بریدههایی از کتاب وقتی همه چیز فرو میپاشد
۳٫۱
(۲۴)
چیزهایی مثل ناامیدی و اضطراب نشانههایی هستند که به ما میگویند در شرف رفتن به اقلیمی ناشناخته هستیم. در شرف تجربه کردن چیزی ناشناخته.
کاربر ۱۶۴۴۲۱۹
عمدهترین خشونتی که میتوانیم نسبت به خودمان اعمال کنیم و اساسیترین آسیبی که میتوانیم به خود وارد کنیم، این است که با نداشتنِ شهامت و بدون اینکه با خودمان رابطهای آرام و صادقانه داشته باشیم، در بیخبری بمانیم.
maryam mahjoobian
فکر میکنیم اگر به اندازهٔ کافی مدیتیشن کرده بودیم، یا دویده بودیم و یا غذاهای خوب خورده بودیم، همه چیز عالی بود. اما از دیدِ آدمی که بیدار است، این مرگ است. به دنبال امنیت و کمال بودن، شاد و خوش بودن از این حس که مورد تأیید قرار گرفتهایم، این که کامل، بینیاز و راحت هستیم، نوعی مرگ است.
khorshid
مثل بچههایی هستیم که قلعهای شنی میسازند. آن را با صدفهای زیبا، تکههایی چوبی و شیشهخردههای رنگی تزیین میکنیم. این قلعه مالِ ماست، دیگران حق ورود به آن را ندارند. اگر دیگران تهدید کنند که میخواهند به آن صدمه بزنند، خودمان دست به کار میشویم. هنوز علیرغم تمام وابستگیهایمان، میدانیم که بیگمان موج میآید و این قلعه شنی را با خود میبرد. نکته در این است که بی آنکه به این قلعه وابستگی پیدا کنیم، نهایت لذت را از آن ببریم و وقتی که زمانش رسید، بگذاریم با موج به دریا بازگردد و با آب دریا آمیخته شود.
meysam raeisi
«پریشانی و آشفتگی را باید خبری بسیار خوش قلمداد کرد.»
fatemeh
وقتی اوضاع متزلزل است و هیچ چیز جواب نمیدهد، ممکن است بفهمیم که در آستانهٔ چیزی هستیم. ممکن است بفهمیم که در وضعیتی بسیار حساس و آسیبپذیر هستیم که یکی از این دو مورد پیش میآید. میتوانیم برنجیم، دلخور شویم و دست به هیچ کاری نزنیم و یا میتوانیم آن وضعیت لرزان و پرتپش را حس کنیم. اینجا قطعآ چیزی لطیف، ظریفت و پرتپش در مورد ناپایداری و بیثباتی وجود دارد.
کاربر ۱۶۴۴۲۱۹
کلامی در تعالیم ماهایانا وجود دارد که میگوید، «همهٔ سرزنشها را متوجه خود کنید.» ماهیت این کلام این است که، «وقتی چیزی خیلی ناراحتکننده است، به این دلیل است که من به آن موضوع خیلی سخت و مجکم چسبیدهام و بر آن سماجت میکنم.» این کلام به این معنا نیست که خودمان را بایستی توبیخ و یا سرزنش کنیم. به این معنا نیست که طرفدار رنج کشیدن هستیم. آنچه که این موضوع بیان میکند این است که رنج کشیدن ناشی از این است که ما آنقدر سخت و محکم به موضوع میچسبیم و آنقدر بر آن سماجت میکنیم تا آن را به صورتی تیدیل کنیم که خودمان میخواهیم و سرزنش کردنِ دیگران، هنگامی که احساس ناراحتی میکنیم، وقتی خودمان را در وضعیتی نامطلوب میبینیم و یا وقتی در موقعیتی ناخوشایند هستیم، یکی از راههای اصلی فرار است.
khorshid
. باید نهایت تلاش خود را بکنیم و ضمنآ از هر امیدی که به نتیجهای منجر شود دست برداریم.
Vipassana
اما ارتباطِ واقعی فقط، در آن محیط باز و گشوده میتواند بهوجود بیاید.
