بریدههایی از کتاب بایگانی همیشگی
نویسنده:ادوارد اسنودن
مترجم:علی مجتهدزاده
انتشارات:بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
دستهبندی:
امتیاز:
۴.۵از ۳۵ رأی
۴٫۵
(۳۵)
به همین خاطر، یکباره درها گشوده شدند و شماری از متخصصان جوانی چون من را به سرّیترین و مخوفترین سازمانهای اطلاعاتی آمریکا راه دادند. این بود که کامپیوتربازها وارث زمین شدند.
♡♧judy pendelton♧♡
مثلاً در آمریکا اگر ما آزادی بیان داریم به این دلیل است که دولت اجازه ندارد آن را محدود کند و رسانههای آزاد وجود دارند، چون دولت اجازهٔ بستن آنها را ندارد. مردم آزادی عقیده دارند چون دولت اجازه ندارد قانونی تصویب کند که بهموجب آن پرستش و عبودیت در پیشگاه یک مذهب محدود شود. همین روال در مورد تجمعات مسالمتآمیز وجود دارد چون دولت اجازهٔ برخورد با آنها را ندارد.
blogofski
اصلاً هک کردن چیزی نیست که فقط در عرصهٔ فناوری کامپیوتر وجود داشته باشد و مدتها پیش از آن، بوده و همیشه و هرجایی که قانونی هست، هک و قانونشکنی هم هست. برای هک کردن یک سیستم باید قوانین حاکم برآن را بهتر از کسانی که آنها را وضع یا اجرا میکنند، بدانید.
|قافیه باران|
معمولاً آنچه موجب بدبختی و تیرهروزی مردم و جامعه است، جای دیگری موجب رونق و رفاه یک عدهٔ اندکشمار میشود.
|قافیه باران|
من ادوارد جوزف اسنودنام. زمانی برای دولت کار میکردم و الان برای مردم.
♡♧judy pendelton♧♡
شرکتها خیلی زود فهمیدند که مردم در اینترنت، بیشتر از پول خرج کردن به اشتراکگذاری فکر میکنند و بهتر است روی همین میل مردم به ارتباطات انسانی سرمایهگذاری کنند.
❤ محمد حسین ❤
تا اینکه یکی از همین BBS ها کوشید برای یکبار هم که شده، تمامی اعضای حاضر در انجمن را جایی گرد هم آورد و تمامی آدمهای واقعی را جمع کند: در نیویورک، واشنگتن و در لاسوگاس. کلی تلاش کردند و چه وعدههای رنگین (از غذا تا نوشیدنی و مخلفات) که به همهمان دادند و سرانجام من مجبور شدم به همهشان بگویم که واقعاً چندسالم است. مطمئن بودم خیلی از اینها مرا پس میزنند و ارتباطشان را قطع میکنند که برعکس شد و چه تشویقها که دریافت کردم و کلی شور و شوق در من تزریق شد. جلسهشان را گرفتند اما یکبند برایم اخبارش را میفرستادند و کلی عکس و آخر از همه هم یکی از این آدمها چند قطعهٔ کامپیوتری را با پست برایم فرستاد و پولش را هم نگرفت.
Ali
بهترین کار برای اینکه یک فایل یا داده دیگر خوانده نشود، نه پاک کردن، که بازنویسی آن است و باید انگار رویش چیز دیگری بنویسند و جایگزین کنند. با این کار فضای آن فایلی را که میخواهید نابود شود باید به فایلی دیگر بدهید و آن را از سر جایش بلند کنید. ولی این هشدار را دادم که این روند هم میتواند بهشکل معکوس انجام شود و باز دادهها در دسترس قرار گیرد چون همیشه این امکان وجود داشت که سیستمهای عامل، یک رونوشت از فایل را برای خودشان نگه دارند و جایی دیگر بریزند.
blogofski
در آمریکا اگر ما آزادی بیان داریم به این دلیل است که دولت اجازه ندارد آن را محدود کند و رسانههای آزاد وجود دارند، چون دولت اجازهٔ بستن آنها را ندارد. مردم آزادی عقیده دارند چون دولت اجازه ندارد قانونی تصویب کند که بهموجب آن پرستش و عبودیت در پیشگاه یک مذهب محدود شود. همین روال در مورد تجمعات مسالمتآمیز وجود دارد چون دولت اجازهٔ برخورد با آنها را ندارد.
