر یعنی نشون بدی که دنیا از دید تو چه‌طوریه نه این‌که دقیقاً عین چیزی رو که می‌بینی بکشیش.»
Mary gholami
«یه پیتزایی خوب پایین جاده‌ست. یکی از اون پیتزایی قدیمی‌ها که جوک‌باکس دارن.» «تبی رو می‌خوام.» «فکر نکنم تبی سرو کنن.»
helya.B
«هنر یعنی نشون بدی که دنیا از دید تو چه‌طوریه نه این‌که دقیقاً عین چیزی رو که می‌بینی بکشیش.»
ژنرالیسم

حجم

۲۸۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۲۸۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۱۰صفحه بعد