بریدههایی از کتاب دعا
۴٫۷
(۴۱)
هرچه که میخواهید با خدا حرف بزنید؛ این، دعاست. هرچه میخواهید با او در میان بگذارید، حالا میتواند به زبان فارسی یا به زبان خودتان باشد.
|قافیه باران|
«خدای متعال، به اینکه به تو اذن داد از او بخواهی، کلید همهٔ گنجینههای خود را در دست تو قرار داد.»
mohammad
چند نفر خدمت رسول اکرم آمدند و از شخصی تعریف کردند و گفتند: یا رسول اللّه! ما با این مرد همسفر بودیم و او مرد بسیار خوب و پاک و با خدایی بود، دائماً عبادت میکرد، در هر منزلی که فرود میآمدیم، از لحظهٔ فرود تا وقتی که مجدّداً سوار میشدیم، او مشغول نماز و ذکر و قرآن و اینها میشد. وقتی که این تعریفها را کردند، پیامبر (ص) با تعجب از آنها سؤال کردند: پس چه کسی کارهایش را میکرد؟ کسی که وقتی از مرکب پیاده میشود، دائم مشغول نماز و قرآن است، چه کسی غذای او را میپخت؟ چه کسی وسایل او را فرود میآورد و سوار میکرد؟ چه کسی کارهایش را انجام میداد؟ اینها در جواب گفتند: یا رسول اللّه! ما با کمال میل، همهٔ کارهای او را انجام میدادیم. پیامبر فرمود: «کلُّکمْ خَیرٌ مِنْهُ».
* همهٔ شما از او بهترید. اینکه او کار خودش را انجام نمیداد و به دوش شما میانداخت و خود مشغول عبادت میشد، موجب نمیشود که او مرد خوبی باشد.
مجهول
هنگامی که قلب انسان رقیق میگردد و توجّهی پیدا میشود، وقت دعاست. آنوقت اگر از خدا بخواهید، غالب این است که مقصود برآورده میشود.
|قافیه باران|
در روایتی آمدهاست که روزی یکی از اصحاب نبی اکرم (ص) در حضور پیغمبر دعا کرد و گفت: «أَللَّهُمَّ لَا تُحْوِجْنِی إِلَی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک»؛ «خدایا، مرا محتاج هیچ آفریدهای نکن.» «فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص یا عَلِی لَا تَقُولَنَّ هَکذَا.» «پیغمبر (ص) فرمود: این طور نگو.» «فَلَیسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ مُحْتَاجٌ إِلَی النَّاسِ». مگر میشود که یک انسان، محتاج دیگران نباشد؟ «نگو که خدایا مرا محتاج هیچکس نکن. این، خلافِ طبیعت بشری، خلافِ سنّت الهی و خلافِ طبعِ نهادهٔ پروردگار در وجودِ انسان است». چرا میگویی «خدایا، مرا محتاج هیچکس نکن»؟ این دعا، مستجاب نمیشود. آن فرد، عرض کرد: «یا رسول اللّه! پس چگونه دعا کنم؟» فرمود: «قُلِ اللَّهُمَّ لَا تُحْوِجْنِی إِلَی شِرَارِ خَلْقِک». «بگو: خدایا! مرا محتاج اشرار از بندگان خود مکن. مرا نیازمند مردمان شریر مکن. مرا محتاج انسانهای لئیم مکن. این درست است. این میشود. این را از خدا بخواه.»
مجهول
در دعا عجله نکنید. اگر چیزی را خواستید و در زمانی که شما خواستید برآورده نشد، نگوئید که خدای متعال دعای مرا مستجاب نکرد؛ نه. «الْأُمُورُ مَرْهُونَهًُْ بِأَوْقَاتِهَا». در روایت دارد: بنی اسرائیل بعد از آنکه خدای متعال وعده داد آنان را نجات خواهد داد، چهل سال دعا کردند و بالاخره شد. کار بزرگی هم انجام شد. غرق فرعون و پیروزی موسی بر فرعون، امری نیست که چهل سال تلاش، برای آن زیاد باشد.