❤ محمد حسین ❤
میگویند انگلیسیها بهزور به زندانیانشان خرده شیشه میخوراندند و اینجوری از شرشان خلاص میشدند)
blogofski
مسیر زندگی همیشه در یک جهت است: جهت گذار زمان. مهم نیست که تا کجاها پیش میرویم، این دیوار نامرئی پشت سر ماست و ما را از گذشته جدا میکند و بهسوی ناشناخته پیشمان میبرد.
❤ محمد حسین ❤
باید همیشه بگذاری که آدمها هرچه دلشان میخواهد تو را دستکم بگیرند چون تنها در این صورت است که هراسی از تو ندارند و نقاط ضعف و حفرههای فکریشان برایت گشوده و آشکار میماند. دیگر تلاشی نمیکنند که ضعفهایشان را پیش تو بپوشانند و بعدها میتوانی در دل همین حفرهها برای خودت تاختوتاز کنی و با شمشیر آتشین و آختهٔ عدالت، حکم برانی.
zeinab niazmand
شما هم که دفعهٔ بعد فایلی را روی دیسک خودتان میریزید، به این نکته دقت کنید که چرا کپیکردنش اینقدر طول میکشد و پاک کردنش آنی است. پاسخ هم این است که فرآیند پاککردن، در عمل کاری به خود فایل ندارد و فقط نشانی آن را پاک میکند. راحتتان کنم: کامپیوترها برای رفع اشتباه و تصحیح آن ساخته نشدهاند. این وسایل فقط آن را مخفی میکنند و تازه فقط از دید کسانی که نمیدانند چگونه در دل آن جستجو کنند.
blogofski
وقتی آدمها دوست دارند فقط روی اینترنت با هم حرف بزنند و خبر از هم بگیرند و به دوستان، خانواده و دیگران و حتی غریبهها خبر بدهند که الان کجا هستند و چه میکنند، دیگر کار شرکتها تنها این شد که چگونه خودشان را در مسیر این رابطهٔ انسانی قرار دهند و از آن رهگذر پولی به جیب بزنند.
پایان کار اینترنتی را که من میشناختم همین رقم زد؛ نظام سرمایهداری نظارت.
❤ محمد حسین ❤
به همین رودخانهها میاندیشم و این معنی که آب هرکجا برود، آخرش سر از یکجا درمیآورد.
|قافیه باران|
برای من همیشه زمانی که پشت فرمان میگذرانم، زمان اندیشه و فکر کردن است و هیچ مشکلی هم با راهبندانهای سنگین ندارم
blogofski
سنجه و معیار وجود آزادی در هر کشوری، میزان احترام به حقوق شهروندان آن است.
❤ محمد حسین ❤
باید همیشه بگذاری که آدمها هرچه دلشان میخواهد تو را دستکم بگیرند چون تنها در این صورت است که هراسی از تو ندارند و نقاط ضعف و حفرههای فکریشان برایت گشوده و آشکار میماند. دیگر تلاشی نمیکنند که ضعفهایشان را پیش تو بپوشانند و بعدها میتوانی در دل همین حفرهها برای خودت تاختوتاز کنی و با شمشیر آتشین و آختهٔ عدالت، حکم برانی.
❤ محمد حسین ❤
هر کسی، هر آدمی برای خودش رازهایی دارد که آنها را جایی در ذهن خودش مدفون کرده و شاید این بایتهای حافظه در کامپیوتر یا ایمیل نباشد، ولی جایی در تاریخچهٔ جستجوهای شما در اینترنت و صفحاتی که گشتهاید دفن شده باشد ـ که یعنی همین حالا توی کامپیوترها و سرورهای ایالات متحدهٔ آمریکا ذخیره شدهاند.
|قافیه باران|
دانبار که میگوید شما کلاً در زندگیتان ۱۵۰ رفیق بیشتر نخواهید داشت.
blogofski
پریسم به آژانس این امکان را داده بود که اطلاعات را بهشکل روزانه از مایکروسافت، یاهو، گوگل، فیسبوک، پالتاک، یوتیوب، اسکایپ، AOL و اپل بگیرد و این شامل عکسها، ویدئوها و گفتگوهای صوتی آنها میشد. سوای این، محتوای صفحات وب بازشده در بستر آنها، واژگان جستجو شده، و دیگر دادههای ذخیرهشده بر روی فضای ابری آنها هم به آژانس منتقل شده و این شرکتها را در کار جاسوسی انبوه مردم همدست میکرد
blogofski
مردم خاورمیانه با شجاعت و سرکشی تمام حقوق خود را طلب میکردند و البته که این حقوق نه دست من که در دستان خودشان بود و ذرهذره آن را بازپس میگرفتند. حتی در برخی از این کشورها مردم برای آزادی اینترنت میجنگیدند و بر حسنی مبارک مصر میشوریدند که دسترسی به وب را در تمام کشور محدود کرده بود. کاری که جمعیت خشمگین جوان را به خیابانها ریخت.
