بریدههایی از کتاب قلعه حیوانات
۴٫۲
(۴۶)
حیوانات خارج، از خوک بهآدم از آدم بهخوک و باز از خوک بهآدم نگاه کردند، ولی دیگر امکان نداشت که یکی را از دیگری تمیز دهند.
آیلار
خدا بهمن دم عطا کرده که مگسها را برانم ولی کاش نه دمی میداشتم و نه مگسی آفریده شده بود.
reza
همیشه خوکها تصمیم میگرفتند، سایر حیوانات هرگز نمیتوانستند تصمیمی اتخاذ کنند ولی رأی دادن را یاد گرفته بودند.
محمد امین
ناپلئون بهسرعت و بیرحمانه دست بهکار شد. دستوار داد جیره مرغها را قطع کند و حکم کرد هر حیوانی که بهآنان حتی یک دانه برساند محکوم بهمرگ خواهد شد. سگها مراقب بودند که دستورات اجرا شود. مرغها پنج روز مقاومت کردند، ولی بعد تسلیم شدند و برای تخمگذاری بهلانههای خود برگشتند. در این فاصله نه مرغ تلف شدند. اجسادشان در باغ میوه دفن شد و شایع کردند که مرغها از بیماری خروسک مردهاند.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
بشر بهمنافع هیچ موجودی نمیاندیشد.
زهرا۵۸
موزز که دستپرورده مخصوص آقای جونز بود، هم جاسوس بود و هم خبرچین، در ضمن حراف زبردستی هم بود. داعیه داشت که از وجود سرزمین عجیبی آگاه است بهنام شیر و عسل که همه حیوانات پس از مرگ بهآنجا میروند. موزز میگفت این سرزمین در آسمان کمی بالاتر از ابرهاست، در سرزمین شیر و عسل هر هفت روز هفته یکشنبه است، در آنجا تمام سال شبدر موجود است و بر درختها نبات میروید. حیوانات از موزز نفرت داشتند چون سخنچینی میکرد و کار نمیکرد، ولی بعضی از آنها بهسرزمین شیر و عسل اعتقاد پیدا کرده بودند و برای اینکه خوکها آنها را متقاعد کنند که چنین محلی وجود ندارد ناگزیر از بحث و استدلال بودند.
کاربر ۳۹۵۱۸۹۷
مالی پرسید: «آیا من در بستن روبان بهیالم باز مجاز خواهم بود؟»
سنوبال جواب داد: «رفیق این روبانی که تو تا این پایه بهآن علاقمندی، نشان بردگی است. قبول نداری که ارزش آزادی بیش از روبان است؟»
مالی قبول کرد، ولی پیدا بود که متقاعد نشده است.
زهرا۵۸
بر دیوار دیگر چیزی جز یک فرمان نبود:
همه حیوانات برابرند اما بعضی برابرترند.
مهتاب اقدم
احمقانهترین سوالات را «مالی» مادیان سفید طرح میکرد. اولین سؤال او از سنوبال این بود: «آیا پس از قیام باز قند وجود دارد؟»
سنوبال خیلی محکم گفت: «نه. در این مزرعه وسیله ساختنش را نداریم. بهعلاوه حاجتی هم بهداشتن آن نیست. جو و یونجه هرقدر بخواهید خواهد بود.»
زهرا۵۸
همهچیز همان است که همیشه بوده و بعدها نیز بههمین منوال خواهد ماند، زندگی نه بدتر میشود نه بهتر؛ و میگفت گرسنگی و مشقت و حرمان قوانین لایتغیر زندگی است.
آیلار
بشر یگانه مخلوقی است که مصرف میکند و تولید ندارد. نه شیر میدهد، نه تخم میکند. ضعیفتر از آن است که گاوآهن بکشد و سرعتش در دویدن بهحدی نیست که خرگوش بگیرد.
Abolfazl vk
رسم بر این شده بود که هر وقت خرابکاری پیش میآمد بهسنوبال مربوطش میکردند. اگر شیشه پنجرهای میشکست یا راه آبی مسدود میشد میگفتند که سنوبال شبانه آمده و مرتکب آن شده است، وقتی کلید انبار آذوقه گم شد تمام حیوانات مزرعه معتقد بودند که سنوبال آن را در چاه انداخته است. و غریب اینکه حتی بعد از آن که کلید را که اشتباهآ زیر کیسه آذوقه گذاشته بودند و آن را پیدا کردند باز همه بهاعتقاد خود باقی بودند.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
حیوانات خود را کاملا باخته بودند. بهنظر میآمد که سنوبال اثری است نامرئی که تمام فضا را احاطه کرده و آنها را بههر خطری تهدید میکند.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
ناپلئون نشان جدیدی بهاسم «نشان علم سبز» ایجاد کرد و آن را بهخود اعطا کرد و داستان تأسفانگیز اسکناسها در شادمانی عمومی فراموش شد.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
نطق ناپلئون را گوش کردند که رفتار آنها را میستاید و تبریک میگوید. بهنظرشان آمد که واقعآ فتح بزرگی نصیبشان شده است. از کشتهشدگان جنگ تشییع آبرومندی شد. باکسر و کلوور واگونی را بهجای نعشکش کشیدند و ناپلئون شخصاً در رأس دسته حرکت کرد. دو روز تمام صرف برگزاری جشن شد.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
نطق ناپلئون را گوش کردند که رفتار آنها را میستاید و تبریک میگوید. بهنظرشان آمد که واقعآ فتح بزرگی نصیبشان شده است. از کشتهشدگان جنگ تشییع آبرومندی شد. باکسر و کلوور واگونی را بهجای نعشکش کشیدند و ناپلئون شخصاً در رأس دسته حرکت کرد. دو روز تمام صرف برگزاری جشن شد.
