بریدههایی از کتاب هنر کارکردن
۳٫۶
(۲۷)
تضمینی وجود ندارد که هیچکدام از ما تا یکی دو ساعت دیگر زنده باشیم.
Forest ♂️
ما نمیتوانیم روی مسیری که در زندگی به سمت آن کشیده میشویم، کنترل داشته باشیم اما میتوانیم کنترل کنیم چطور به مسیری که در آن هستیم، واکنش نشان دهیم. هرچند برای این کار باید افکارمان دربارهٔ اینکه لایق چه بودیم (همان ایکاش و حسرت) را رها کنیم و آنچه هست را در آغوش بکشیم. چیزی که ما را به سمت آیندهای حتی بهتر از آنچه در تصورمان بود، پیش میبرد.
sora 入
هر کسی دنبال دلیلی برای آمدنش به این دنیا است؛ دنبال چیزی که درونیترین خواستههایش را جامه عمل بپوشاند. من معتقدم «آن چیز» رسالت است.
Nerd
رسالت، طرحی از پیش برنامهریزیشده نیست؛ چیزی است که وقتی طرح و برنامه به شدت غلط پیش میرود، باقی میماند.
sora 入
به قول پارکر پالمر، نویسنده و فعال این حوزه؛ «فقط شما به زندگی نگویید چه میخواهید، به صدای زندگی هم گوش کنید که بدانید از شما چه میخواهد.»
sora 入
تعهد به ما میآموزد لذتهای آنی را با پاداشهای بلندمدت جایگزین کنیم و نشان میدهد هر تغییری زمانبر است. در مسیرِ یادگیری، انضباطِ ماندن در این مسیر، همان عاملی است که شخصیت ما را رشد میدهد. این پاداش صبر است؛ لذت دیدن چیزی که بهدست نمیآمد مگر با گذر سالهایی که با ممارست صرف آن کردید.
اما موضوع فقط تعهد نیست، استقامت هم مهم است. اگر رنج را تحمل نکنید، امکان ندارد علاقه و اشتیاق خود را پیدا کنید.
sora 入
وقتی بهجای دنبالکردن یک رؤیا در انجامِ اجباری کاری گیر بیفتید، معلوم است که بهترین خودتان نخواهید بود، همهٔ ما این را میدانیم.
فاطمه
آنچه من فهمیدهام این است که پیدا کردن هدفتان از زندگی بیش از نقشه و برنامهریزی، به مسیری که در زندگی طی میکنید، ربط دارد.
Mahsa Bi
آنچه زندگی را خارقالعاده میکند، فرصتهایی که به دست میآوریم نیست، کاری است که با فرصتها میتوان انجام داد.
Mahsa Bi
همهٔ ما میخواهیم «دقیقاً بدانیم» چه کاری قرار است با زندگیمان انجام دهیم و هدف از زندگی کاملاً برایمان شفاف توضیح داده شود. اما رسالت چنین راه و رسمی ندارد. رسالت هرگز کاملاً شفاف نیست و تقریباً هیچوقت مستقیم و روشن نمیتوان به آن پی برد، بهویژه وقتی عزم سفر میکنید. اما وقتی گامهای نخست را برداشتید، وقتی متعهد به انجام بعضی کارها شدید، کمکم چیزهایی که در این مسیر هست، برایتان روشن میشود.
sora 入
اگر کاری که انجام میدهیم فقط برای موفقیت شخصی یا شناختهشدن باشد، کمکم علاقهٔ خود را از دست میدهیم یا غرق تشویش میشویم. اما اگر کار برای رسیدن به یک خوب بزرگتر باشد، اگر اینجا باشیم که ما به کار خدمت کنیم و نه کار به ما، هر روز با یک چالش تازه و با یک هدف از خواب برمیخیزیم. چیزی که بسیار شبیه به رسالت بهنظر میآید.
sora 入
شما باید هدف داشته باشید و بدانید کجا میخواهید بروید تا بتوانید به آنجا برسید. همه چیز روشن بهنظر میرسد اما بسیاری از مردم رؤیایی را دنبال میکنند بدون اینکه بدانند واقعاً در حال تلاش برای رسیدن به چه هستند.
sora 入
«خیلیها فراخوانده میشوند، اما تعداد کمی انتخاب میشوند.»