Ali
اصلاً درست نبود که پیش از والدینم و پیش از خواهرم، مرا بهزور به اتاق خوابم بفرستند و از این بدتر که هنوز خسته هم نبودم. نخستین تجربهٔ من از بیعدالتی موجود در جهان.
❤ محمد حسین ❤
این پسرفت را بیش از همه میتوان در رابطهٔ دولتها با رسانهها دید.
مقامات منتخب مردم، بارها تلاش کردهاند که برای پنهان ساختن حقیقت از چشم عموم، روزنامهنگاران را بیاعتبار کنند و حرفشان را از سکه بیندازند. در این رهگذر بارها حقایق را قلابی و جعلی معرفی کرده و به مدد فناوری همهچیز را در چشم جهانیان وارونه جلوه دادهاند.
من خودم خبرهٔ این کارم و میدانم که برساختن حقایق جعلی، از هنرهای منحوس سازمانهای اطلاعاتی است. همان سازمانها که در زمان کارم در آنها بارها میدیدم با دستکاری در اطلاعات و دادهها، روند اثربخشی آنها را بهگونهای تنظیم میکردند که زمینهساز جنگی باشند؛ که آدمربایی را «عملیات ویژهٔ استرداد» قلمداد میکردند و شکنجه را «بازجویی پیشرفته» و پایش مردم را «دادهپردازی انبوه». همینها یکدم به من گفتند جاسوس دوجانبهٔ چین، یا سهجانبهٔ روسیه یا بدتر از همهچیز: یک بچهٔ هزارهٔ نو.
zeinab niazmand
پیشتر، رفقایم به من گفته بودند که آدم فقط وقتی واقعاً بزرگ میشود که یا یکی از والدینش بمیرد، یا اینکه خودش صاحب فرزند شود. ولی کسی این نکته را به ما نگفته بود که در سن و سالی که ما بودیم، طلاق والدین جای هردوِ این موارد عمل میکند و انگار هردو را یکجا با هم تجربه میکنی. یکدفعه تمامی نقاط سفت و قابل اتکای زندگی کودکیات محو میشوند و جایش آدمی پیش رویت میماند (تازه اگر بماند) که خودش بیشتر از تو درهمشکسته و بیپناه است و با آن انبارهٔ خشم و اشک همیشگی، یکبند این واقعیت را پیش چشمت میآورد که دیگر هیچ چیز درست نمیشود و دستکم برای مدت درازی وضع همین است.
نیما اکبرخانی
ژنو پایتخت تجاری بخش خصوصی تمام جهان بود و پولهای هنگفتی در آن جابجا میشدند که هیچکس نمی دانست از کجا آمده و به کجا میروند.
blogofski
در یک نظام عادلانه فقط این مردم نیستند که باید در مقابل دولت پاسخگو باشند، بلکه دولتها هم باید به پاسخگویی به مردم عادت کنند.
blogofski
در نظام استبدادی، حقوق فردی از دامان حکومت برمیخیزد و به مردم اعطا میشود. اما در حکومت آزاد، حقوق برآمده از دل خود مردم است و به حکومت اعطا میشود. در شکل اول، مردم همه رعیت هستند و تنها مالک اندک چیزها و در سایهٔ حقوقی که دولت به آنها میدهد اجازهٔ تحصیل، کار و حتی دعا کردن دارند. اما در شکل دوم، مردم همه شهروند هستند و و پذیرفتهاند که دولتی کارهایشان را بگذراند و هر از گاهی هم حق عوض کردن آن را دارند و برپایهٔ قوانین اساسی این کار را انجام میدهند. همین تمایز بین دولتهای آزاد و استبدادی است
blogofski
با یک ذرهٔ ریاضی میتوانی کاری بکنی که تیر و تفنگ نمیتوانند بکنند: یک ذره ریاضی، رازی را تا ابد سربهمهر نگه میدارد.
blogofski
حالا که نمیتوانستم به هیچکس اعتماد کنم، باید به همهکس اعتماد میکردم.
blogofski
حجم
۴۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۴۳۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۱۳۷,۰۰۰
تومان