بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیلماج | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیلماج

بریده‌هایی از کتاب دیلماج

انتشارات:نشر افق
امتیاز:
۴.۱از ۳۱۶ رأی
۴٫۱
(۳۱۶)
فقر جهل می‌آورد و جهل فقر. اما این هر دو حاصل ضعف‌اند؛ ضعف در برابر تقدیری که دیگران رقم می‌زنند. نخست باید تقدیر خود را به دست بگیریم
mrym_ashena
چه بهشتی می‌شد ایران اگر حاکمانش اهل بودند.»
زهرا
می‌گفت "اگر علم طب و ساخت ادویه خوانده بودم بیشتر به کار این نفوس فلک‌زده می‌آمد. مردم گرسنه را که با هر شیوع وبا و آبله چون حشرات‌الارض دسته‌دسته جان می‌دهند، فلسفه به هیچ کار نمی‌آید. کاش نانوا بودم و در سیر کردن شکم این خلق سهمی داشتم"
azar
حکومت بر مردم جاهل بسیار آسان‌تر است از حکومت بر مردمی که بدانند و پیوسته حق خود را مطالبه کنند.
azar
«روزگاری می‌پنداشتم که میرزاتقی‌خان ثانی خواهم شد، می‌پنداشتم که ایران به دست من روی سعادت و ترقی را خواهد دید، حال می‌بینم که راه سعادت خود را هم گم کرده‌ام.»
Parastoo Khosravi
«از عشق بپرهیز که جز سوختن به بار نمی‌آورد».
Fatt.A
«قدمای یونان را اعتقاد بر این بود که آدمیان در آغاز نفوسی بودند نرینه و مادینه توأمان. مرد و زنی در کار نبود. لکن زمانی رسید که زئوس خدای خدایان در پی آن بر آمد که ثناگویان خود را فزونی دهد. پس آدمیان را از میان به دو نیم کرد. نرینه‌ای و مادینه‌ای. از آن پس درد فراق و دوری در همهٔ آدمیان پدیدار شد. هر زن و هر مردی در پی آن بر آمد تا نیمهٔ گمشدهٔ خود را باز یابد و با اتصال به او خویش را از درد فراق رهایی داده به کمال برساند
azar
«فقر جهل می‌آورد و جهل فقر. اما این هر دو حاصل ضعف‌اند؛ ضعف در برابر تقدیری که دیگران رقم می‌زنند. نخست باید تقدیر خود را به دست بگیریم
Parastoo Khosravi
گاه‌گاه کوچه‌ها و خیابان‌های اینجا را با آنچه در فرنگ دیده‌ام مقایسه می‌کنم، حاصل این مقایسه دردناک است. ما هیچ‌گاه به پایهٔ آن دیار نخواهیم رسید. اما در خون مردم اینجا چیزی هست که آنجا یافت نمی‌شود، اینجا اگر قحطی نباشد. اگر مردم مختصر معاش خود را داشته باشند، زندگی به‌سختی فرنگ نیست اینجا ابول پلویی هر روز به ده نفر مسکین غذای مجانی می‌دهد، پس ماندهٔ غذای مشتریانش هم یکسره از آنِ فقراست. اینجا اگر جلوی نانوایی بایستی و بگویی پول ندارم لقمه‌ای نان را اگر نانوا به تو ندهد مشتریان خواهند داد، چه بهشتی می‌شد ایران اگر حاکمانش اهل بودند.
معصومه توکلی
اینجا اگر قحطی نباشد. اگر مردم مختصر معاش خود را داشته باشند، زندگی به‌سختی فرنگ نیست اینجا ابول پلویی هر روز به ده نفر مسکین غذای مجانی می‌دهد، پس ماندهٔ غذای مشتریانش هم یکسره از آنِ فقراست. اینجا اگر جلوی نانوایی بایستی و بگویی پول ندارم لقمه‌ای نان را اگر نانوا به تو ندهد مشتریان خواهند داد، چه بهشتی می‌شد ایران اگر حاکمانش اهل بودند.»
کاربر ۲۰۴۷۳۲۵
دوستاقبان در را گشود و غضبناک پرسید که چه شده، هر سه به او گفتیم که عقربی قصد جان‌مان کرده بود که من آن را کشتم، خلاف انتظار دوستاقبان تسمه از کمر باز کرد و به جانم افتاد که "پدرسوخته عقرب دولت را می‌کشی؟ و تا مدت‌ها از آن روز، تمام تنم از ضربات تسمه سیاه و کبود بود."»
azar
ما ملت تنبلی هستیم. در همه چیز و همه کارمان. و از جمله در تاریخ‌نویسی‌مان. حوصلهٔ فکر کردن نداریم. حوصلهٔ تحقیق و به دست آوردن حقیقت را نداریم. هیچ کس هم چنین چیزی از ما نمی‌خواهد. به خاطر همین شخصیت‌های تاریخی‌مان همیشه یک شکل دارند. هیچ وقت چیزی به شناخت ما از آن‌ها اضافه نمی‌شود.
azar
خوشا آن دم که بعد از روزگاری به امیدی رسد امیدواری
🌸📚💖Shamim💖📚🌸
بماند سال‌ها این نظم و ترتیب ز ما هر ذره خاک افتاده جایی غرض نقشی است کز ما بازماند که هستی را نمی‌بینم بقایی
la lumière