انجیل متی
Mahsa Bi
رسالت وسیلهای برای رسیدن به زندگی راحتتر نیست. گاهی ما در مسیر موفقیت شخصی گام برنمیداریم، بلکه به سمت دردی بزرگتر از درد پیشین میرویم. اما اینجا یک نکته وجود دارد؛ رسالت همیشه شما را به سمت زندگیای میبرد که مهم است، زندگیای که بتوانید به آن افتخار کنید. هرچند مسیری که ما را به آنجا میرساند، همیشه هم دست ما نیست. گاهی این مسیر میتواند پرهزینه باشد یا حتی به قیمت جانمان تمام شود. اما آنچه در پایان این جاده انتظار ما را میکشد، پاداشی است که با پول نمیتوان آن را خرید و میراثی است که جهان هرگز فراموشش نخواهد کرد.
sora 入
راز موفقیت این است که گاهی رسیدن به هر چیزی که میخواهی، الزاماً خوشبختی نمیآورد.
mahdi soleymani
این فقط شما نیستید که انتظار رسالتتان را میکشید، رسالتتان هم انتظار شما را میکشد
Samane Ashrafi
واقعیت این است که هزینهٔ تعهدندادن سنگینتر از هزینهٔ انتخاب غلط است. چون وقتی شکست میخورید، درس میگیرید. اما از تعهدندادن، از انتخاب بیعملی چه عایدتان میشود؟ هیچ.
sora 入
خود من قبلاً فکر میکردم رسالت یعنی انجام کاری خوب در این جهان. اما حالا فهمیدهام که رسالت به معنای تبدیل شدن به یک آدم خوب است؛ آدم خوبی که اجازه میدهد خوبیاش بر جهان اطرافش اثر بگذارد
فاطمه
«دنبال رسالت خود نگردید. کشف کنید، چیزهای جدید امتحان کنید، به حرکت خود ادامه دهید. چیزی شما را به چنگ خود درخواهد آورد. چیزی شما را صدا خواهد زد. این روند هیچ فرقی با عاشق شدن ندارد. نمیتوانید روی صندلی بنشینید و تصمیم بگیرید که میخواهید با فلان آدم ازدواج کنید. وقتی عاشق میشوید که تجربیات، خوشیها، چالشها و شاید دلشکستگیتان را با کسی به اشتراک بگذارید. همهٔ اینها بدون از جا برخاستن، در دل ماجرا رفتن و ملاقات با کسی که دیگر نتوانید از فکر کردن به او دست بکشید، امکانپذیر نیست.»
sora 入
داستان دوم، برعکس اولی است. به جای فردی خودساخته، آدمی دست و پا بسته را میبینید. اعتقاد این آدم اینگونه است؛ «هر چه پیش آید، خوش آید. زندگی برخلاف خواستهٔ ما در جریان است. تو روی هیچچیز کنترلی نداری و در نهایت وقتی به عقب برگردی و به زندگیات نگاه کنی، میبینی راه دیگری نداشتی. اما کجای این داستان، ماجرای هیجانانگیز یا شگفتآوری دارد؟ آنجا که همهچیز از قبل مثل یک سناریو نوشته شده است؟ شگفتی داستانهای بیشمار کسانی که در بستر مرگ اعتراف به پشیمانی میکنند، کجاست؟
حتی وقتی از «سرنوشت» و «تقدیر» حرف میزنیم هم میخواهیم باور کنیم که اندک کنترلی روی زندگی خود داریم. پس راه دیگری هم باید باشد.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
براساس گفتههای اریکسون و گروه پژوهشیاش برای تمرین سنجیده و حسابشده، به سه مؤلفه نیاز داریم. نخست اینکه یک تمرین سنجیده به زمینه نیاز دارد؛ زمان و انرژیای که هر شخص در کنار مربیان میگذارد و مواد آموزشی و امکاناتی که برای آموزش نیاز است.