|قافیه باران|
هیچ حاجتی را آن قدر بزرگ نشماریم که بگوئیم: «این حاجت را دیگر نمیشود از خدا خواست، چون خیلی بزرگ است». نه. اگر حاجت، به خلاف طبیعت و سنن آفرینش نیست، اگر محال نیست، هرچه هم بزرگ باشد، مسألهای نیست و از خدا بخواهید. (۱۴۱)
ابا نداشتن از طرح خواستههای کوچک
* ضمناً، از کوچک بودن خواسته هم ابا نداشته باشید. خواستههای کوچک کوچک را هم از خدا بخواهید. در روایت است که حتّی بندِ کفش خود را - که چیز خیلی حقیری است - از خدا بخواهید.
|قافیه باران|
اینطور نیست که کسی گمان کند همهٔ مقاصد، به وسیلهٔ ابزارها یا وسایل مادّی برای انسانها قابل دسترسی است. بلکه چیزهایی را انسان با دعا باید به دست آورد. البتّه نه دعای تنها و دعای بدون عمل. هیچ فایدهای ندارد که انسان درِ عمل را ببندد و به دعا اکتفا کند. اما در کنار عمل، در کنار اقدام، در کنار به کار انداختن همّت و تلاش، خواستن از خدا را نیز باید قرار بدهیم.
|قافیه باران|
«وَ اَصْلِحْ جَمیعَ اَحْوالی»؛ «همهٔ کارهای من و احوال مرا اصلاح کن. حالِ دعای مرا اصلاح کن. حالِ زندگی معمولی من و خانوادهام را اصلاح کن. حالِ شغلی را که دارم، اصلاح کن. همهٔ خصوصیات مرا اصلاح کن.»
|قافیه باران|
در دعای ابوحمزهٔ ثمالی از قول امام سجّاد (ع) اینطور عرض میشود: «وَ لَیسَ مِنْ صِفَاتِک یا سَیدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیهًْ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطَایا عَلَی أَهْلِ مَمْلَکتِک»؛ تو به بندگانِ خودت دستور بدهی که از تو بخواهند، اما بنا داشته باشی که خواستهٔ آنها را عملی نکنی؛ این امکان ندارد. وقتی خدای متعال به من و شما امر میکند که از او بخواهیم و طلب کنیم، معنایش این است که خدای متعال تصمیم دارد که آنچه را میخواهیم، به ما بدهد. لذا در روایت است که: «ما کان الله لیفتح ...علی عبد باب الدّعاء و یغلق عنه باب الإجابهًْ» و اللّه اکرم من ذلک؛ خدای متعال کریمتر از آن است که باب دعا را باز کند، اما باب اجابت را ببندد.
🍃🌷🍃
به قول آن عارف معروف که میگوید: «آب که از برکات الهی است، همهٔ پلیدیها و ناپاکیها را از بین میبرد؛ هر جسمی که با آب تماس میگیرد، پاک میشود؛ ولی خود آب تحت تأثیر تماس با ناپاکها و ناپاکیها، به تصفیه احتیاج پیدا میکند و خدای متعال در یک گردش طبیعی، آب را به بخار تبدیل میکند؛ به آسمان میبرد، از بالا مجدّداً به صورت قطرات باران به زمین برمیگرداند، پلیدیها را از آن جدا میکند، آن را تصفیه میکند و باز به صورت ماء طهور در اختیار افراد انسان و سایر موجودات قرار میدهد.»
گویندهٔ این سخن حکمتآمیز میگوید: «این جان شما، معارف شما، نصایح شما، بلکه خود قلب و روح شما، همان ماء طهوری است که ناپاکیها را از انسانها میزداید؛ اما خود این ماء طهور بتدریج به تصفیه و تزکیه احتیاج پیدا میکند و تزکیه و تصفیهٔ آن، جز با یک عروج معنوی، جز با یک گردش معنوی به سمت علویات که آن هم با ذکر و دعا حاصل خواهد شد ممکن نمیشود.»
مجهول
پروردگار عالم در آیهٔ «وَ إِذا سَأَلَک عِبادِی عَنِّی» هفت مرتبه ضمیر متکلّم وحده بهکار برده، «من» «وَ إِذا سَأَلَک عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهًَْ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیؤْمِنُوا بِی» در هیچ آیهٔ دیگری از آیات قرآن این همه خدای متعال از خود حرف نزده، در یک متن به این کوتاهی هفت مرتبه گفته من. این برای اثبات نزدیکی خدا به بندگانی است که دل به سوی خدا میگشایند و زبان باز میکنند به ستایش الهی.
|قافیه باران|
با صحیفهٔ سجّادیه مأنوس شوید. کتاب بسیار عظیمی است. اینکه گفتهاند زبور آل محمّد، واقعاً همینطور است؛ پُر از نغمههای معنوی است، دعا و درس است.
