بریدههایی از کتاب هانا آرنت؛ زندگی یک روایت است
۲٫۹
(۸)
جانیان توتالیتر به این خاطر خطرناکتر از دیگرانند که برایشان اهمیتی ندارد زندهاند یا مرده
کاربر حسن ملائی شاعر
«با این همه، اندیشیدن شاعرانگی است... اندیشیدن میگوید حقیقت هستی بر چه امر میکند. این امر کردن اصیل است. اندیشیدن همان شاعریِ ازلی است»
ghazal moradi
«باید بخشید و گذشت تا با رها کردن دایمی انسانها از بند آنچه نادانسته مرتکب شدهاند زندگی بتواند ادامه پیدا کند»
ghazal moradi
میتوان گفت شر بنیادین در نظامی پدید آمده که همهی انسانها را زاید ساخته است. گردانندگان این نظام خود را همچون دیگران اضافی میدانند و جانیان توتالیتر به این خاطر خطرناکتر از دیگرانند که برایشان اهمیتی ندارد زندهاند یا مرده، زندگی کردهاند یا اصلاً به دنیا نیامدهاند. اگر از نظرگاهی فایدهگرایانه به جهان خود بنگریم، خطر کارخانههای جسدسازی و سردابهای فراموشی این است که امروزه با افزایش بیخانمانهایی که در همهجا به چشم میخورند، تودههای مردم پیوسته در حال زاید شدن هستند
ghazal moradi
از این رو، آرنت با بازگویی اندیشههای سن آگوستین دربارهی زندگی «جاهلانه» ، زندگیای که با زندگی سعادتمندانه (beate vivere) و اصل جوهر والا (summum esse) کاری ندارد، سخت به مصرفگرایی که زندگی بشر را به ابتذال میکشاند میتازد چرا که این نوع زندگی نتوانسته آنچه را جاوید و ابدی است درک کند. (۷) وی از کیش «زندگی خصوصی» و حتی بیشتر، «زندگی انواع» انتقاد میکند که میکوشد خود را به منزلهی خیر برتر مدرن تحمیل کند اما کمکی به میل به جاودانگی نمیکند. «فرایند» حیاتی جایگزین جستجوی جاودانگی میشود و به صورت یک ارزش نیهیلیستی بنیادین درمیآید.
ghazal moradi
زندگی خود را در صورتی متحقق میکند که هیچگاه از غور در معنا و کنش بازنایستد: «ویژگی روشنگرانهی کنش و نیز توانایی خلق داستانها و تاریخیشدن توأمان منبعی را شکل میدهند که وجود انسانی را مالامال از معنا و روشنی میکند.» (۱۱)
ghazal moradi
شعر به این خاطر که جوهرهاش زبان است «برترین هنر انسانی» محسوب میشود و به اندیشهای که از آن الهام میگیرد نزدیک است. بنابراین شعر شیءواره و ابژهی فایدهگرایی نمیشود. شعر با «ایجاز» و جهتگیری به سمت «یادآوری» جوهرهی زبان را تحقق میبخشد. با این وجود شعر از حیث در میان- بودن در پسزمینه باقی میماند. سؤال اینجاست که چگونه این کلام شاعرانه خود را به منظور نشان دادن فضیلتمندی قهرمانانش درون پولیس آشکار میکند؟
ghazal moradi
«فرد» خود را با تبدیل شدن به «کیستی» که درون فضای سیاسی عمل میکند نامیرا میسازد و لذا تنها یک روایتِ به خاطر سپردنی را شکل میدهد.
ghazal moradi
«سیاست در زمانهی ما کسبوکار ناامیدی است و من همواره با این وسوسه دست به گریبان بودهام که از آن بگریزم» (۱۲) با اینحال بررسی دقیق و کاملی نه تنها از سیاست که از انسانشناسی ملازم آن به عمل میآورد.
ghazal moradi
«باید بخشید و گذشت تا با رها کردن دایمی انسانها از بند آنچه نادانسته مرتکب شدهاند زندگی بتواند ادامه پیدا کند» .
ghazal moradi
قضاوتی را که آرنت در کتابش دربارهی محاکمهی آیشمن توصیف میکند باید در این بافتار مورد توجه قرار داد. او به هیچ وجه این جنایتکار را نمیبخشد دقیقاً به این خاطر که در «این شخص» یک غیرشخص را مییابد، یعنی فقدان کیستی یا «کسی» ، رباتی فرمانبر که ناتوان از قضاوت افعالش است و لذا خود را از سپهر بخشش بیرون میگذارد.
ghazal moradi
تفسیر روانکاوانه بخششی است که به همان اندازه که نامحدود است تاکیدی است بر بازگشتناپذیری زمان انسانی و بر میل به تحلیل و حقیقت که سوژهی روانکاوی ابراز میکند استوار میشود. (۲۰)
ghazal moradi
آرنت به گونهای انضمامیتر، از میان نویسندگان قرن بیستم آنهایی را انتخاب میکند که در داستانهایشان ناظران کنش تاریخیاند،
کاربر حسن ملائی شاعر
آرنت به گونهای انضمامیتر، از میان نویسندگان قرن بیستم آنهایی را انتخاب میکند که در داستانهایشان ناظران کنش تاریخیاند، کنشی که معنایش را- که بر معاصرانشان پوشیده است- آشکار میسازند.
کاربر حسن ملائی شاعر
حجم
۸۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۸۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
قیمت:
۲,۶۵۰
۷۹۵۷۰%
تومان