بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هیچ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هیچ

بریده‌هایی از کتاب هیچ

امتیاز:
۳.۰از ۱۱ رأی
۳٫۰
(۱۱)
من گم شده‌ام، کلید این خواب کجاست؟ آن کوچه که بود «بی تو مهتاب...» کجاست؟ باید بروم کسی مرا می‌خواند دیرم شده کفشهای سهراب کجاست؟
مهدی فیروزان
از پیش خودت به چاه ما را نفرست با این سر بی کلاه ما را نفرست لطفی کن و زود کار را یکسره کن دنبال نخودسیاه، ما را نفرست
😍Mobina😍
ما این کم و کاست را نمی‌دانستیم دل، آن‌چه که خواست را نمی‌دانستیم باور کن اگر عنایت عشق نبود دست چپ و راست را نمی‌دانستیم
sadeghi
کو آن همه شادی و زرنگی‌هایم آن شور و نشاط و شوخ و شنگی‌هایم رفتند پرنده‌های نقاشی من من مانده‌ام و مدادرنگی‌هایم
sadeghi
از پیش خودت به چاه ما را نفرست با این سر بی کلاه ما را نفرست لطفی کن و زود کار را یکسره کن دنبال نخودسیاه، ما را نفرست
پناه
این شعر فقط به درد مردن می‌خورد
پناه
من گم شده‌ام، کلید این خواب کجاست؟ آن کوچه که بود «بی تو مهتاب...» کجاست؟ باید بروم کسی مرا می‌خواند دیرم شده کفشهای سهراب کجاست؟
گیسو
اصلاً تو خودت را بکشی من اینم شرمنده! بلد نیستم عاشق بشوم
گیسو
من از لج آن مرد تو را خواهم کشت با این نفس سرد تو را خواهم کشت سارا ـ خودمان ایم ـ تو هم نامردی من بی بُر و برگرد تو را خواهم کشت
گیسو
بگذار دچار خودپریشی باشند دنبال نژاد و قوم و خویشی باشند هرچند که گرگ می‌وزد از هر سو چشمان تو بهتر است میشی باشند
احمد سبحان
دستور بده که صندلی را بکشند دستور بده که صندلی را بکشند ما منت مرگ را نخواهیم کشید دستور بده که صندلی را بکشند
مهدی فیروزان
افتاده به پشت، لاک‌پشتی که منم دشنام مجسم درشتی که منم چون لکه‌ی ننگ تا ابد خواهد ماند بر صورت مرگ جای مشتی که منم
مهران کاسب‌وطن
داریم میان چاله‌ها می‌گردیم در دور و بر تفاله‌ها می‌گردیم چون گربه به دنبال خوراکی مانده عمری‌ست سر زباله‌ها می‌گردیم
مهدی فیروزان
شب آمده روی باورم روییده بر روی تمام پیکرم روییده یک حفره که ناگهان دهان واکرده، یک هیچ بزرگ در سرم روییده
محمدرضا
از بس که خدا به ما دو تا بدبین است از فرط خجالت سرمان پایین است ما متهم ردیف اول هستیم عاشق شده‌ایم؛ جرممان سنگین است
Eiman Raziabadi

حجم

۲۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

حجم

۲۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۵۶ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان