- طاقچه
- داستان و رمان
- رمان
- کتاب ایهام
- بریدهها
بریدههایی از کتاب ایهام
۴٫۱
(۲۴۶)
فقط یه چیزی میگم! اونم اینکه حواست رو جمع کن. به باد نده چیزی رو که براش سالها تلاش کردی!...
- چیو؟
- دلت رو... دلت رو صاف نگهدار... نذار تیره بشه...
صالحه
میدانی! قبل از تو هر چیزی معنای خودش را داشت. بعد از تو همهچیز معنای تو را به خودش گرفت!
🌱
ما با قلبمون بد کردیم... ما تو رو بیرون کردیم و چیزایی رو راه دادیم که برامون نمیمونن... آخدا ببخش ما رو... ببخش همهٔ ما رو...
...Mahrookh...
اصلاً یه چیز کلی بهت بگم جانم! محبت اصیل، آنی بهدست نمیاد که! آروم آروم... رفته رفته...
آسمان
یه شخصی اومد خدمت امام رضا، میخواست کلی از خواستههاش رو بگه. حالا یادش رفت، یا روش نشد، مهم نیست. خلاصه که نگفت آقاجون! وقتی داشت برمیگشت، آقا فرمود: فلانی! نمیخواستی از ما پول بگیری؟! فلان چیز رو نمیخواستی بگی؟! فلان کار رو نکنیم برات؟!
میبینی جانم؟! امام آگاهه به دل من و تو. تو فقط مؤدب باش در محضر ایشون. آداب حضور رو رعایت کن. اصلاً به نیت دیدار امام برو! بگو آقاجون! دلم تنگ شدهبود، اومدم ببینمت! همین! بله... دلبری کنید برای امام! دلبری کنید! خودشیرینی کنید آقاجون! دو رکعت نماز بخونید هدیه بدید به مادرشون! بعد بگید خب حالا شما هم به ما هدیه بدید! نمیدن؟! اینقدر دستِکم گرفتید این خانواده رو؟!... هعی... چقدر بدیم ما...»
Wariapk
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم!...
...
بهگمانم سعدی بعد از سرودن این بیت، ساعتها گریه کرده باشد...
bahar narenj
ترکیب ماکارونی، قارچ، پنیرپیتزا، ماست سِوِن، سس گوجه و کمی زیتون را با هیچچیزی عوض نمیکنم!
mohaddese
گوهرشاد، گوشهای از بهشت خداست
mahdi_yar
میدونی که... تماشای ماه نشان عاشقهاست!
arefe
میدانی! قبل از تو هر چیزی معنای خودش را داشت. بعد از تو همهچیز معنای تو را به خودش گرفت!
آسمان
همیشه از سکوتی لذت بردهام که بسیاری از آن فراریاند! همیشه مشتاق خلوتی بودهام که بسیاری در آن حضور نداشتهباشند!
afsan
حواست رو جمع کن. به باد نده چیزی رو که براش سالها تلاش کردی!...
چیو؟
دلت رو... دلت رو صاف نگهدار... نذار تیره بشه...
میم مهاجر
یک بار دیگر همهٔ مکالماتمان را از ابتدا میخوانم. دو دقیقهای تمام میشود! چقدر فاصله است بین صحبت کردن در دنیای مجازی و خواندن همان صحبتها! دلیلش واضح است. تایپ کردن زمانبر است. تصحیحشان هم. خواندن پیام طرف مقابل هم. فکر کردن و وقفههایی که ایجاد میشود هم.
مجموع این دلایل، بیشتر از آنکه صحبتهای معقولی بهجای بگذارد، قوهٔ تخیل آدم را قوی میکند! آن هم بهصورتی نادرست! لحنِ طرفِ مقابل هم معلوم نیست. بعضی جملات سؤالیاند اما خبری خوانده میشوند. بعضی جملات شوخیاند، اما جدی تعبیر میشوند... کاملاً درک میکنم که صحبتکردن در این فضا مفید نیست.
Wariapk
«القَلبُ حرَمُ اللهِ، فَلا تُسکِن حَرَمَ اللهِ غَیرَ اللهِ
h.s.y
بعضی از محبتها هستند که یه اوجی دارند و یه فرودی! یهو میان، بههم میریزند، همون قدر هم یهویی میرن! چشمت رو باز میکنی میبینی عه! من که تا دیروز خاطرخواهش بودم! چرا عادی شد همه چی؟! حالا تا بخواهی از این محبتها داریم. اصلاً جنس محبت دنیایی همینه! تاریخمصرف داره. هرچی هم باشه، بعدش عادی میشه. میخوای چیز جدیدتری رو کشف کنی! مثل خودتون بگم: از یه جایی به بعد، دیگه حال نمیده بهت!
آسمان
گنبد طلا را نگاه میکنم و بیاختیار بغض میکنم. چند وقت است نیامدهام به دیدارت ای امامِ محبوب؟!
آسمان
فرمود: «القَلبُ حرَمُ اللهِ، فَلا تُسکِن حَرَمَ اللهِ غَیرَ اللهِ! (کمی مکث میکند، نگاهش را به جمعیت میدوزد و با صدای آرامی میپرسد) یعنی چی جانم؟! یعنی قلب خونهٔ خداست. پس توی خونهٔ خدا، کس دیگهای رو راه نده! ساکن نکن! این غیر از خدا چیان؟! حسد، بخل، غضب، کینه، شرک، جاذبههای دنیوی...
AmA
نگاه کن تو را به خدا! به کجا رسیدهام... درگیر چه چیزهایی شدهام... چقدر دلم برای خودم تنگ شدهاست. همان خودی که همه میدانستند راهی به قلبش ندارند!
panah313
مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی. ایشون میگفتند من ۵۰ ساله دارم اسلام میخونم. بذار خلاصهاش رو برات بگم: واجباتت رو انجام بده، به جای مستحبات، تا میتونی به کار مردم برس! کار مردم رو راه بنداز. اگر قیامت کسی از تو سؤال کرد، بگو فاضل گفته بود...! آقای فاضل... این مرد خدا...»
mohaddese
آقا جان من! کسی نگفت کسی رو دوست نداشتهباش! کسی نگفت! ملتفت باشید!... گفتهاند جای خداست و هرچه رنگ و بوی خدا را بدهد!
Parisa
در شدیدترین حالت عاطفی، در ضعیفترین حالت ممکن
میم مهاجر
ما بدین در نَه پی حشمت و جاه آمدهایم!
از بدِ حادثه اینجا به پناه آمدهایم...
Wariapk
خدا وقتی ببینه توی خونهش چیزایی رو راه دادید، کسایی رو راه دادید که خوشش نمیاد، تعارف نداره آقا! میذاره میره از اون خونه. انگار راحت نباشه... میره! حالا تو هزاری هم برو دنبالش! نمیاد دیگه جانم... برنمیگرده تا وقتیکه خونهش رو خالی کنی از هرچی بدش میاد...
Parisa
همیشه از سکوتی لذت بردهام که بسیاری از آن فراریاند! همیشه مشتاق خلوتی بودهام که بسیاری در آن حضور نداشتهباشند!
Parinaz
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست... حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست...
🌱
این دوا، ردخور نداره. هرچی هم من بگم اضافهست و گزاف... فقط یه چیزی میگم! اونم اینکه حواست رو جمع کن. به باد نده چیزی رو که براش سالها تلاش کردی!...
چیو؟
دلت رو... دلت رو صاف نگهدار... نذار تیره بشه...
🌱
آه مرواریدِ اصلِ با بدلها همنشین...
aseman
من پر از حرفهای ناگفتهام. پر از صحبتهایی هستم که یا رویم نمیشود بگویم، یا احساس میکنم اگر بگویم ارزششان میافتد.
bahar narenj
«شاهنشین چشم من تکیهگَهِ خیال توست»
Tooba . R
سخت میخواهم که در آغوش تنگ آرم تو را
هر قدر اَفشردهای دل را، بیفشارم تو را
عمرها شد تا کمندِ آه را چین میکنم
بر امید آن که روزی در کمند آرم تو را
از لطافت گرچه ممکن نیست دیدن، روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظر دارم تو را...
مجهول
حجم
۱۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۲۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
۱۰,۵۰۰۷۰%
تومان