N.F
هرکس خدا را بخواند، پاسخی در مقابلش هست: «لِکلِّ مَسْأَلَهًْ مِنْک سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِید»؛ هر سؤالی از خدا، هر خواستهای از خدا، یک پاسخ قطعی در مقابل دارد. این خیلی مهمّ است و باید بندگان مؤمن خدا آن را خیلی قدر بدانند. حالا کسی که ایمان ندارد، طبیعی است که از این موقعیت مثل خیلی از موقعیتهای دیگر استفاده نمیکند.
|قافیه باران|
«أَرْغِدْ عَیشی»؛ «زندگی مرا زندگی گوارایی قرار بده.»
|قافیه باران|
* دعا یعنی ارتباط و اتّکال انسان با خدا، آنوقتی هم که انسان در اوج قدرت و پیروزی است باز هم محتاج دعا است؛ باید با خدا حرف بزند، باید از خدا بخواهد. قرآن به پیغمبر ما دستور داد که «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» وقتی یاری خدا رسید و پیروزی نصیب شد «وَ رَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجا» و دیدی که مردم دستهدسته و فوجفوج به اسلام وارد میشوند، تازه «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک وَ اسْتَغْفِرْه» تازه اوّل انابهٔ تو است، اوّل عرض نیاز تو به درگاه قادر متعال است.
philobiblic
امیرالمؤمنین (ع) است که فرمود: «أَلذِّکرُ مُجَالَسَهًٌْ الْمَحْبُوبِ»؛ ذکر، همنشینی با محبوب است.
N.F
حتماً اقبال استجابت در این دعا بیشتر است. اگر دیده شد که یک دعا چند بار تکرار گردید و مستجاب نشد، نباید مأیوس شد؛ بخصوص در مسائل بزرگ، بخصوص در مسائل مربوط به سرنوشت انسان و سرنوشت کشور و سرنوشت ملتها؛ چون گاهی طبیعت کارهای بزرگ چنین است که تحقّقش زمان میطلبد. (۱۵۴)
shahiieed
معجزه در موارد استثنایی رخ میدهد و در غیرِ مواردِ استثنایی، دعا جور کنندهٔ روال عادی
shahiieed
دعا رقیب ابزارهای مادّی نیست. این طور نیست که وقتی انسان میخواهد به مسافرت برود، یا با خودرو و قطار و هواپیما عازم شود و یا با دعا برود! همچنین این طور نیست که اگر انسان بخواهد وسیلهای به دست آورد، یا پول خرج کند و یا اگر پول نداشت به دعا متوسّل شود و آن وسیله را به دست آورد! معنای دعا این است که شما از خدا بخواهید تا او این وسایل را جور بیاورد. آنوقت علل مادّی، هرکدام در جای خودشان قرار میگیرند. دعای مستجاب اینگونه است
رحیل
پس، نقطهٔ دوّم این است که در این دعاها، معارف زیادی نهفتهاست. مثلاً در فقرات اوّل دعای کمیل، همه میخوانیم: «أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تَهْتِک الْعِصَمَ. أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تُنَزِّلُ النِّقَمَ. أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیرُ النِّعَمَ». گناهانی وجود دارد که پردهها را میدرد. گناهانی وجود دارد که نقمت الهی را بر انسان نازل میکند. گناهانی وجود دارد که نعمتها را از انسان میگیرد. «أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تَحْبِسُ الدُّعَاءَ». گناهانی هم وجود دارد که دعا را حبس میکند. (۲۰۰)
shahiieed
دعا، وسیلهٔ مؤمن و ملجأ مضطر و رابطهٔ انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بیرابطهٔ روحی با خدا و بدون عرض نیاز به غنی بالذات، در عرصهٔ زندگی سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قُلْ ما یعْبَؤُا بِکمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکم»( ۴)
تقرُّب و أُنس
خدا را نزدیک خود احساس کردن
z.b
شروط مرتبط با اعتقادات و حالات دعا کننده نسبت به خداوند
معرفتِ پروردگار و باور به قدرت او
* یکی دیگر از شرایط دعای مستجاب این است که انسان دعا را با معرفت انجام دهد؛ یعنی بداند که این دعا و این درخواست از کسی است که قدرت دارد همهٔ آنچه را که انسان میخواهد، برای او انجام دهد؛ یعنی به اثر دعا باور داشته باشد. به امام صادق (ع) عرض شد که: «نَدْعُو فَلَا یسْتَجَابُ لَنَا»؛ دعا میکنیم، اما اثر اجابت را نمیبینیم؛ فرمود: «لِأَنَّکمْ تَدْعُونَ مَنْ لَا تَعْرِفُونَهُ»؛ بیمعرفت دعا میکنید. در روایتی دربارهٔ معرفت در دعا نقل شدهاست که: «یعْلَمُونَ أَنِّی أَقْدِرُ عَلَی أَنْ أُعْطِیهُمْ مَا سَأَلُونِی»؛ به قدرت اجابت پروردگار باور داشته باشند. (۱۳۴)
سلام بر ابراهیم
اجابت و دریافت حاجت؛ اصل نیست؛ مهمّ خودِ دعاست. رشد و ارتقاء حالت تضرّع؛ انکسار؛ ذلّت و در یک کلام، عبودی ت، خیلی مهمّتر از دریافت حاجت ـ حتّی حاجتهای معنوی ـ است.