«فقر جهل می‌آورد و جهل فقر. اما این هر دو حاصل ضعف‌اند؛ ضعف در برابر تقدیری که دیگران رقم می‌زنند. نخست باید تقدیر خود را به دست بگیریم و بعد...»
ツAlirezaツ
«یوسف به نظر تو فقر این ملت مقدم بر جهل‌شان است و یا جهل‌شان مقدم بر فقرشان؟
azar
«میرزاملکم‌خان را اعتقاد بر آن بود که اول رمز ترقی مغرب‌زمین جست‌وجوی سعادت انسان نه در آسمان که در زمین است
azar
چه بهشتی می‌شد ایران اگر حاکمانش اهل بودند.
azar
«به هیچ دینی نباید تعصب داشت. آنچه مهم است دستورات اخلاقی است نه مبنای اعتقادی که چه کسی پیامبر بر حق است و آداب عبادت خداوند کدام است. این همه در دنیای امروز و در جوامع مترقیهٔ دیگر محل بحث نیست. چه میزان فهم و درک بشر از جهان به آن پایه رسیده که دیگر برای ادامهٔ حیات خود به مساعدت جهان غیب محتاج نیست. آنچه مهم است رفاه بشر و رفع حوائج اوست و نه بیشتر.»
azar
در خون مردم اینجا چیزی هست که آنجا یافت نمی‌شود، اینجا اگر قحطی نباشد. اگر مردم مختصر معاش خود را داشته باشند، زندگی به‌سختی فرنگ نیست اینجا ابول پلویی هر روز به ده نفر مسکین غذای مجانی می‌دهد، پس ماندهٔ غذای مشتریانش هم یکسره از آنِ فقراست. اینجا اگر جلوی نانوایی بایستی و بگویی پول ندارم لقمه‌ای نان را اگر نانوا به تو ندهد مشتریان خواهند داد، چه بهشتی می‌شد ایران اگر حاکمانش اهل بودند
کتاب باز
زندگی ما خیلی چیزها هست که فی‌الواقع در بودن و نبودشان نمی‌توان حکمی به قطعیت داد. نمی‌دانیم که هستند یا نه. حرام کردن زندگی در پای این چیزها کار آدم‌های فرومایه است."
azar
«انسان باید بتواند آزادانه اندیشیده حاصل اندیشه‌های خود را سرلوحهٔ اعتقادش قرار دهد. سپس عقاید خود را آزادانه به زبان آورده دیگران را نیز به آن دعوت کند و دیگران نیز در نهایت آزادی بتوانند به او گرویده و یا از گرویدن اعراض کنند.
azar
معمار آفرینش این جهان را همچون بنایی تو در تو خلق کرده که هر کس تنها به قدر فهم خود تا نقطه‌ای از آن را می‌شناسد. بعضی در همان کنار در می‌مانند و مدام بلندای این بنای دیدنی را نگاه می‌کنند و در همان کنار در جان می‌سپارند، بعضی از در می‌گذرند و وارد سرسرا می‌شوند و با سرخوشی از این ورود در گوشه‌ای می‌نشینند و آیندگان و روندگان را نظاره می‌کنند تا مرگ‌شان فرا برسد. اما عده‌ای آن‌قدر جسورند که از پله‌ها بالا می‌روند به همهٔ طبقات و همهٔ اتاق‌ها سرک می‌کشند و به راز پایه‌گذاری این بنای مرتفع پی می‌برند.
azar
اگر شعور دارید و حق زندگی می‌خواهید قانون بخواهید. اگر آدم هستید قانون بخواهید.
Hessam Shahbazi
و لحظه‌ای اندیشیدم فهمیدم که این عشق است. همان که بارها درباره‌اش خوانده و شنیده بودم. همان سعادتی که به همه رو نمی‌کند.
azar
اگر شعور دارید و حق زندگی می‌خواهید قانون بخواهید. اگر آدم هستید قانون بخواهید.
azar
«خوبی و بدی در این جهان هیچ کدام فی‌نفسه موجود نیست. بل نظر و صلاح ما نسبت به هر چیز اعتبار خوبی و بدی آن چیز است. مردی که خانه‌ای را غارت می‌کند و خود را به نوایی می‌رساند بی‌شک به زعم خود عمل نیکی انجام داده و آنکه در این میان مال خود را می‌بازد فریاد برمی‌آورد که این عمل ناشایست است و آنکه بالاتر از این دو نگاه می‌کند فی‌الجمله صلاح نوعی آدمی را می‌بیند و اگر این غارت در نهایت به سود آدمیان باشد پسندیده است و اگر نباشد ناپسند. و ای بسا عملی در زمانی و مکانی خوب و در زمان و مکانی ناپسند افتد.»
azar
خوشا آن دم که بعد از روزگاری به امیدی رسد امیدواری
la lumière
چه بهشتی می‌شد ایران اگر حاکمانش اهل بودند
hooman
«اگر امید به وصل در دل عاشق باشد و معشوق را دور از دست نینگارد در هجران لذتی است که در وصل نیست. چرا که اصل عاشقی در هجران است و عشق را معنایی جز فراق نیست.»
Elias Rahmati

حجم

۱۱۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۱۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
تومان