خواه خودمان باشیم، خواه فرد مورد علاقهمان، چه رئیسمان، چه فرزندانمان، چه کسی که به خسیسی معروف است، و چه اوضاع سیاسی، این بسیار دلیرانه و واقعی است که کسی را از قلبمان بیرون نکنیم و دیگران را به دشمن تبدیل نکنیم. اگر شروع کنیم اینگونه زندگی کنیم، متوجه خواهیم شد که در واقع نمیتوانیم اوضاع را کاملاً خوب و یا کاملاً بد بدانیم چون اوضاع و شرایط خیلی خندهدار و بیثباتتر از آن است. همه چیز مبهم است، همه چیز دایم در حال تغییر و تحول است و از اوضاع و احوال، به تعداد افرادی که با آن سروکار دارند، برداشتی متفاوت وجود دارد. تلاش برای پیدا کردنِ درست و غلط مطلق، کلکی است که به خودمان میزنیم تا احساس امنیت و راحتی کنیم.
khorshid
ترس واکنشی طبیعی است نسبت به نزدیک شدن به واقعیت
/^_^AN/
وقتی با ناشناختهها مواجه میشویم میترسیم و این چیز وحشتناکی نیست. این ترس جزیی از زنده بودن است، چیزی که همه در آن مشترکیم. ما در برابر احتمال تنهایی واکنش نشان میدهیم، در برابر احتمال مرگ، در برابر اینکه چیزی نداشته باشیم که به آن بچسبیم. ترس واکنشی طبیعی است نسبت به نزدیکتر شدن به واقعیت.
کاربر ۱۶۴۴۲۱۹
پس این روند را نباید به عنوان مانع و یا مشکلی در نظر گرفت. اگر بتوانیم تندی احساساتمان را ببینیم و متوجه آن شویم، نه تنها میتوانیم شروع کنیم با خودمان دوست باشیم و نسبت به خودمان نرم و مهربان باشیم، بلکه میتوانیم با همهٔ انسانها و در واقع با همه موجودات زنده مهربان باشیم.
khorshid
هوای تازهای جریان ندارد. اصلاً مجالی نیست که چیزی وارد شود و وقفهای ایجاد کند. داریم لحظهها را با کنترل کردن تجربهمان، میکشیم
khorshid
ما نمینشینیم مدیتیشن کنیم تا مراقبهگر خوبی شویم. ما در مدیتیشن مینشینیم تا در زندگیمان بیدارتر و هشیارتر شویم.
زهرا پورولی
زندگی آموزگار و دوست خوبی است. اوضاع دائمآ در حال تغییر است، ای کاش فقط بتوانیم بفهمیم. هیچ چیز آنطور که ما دوست داریم در موردش خیالپردازی کنیم، پیش نمیرود. تأکید نداشتن بر چیزی و در میانه بودن، مطلوبترین وضعیت است، وضعیتی که در آن گیر نمیافتیم و میتوانیم قلب و ذهنمان را فراتر از حد ممکن بگشاییم. این وضعیتی نرم، غیرتهاجمی و دگرگونپذیر از اوضاع است.
meysam raeisi
زندگی آموزگار و دوست خوبی است. اوضاع دائمآ در حال تغییر است، ای کاش فقط بتوانیم بفهمیم. هیچ چیز آنطور که ما دوست داریم در موردش خیالپردازی کنیم، پیش نمیرود. تأکید نداشتن بر چیزی و در میانه بودن، مطلوبترین وضعیت است، وضعیتی که در آن گیر نمیافتیم و میتوانیم قلب و ذهنمان را فراتر از حد ممکن بگشاییم. این وضعیتی نرم، غیرتهاجمی و دگرگونپذیر از اوضاع است.
Juror #8
مهارت پیدا کردن در این که خودمان را گیر بیاندازیم، این که خیلی آرام و مهربانانه مچ خودمان را بگیریم، راه و روش دلاور است.
Juror #8
خوبی واقعیت، در ناپایدار بودن آن است.