کاربر ۳۹۴۴۹۵۴
بعضی روزها دلشان میخواست ارقام کمتری بهخورد آنها میدادند و غذای بیشتر.
مهتاب اقدم
سکوئیلر بهسرعت اعدادی پشت سر هم میخواند تا بهحیوانات نشان دهد حالا از زمان جونز جو بیشتر، یونجه فراوانتر و شلغم زیادتری دارند، ساعات کمتری کار میکنند و آب آشامیدنیشان گواراتر، عمرشان طولانیتر، بهداشت نوزادان بهتر شده است؛ در طویله کاه بیشتر دارند و مگس کمتر آزار میدهد. حیوانات تمام این مطالب را باور میکردند. در واقع خاطره دوره جونز تقریبآ محو شده بود. میدانستند که زندگی امروزشان سخت و خالی است، غالبآ گرسنهاند، سردشان است و معمولا جز هنگام خواب کار میکنند. ولی بیشک روزهای قدیم از امروز هم بدتر بوده است. از این طرز فکر خشنود بودند. بهعلاوه آن روزها آنها برده بودند و امروز آزادند و خود این مسأله بزرگترین برتری زندگی امروز نسبت بهگذشته بود و نکتهای بود که سکوئیلر هیچگاه از اشاره بدان غفلت نمیکرد.
مهتاب اقدم
اما از زندگی پرتجملی که زمانی سنوبال ذهن حیوانات را از آن پر کرده بود، یعنی طویلههای مجهز بهچراغ برق و آب سرد و گرم، و سه روز کار در هفته هیچ صحبتی در میان نبود. ناپلئون گفته بود این حرفها برخلاف اصول حیوانگری است و سعادت در کار زیاد و زندگی ساده است.
محمد امین
ماهیت زندگی از چه قرار است؟ باید اقرار کرد که حیات ما کوتاه، پرمشقت و نکبتبار است. بهدنیا میآییم، جز قوتلایموتی نداریم و از بین ما آنها که قادر بهکاریم تا آخرین رمق بهکار گمارده میشویم؛ و بهمجردی که از حیز انتفاع بیفتیم با بیرحمی تمام قربانی میشویم.
علی
حیوانات خارج، از خوک بهآدم از آدم بهخوک و باز از خوک بهآدم نگاه کردند، ولی دیگر امکان نداشت که یکی را از دیگری تمیز دهند.
علی
آیا مثل روز روشن نیست که تمام نکبت این زندگی ما از ظلم بشری سرچشمه گرفته؟ بشر را از میان بردارید و مالک دسترنج خود شوید. فقط از آن پس میتوانیم آزاد و ثروتمند گردیم. چه باید بکنیم؟ بسیار ساده است باید شب و روز، جسمآ و روحآ برای انقراض نسل بشر تلاش کنیم. رفقا، پیامی که من برای شما آوردهام قیام است! من نمیدانم این قیام کی عملی خواهد شد، شاید ظرف یک هفته، شاید پس از یکصد سال، اما بههمان اطمینانی که این کاه را زیر پای خود میبینم قطع و یقین دارم که دیر یا زود عدالت اجرا خواهد شد. رفقا این مطلب را در بقیه عمر کوتاهتان مدّنظر دارید؟ و از آن واجبتر اینکه این پیام را بهکسانی که پس از شما پا بهعرصه گیتی میگذارند برسانید تا نسلهای آینده تا روز پیروزی بهتلاش ادامه دهند.
کاربر ۷۱۹۸۱۰۴
هرگز نباید در شما تردیدی پیدا شود، هیچ استدلالی نباید شما را گمراه سازد. هیچگاه بهکسانی که میگویند انسان و حیوان مشترکالمنافعاند و یا ترقی یکی منوط بهپیشرفت دیگری است اعتماد نکنید. این حرفها دروغ محض است. بشر بهمنافع هیچ موجودی نمیاندیشد. در این مبارزه باید بین ما حیوانات رفاقت و یگانگی کامل وجود داشته باشد. بشر جملگی دشمن و حیوانات جملگی دوستند.»
کاربر ۷۱۹۸۱۰۴
برای همیشه وظیفه خود را در دشمنی نسبت بهبشر و راه و روش او بهیاد داشته باشید. هر موجودی که روی دو پا راه میرود دشمن است. هر موجودی که روی چهارپا راه میرود یا بال دارد دوست است. و همچنین بهخاطر بسپارید که در مبارزه علیه بشر هرگز نباید بهاو تشبه کنیم حتی زمانی که بر او پیروز گردید از معایب او بپرهیزید.
کاربر ۷۱۹۸۱۰۴
بعضی روزها دلشان میخواست ارقام کمتری بهخورد آنها میدادند و غذای بیشتر.
mohsen jahandideh
تنها بنجامین مدعی بود که جزئیات زندگی طولانیش را بهخاطر دارد و میداند که همهچیز همان است که همیشه بوده و بعدها نیز بههمین منوال خواهد ماند، زندگی نه بدتر میشود نه بهتر؛ و میگفت گرسنگی و مشقت و حرمان قوانین لایتغیر زندگی است.
haniya
گفت: بهبیانات خویش با تأکید بر احساسات دوستانهای که بین قلعه حیوانات و مجاورین وجود دارد و باید ادامه داشته باشد خاتمه میدهد. بین خوک و بشر هرگز اصطکاک منافع وجود نداشته و دلیلی نیست که از این پس وجود داشته باشد.
haniya
حجم
۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
حجم
۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۲۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۲۷,۳۰۰۳۰%
تومان