توفیقِ همکلامشدن با پروردگار؛ مناجات و صحبت خودمانی با حضرت حق، خیلی با ارزشتر از پاداشهای دنیوی و حتّی اخروی است.
هیچکس
قرآن به پیغمبر ما دستور داد که «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ» وقتی یاری خدا رسید و پیروزی نصیب شد «وَ رَأَیتَ النَّاسَ یدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْواجا» و دیدی که مردم دستهدسته و فوجفوج به اسلام وارد میشوند، تازه «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّک وَ اسْتَغْفِرْه» تازه اوّل انابهٔ تو است، اوّل عرض نیاز تو به درگاه قادر متعال است
erfan erfan
این دعاها را در اختیار ما گذاشتهاند. کیفیت حرف زدن و مناجات کردن با خدا را به ما یاد دادهاند. معین کردهاند که چه حرفهایی را میشود با خدا زد. بعضی از این جملاتِ ادعیهٔ مأثوره از أئمّه (ع) هست که اگر اینها نبود، آدم نمیتوانست خودش تشخیص بدهد که میشود با خدا با این زبان حرف زد و اینطور از خدا خواست و التماس کرد.
erfan erfan
اگر میخواهید در مقابل دشمن، استوار باشید، باید باب دعا را به روی خودتان باز کنید. اگر میخواهید از کسی و چیزی نترسید، باید رابطهٔ خود را با خدا قوی کنید. اگر میخواهید در مقابل جلوههای مادّی تکان نخورید و نلغزید، باید خود را با دعا و تضرّع بیمه کنید. این، دعاست.
shahiieed
وقتی دیدید طلب، با همهٔ وجود از سرتاپای شما جاری شد، بدانید این همان پاسخ الهی است؛ این همان جواب خداست و جواب بعدی هم اجابت است.
کاربر ۱۰۰۷۳۲۰
هرکدام در جای خودشان قرار میگیرند. دعای مستجاب اینگونه است. (۱۹)
عبودیت، خشوع و خاکساری و تضرُّ ع
روح عبادت
* در روایت وارد شدهاست که «أَلدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَهًْ»؛ مغز عبادت، یا به تعبیر رایج ماها، روح عبادت، دعاست. دعا یعنی چه؟ یعنی با خدای متعال سخن گفتن؛ در واقع خدا را نزدیک خود احساس کردن و حرف دل را با او در میان گذاشتن. (۲۰)
بهترین عبادت
* در حدیثی آمدهاست: «أَفْضَلُ الْعِبَادَهًْ الدُّعَاء»( ۲۱)
* «أَلدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَهًْ»؛ مغز هر عبادتی، دعاست. عبادات برای همین است که بتواند انسان را در مقابل خدای متعال خاشع و دلش را نیز مطیع و
❤harry potter❤
دعا، یعنی خواستن و خدا را خواندن. خواستن، یعنی امیدواری. تا امید نداشته باشید، از خدا چیزی را درخواست نمیکنید. انسان ناامید که چیزی طلب نمیکند. پس، دعا یعنی امید، که ملازمِ با امید به اجابت است. (۱۷)
فانوس
حجم
۱۰۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
حجم
۱۰۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۵۰ صفحه
قیمت:
رایگان