Juror #8
در سراسر دنیا همه میخواهند دشمنشان را شکست دهند و رنج دایمآ افزایش مییابد. هر روز میتوانیم به این موضوع فکر کنیم و از خودمان بپرسیم، «آیا دارم به افزایش خشونت در این دنیا دامن میزنم؟» هر روز، هر لحظهای که اوضاع متشنج میشود، میتوانیم از خودمان بپرسیم، «آیا دارم صلح و آرامش ایجاد میکنم یا اینکه دارم جنگ و دعوا به راه میاندازم؟»
Juror #8
حقیقت این است که هر کسی که در دنیا از لحظهها، روزها و سالهای زندگیاش استفاده کرده تا داناتر، مهربانتر و آرامتر باشد، از آنچه که درست در همین لحظه اتفاق افتاده است، آموخته است.
Juror #8
تنها فرصت، همین حالاست. چگونه ارتباط برقرار کردن ما با این لحظه، لحظهٔ بعد را میآفریند. به عبارتی دیگر، اگر قرار است در آینده شادتر باشیم، به دلیل میل و اشتیاقِ ما به شاد بودن، در همین لحظهٔ حال است، به دلیل تلاش و کوششی است که در این زمینه میکنیم. آینده، حاصل آن چیزی است که ما درست همین حالا ذخیره میکنیم، آنچه که همین الآن میاندوزیم.
Juror #8
میتوانیم از ته دل میل و اشتیاق داشته باشیم درست در این لحظه مهربان باشیم، آرامش داشته باشیم و قلب و ذهنمان را به روی آنچه که درست در همین لحظه مقابل ماست باز کنیم. اکنون وقت آن است.
Juror #8
ما معمولاً احساس میکنیم مشکل بزرگی وجود دارد و باید آن را حل کنیم. دستورالعمل این است که دست از این کار بردارید. کاری نامأنوس انجام دهید. هر کاری انجام دهید به جز هجوم به راه و روشِ همیشگی، کاری به جز همان ترفندهای قدیمی.
Juror #8
اگر به روشنبینی رسیدن ممکن باشد زمانِ آن، درست همین حالاست، نه بعدآ. همین الان وقتِ آن است.
Juror #8
وقتی میبینیم پریشان و سردرگم هستیم، نباید خود را سرزنش کنیم. در عوض میتوانیم بر این حقیقت غور و تعمق کنیم که چگونگی برقراری ارتباط ما با این پریشانی و سردرگمی، دانهها و بذرهایی را خواهد کاشت که نحوهٔ برقراری ارتباط ما با آن چیزی خواهد بود که بعدآ برایمان اتفاق میافتد.
Juror #8
ما درست در همین لحظه، در حالِ بهوجود آوردنِ وضعیتِ ذهنیمان برای آینده هستیم، چه رسد به امروز بعدازظهر، هفتهٔ آینده، سالِ آینده و همهٔ سالهای عمرمان.
Juror #8
به واسطهٔ گوهر وجودمان میتوانیم مشتاق باشیم با دقت و با نرمی، با آنچه که در حال اتفاق افتادن است ارتباط برقرار کنیم. این همان چیزی است که شادی و خوشی بنیادی را بهوجود میآورد، آرامش اصلی را.
Juror #8
اساسآ دستورالعمل این است که سعی نکنیم مشکل را حل کنیم بلکه در عوض از آن استفاده کنیم، بگذاریم این موقعیتِ فعلی به جای اینکه ما را در جهل و نادانی فرو ببرد، بیشتر باعث بیداریمان شود. میتوانیم از یک موقعیت دشوار بهره ببریم و خودمان را تشویق و ترغیب کنیم که از این فرصت استفاده کرده و از این ابهام خارج شویم.
Juror #8
ماندن با این آشفتگی ــ ماندن با قلبی شکسته، خشمی غران، ماندن با حسی از ناامیدی و میل به انتقام ــ راه و روش بیداری حقیقی است. ماندن با این تردید، مهارت پیدا کردن در کسب آرامش به هنگام پریشانی، اینکه یاد بگیریم وحشت نکنیم ــ اینها همه پیمودن راه معنوی است.
Juror #8
هر روز برای ما فرصتهایی پیش میآیند که قلبمان را بگشاییم و یا ببندیم.
Juror #8
حجم
۱۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۱۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
قیمت:
۵۳,۰۰۰
۱۵,۹۰۰۷۰%
تومان