بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تاریکی معلق روز | طاقچه
تصویر جلد کتاب تاریکی معلق روز

بریده‌هایی از کتاب تاریکی معلق روز

نویسنده:زهرا عبدی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۴.۲از ۳۶ رأی
۴٫۲
(۳۶)
هیچ‌چیز دروغ‌تر از ازدواج عاشقانه نیست.
سیّد جواد
کسی چه می‌داند؟ شاید درست هنگامی که فکر می‌کنی هیچ‌چیز سرجایش نیست، این تو باشی که سرجایت نیستی و همه‌چیز درست در جای مکررش، لَخت‌وکرخت، به تکرارِ خویش نشسته است.
دردونه
مُرده را دوباره نمی‌کشند!
سیّد جواد
ازدواج یعنی قبول نقش در نمایشی که باید تمام سعی‌ات را بکنی که به مذاق دیگران خوش بیاید.
سیّد جواد
اگر یک جانباز از بی‌دارویی بمیرد کسی باخبر نمی‌شود ولی اگر خودش را جلو مؤسسه‌ای آتش بزند، به خاطر شکلِ پوشش خبری و احتمالاً عکس‌ها، مرگش دیده خواهد شد.
manik
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم...
سیّد جواد
همهٔ نوش‌داروها، تا آخر دنیا قرار است دیر برسند
fatemeh
وقتی همهٔ بدنت درد می‌کند راحت‌تر تحمل می‌کنی نسبت به وقتی که تخم چشمت یا حتی نوک شست پایت به سوزدرد افتاده.
سیّد جواد
دردِ حرفِ راست گاهی چنان امان می‌بُرَد که از دنیا چیزی جز دروغ نمی‌خواهی.
سیّد جواد
بیش‌تر زن‌ها عاشقِ دروغ‌اند. هر چه‌قدر دروغ‌گوتر باشی، زن‌ها بیش‌تر شیفته می‌شوند. پسر همیشه به زن‌ها دروغ بگو تا کارت راه بیفتد.
سیّد جواد
دلایلِ انتقام همیشه از خودِ انتقام مهم‌تر است
Gloria
انگار هر چیزی در فصلِ پلاسیدگی‌اش سراغش می‌آید. تقابلِ تروتازگی و دیرهنگامی. مثل زنی که لباس زیبای پُرچین و خوش‌رنگی را آن‌قدر در گنجه نگه می‌دارد تا دیگر به صورت پُرچین‌وچروکش نمی‌آید
fatemeh
مرگ مرا بی‌رحمانه می‌زیست.
fatemeh
کی گفته دنیا محل گذره؟ نمی‌گذره ولی اگر هم می‌گذره، داره خیلی بد می‌گذره. کُند می‌گذره. اصلاً گیر کرده و نمی‌گذره.
نیتا
دردِ حرفِ راست گاهی چنان امان می‌بُرَد که از دنیا چیزی جز دروغ نمی‌خواهی.
Mostafa F
زنان سریع‌تر از صاعقه ثبات را انکار می‌کنند.
Gloria
بعضی راست‌ها از دروغ دروغ‌ترند. مثلِ عشقی که تمام شده و زور می‌زنی به خودت ثابت کنی هنوز طعم و رنگ و بو دارد.
fatemeh
تقریباً دروغ از راست کاربرد بیش‌تری دارد و گاهی حتی به طرزِ شرم‌آوری بافایده‌تر است.
fatemeh
کی گفته دنیا محل گذره؟ نمی‌گذره ولی اگر هم می‌گذره، داره خیلی بد می‌گذره. کُند می‌گذره. اصلاً گیر کرده و نمی‌گذره.
fatemeh
هر کاری در هر سطحی با تبلیغی همراه است. بشردوستانه‌ترین کارها زیر آرایش غلیظ اما محوی از تبلیغ عرضه می‌شود. حتی غذا دادن به کودکان افریقایی که سال‌هاست دوربین‌ها روی دنده‌های بیرون‌زده‌شان زوم کرده‌اند ولی دریغ از یک پرّه گوشت که از بغلِ این‌همه زوم بنشیند روی این دنده‌ها.
میرابل
گاهی زندگی می‌گذاردت لای چرخ‌دنده و تا صدای شکستن آخرین استخوانت را نشنوی رهایت نمی‌کند، گاهی هم می‌گذاردت لای پنبه تا از ملال و بی‌حوصلگی بمیری. هر دو جورش یا چاله در چاله است و یا تپاله در تپاله.
نیتا
مدتی بود فهمیده بود تشخیصِ دروغ گفتنِ آدم‌ها هیچ فایده‌ای ندارد. تقریباً دروغ از راست کاربرد بیش‌تری دارد و گاهی حتی به طرزِ شرم‌آوری بافایده‌تر است.
Mostafa F
هیچ‌چیز اندازهٔ مرگی که به خاطر یک کارِ نیمه‌تمام، ناتمام مانده باشد طعمِ مرگ ندارد.
Gloria
درست وسطِ این فکرها ایما را می‌بیند که در آبدارخانه برای خودش چای می‌ریزد. به نظرش تصویرِ ریختنِ چای، تصویرِ تکراری و کسل‌کنندهٔ همهٔ زن‌هاست؛ تصویری با ابتذالِ تکرارشونده، عاری از زنانگیِ خلاق و سرشار از زنانگیِ تحمیلی.
حسین احمدی
تهرانِ دمِ غروب، جنونِ ترافیک است
حسین احمدی
شاید درست هنگامی که فکر می‌کنی هیچ‌چیز سرجایش نیست، این تو باشی که سرجایت نیستی
Ailin_y
دانیال گفت «اما من فقط و فقط عاشق کسی می‌شوم که عاشق من باشد. زندگی مادر و پدر را ببین. دوتا موقعیت با هم ازدواج کرده‌اند! محال است من به این‌طور وصلتی تن بدهم.» بنیامین حرفش را برید. «از نظر من هیچ‌چیز دروغ‌تر از ازدواج عاشقانه نیست. تو هم بهتر است خودت را بیدار کنی.»
Sara Keshavarz
گاهی جواب بعضی از سؤال‌ها آن‌قدر از پیش معلوم است که احمقی اگر بپرسیش، فهمیدی؟ احمق.»
نمیدونم به خدا
می‌نوشت، از یک نوعی از خوش‌باشی که همه حسرتش را دارند اما یاد گرفته‌اند در ظاهر تقبیحش کنند و در باطن ستایش.
عاطفه✨
یادش باشد از یوسف بپرسد سلولش پنجره دارد یا نه. خیلی مهم است که وقتِ غروبِ تهران در چه موقعیتی باشی. تهران به‌خودی‌خود شهری است که تواناییِ این را دارد که عاشق را عاشق‌تر و قاتل را سنگ‌دل‌تر کند و این توانایی‌اش وقت غروب شدت می‌گیرد؛ بسته به این‌که دلت به کدام افقش غروب کند. مثلاً اگر به افقِ درکه باشی، صدای آب و نسیم خنکی که از جانب کوه می‌وزد و خورشیدی که نرم‌نرمک پسِ کوه می‌رود، عاشقی‌ات را بیش‌تر می‌کند و اگر به افقِ طبقهٔ دومِ این بیمارستان باشی و پدرت یک سکوت سهمگین باشد، دلت می‌شود تانکی که شنی‌اش پاره شده و وسط جنگ از کار افتاده و دشمن هم دارد از روبه‌رو می‌آید.
حسین احمدی

حجم

۳۶۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۷۷ صفحه

حجم

۳۶۹٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۷۷ صفحه

قیمت:
۸۴,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۵۰%
تومان