زهرا رشیدی
با این تفاسیر راز خوشبختی اگر شهرت و ثروت نیست، پس چیست؟ راز خوشبختی حالتی ذهنی است که او آن را «غرقگی» مینامد. غرقگی نقطهٔ تلاقی چیزی که در آن خوب هستید و چیزی که با آن چالش دارید، است؛ جاییکه دشواری و شایستگی به هم میرسند.
sora 入
چیزی که همه میخواهیم بدانیم، این است که در مهلتِ داده شده به ما برای زندگی روی زمین، هدف و منظوری وجود دارد. ما فقط تا زمانی میتوانیم حواس خودمان را پرت لذت کنیم که از خودمان سؤال نکرده باشیم. نکتهٔ این ماجرا (مهلتی که به ما داده شده است) چیست؟ این یعنی اگر رضایت واقعی میخواهیم باید پا را از آرزوهای بیاهمیت فراتر گذاشته و کاری را انجام دهیم که دنیا از جانب ما به آن نیاز دارد. رسالت زمانی میآید که ما رنج را در آغوش بکشیم، نه اینکه از آن فرار کنیم.
km
وقتی به کسی فکر میکنیم که دنبال رسالتش است، اغلب تصویر آدمی در ذهنمان نقش میبندد که آمادگی کامل برای آن رسالت دارد کسی که از همان اول میدانسته برای چه پا به این دنیا گذاشته است، کسی که طرح و برنامه دارد. مثلاً کسی که صدای خدا را شنیده و کشیش یا روحانی شده یا ورزشکاری حرفهای که همهٔ بچهگیاش به توپبازی در حیاط گذشته و حالا به فوتبالیستی در رده جهانی تبدیل شده است. تصویر ذهنی ما از این فرد کسی است که دقیقاً میدانسته قرار است با زندگیاش چه کند و درست در زمان مناسب آن کار را انجام داده است. اما یافتن رسالت همیشه هم اینطور نیست. گاهی یا شاید بهتر است بگوییم اغلب، مسیر پرپیچ و خمی دارد.
میمْ؛ مثلِ مَنْ
بهطور کلی افراد موفق در مقطعی از زندگی با یک راهنما، مربی یا آموزگار روبهرو شدهاند که به آنها در طول مسیر زندگی کمک کرده و روی تواناییهایشان سرمایهگذاری کرده است تا برای چیزی که به خاطرش به دنیا آمدهاند، رشد کنند.
sora 入
رسالت یک انفجار نور ناگهانی نیست بلکه تلنگری ملایم و دائمی است که تا وقتی دست به عمل نزنید، رهایتان نمیکند. این واکنش شما به این رسالت است که خاصش میکند، نه چگونگی رخ دادنش.
sora 入
واقعیت این است که هزینهٔ تعهدندادن سنگینتر از هزینهٔ انتخاب غلط است. چون وقتی شکست میخورید، درس میگیرید. اما از تعهدندادن، از انتخاب بیعملی چه عایدتان میشود؟ هیچ. وقتی بیدلیل توقف میکنید، وقتی در نتیجهٔ ترس معطل میشوید، چیزی هم نمیآموزید. هر انتخاب غلط به اندازهٔ خودش باعث رشد شخصیت شما میشود و قدرت انعطافتان را بیشتر میکند و باعث میشود برای آنچه در ادامهٔ راه رخ میدهد، آمادهتر شوید.
زهرا رشیدی
آلمان یکی از کشورهاییست که کمترین نرخ بیکاری را در میان کشورهای اروپایی دارد. دلیلش وجود «سیستم دوگانه» در این کشور است، به این معنا که جوانان با ثبتنام در مدارس فنی و حرفهای میتوانند وقتشان را بین درس و کار تقسیم کنند.
در این سیستم، دانشآموز هفتهای یک یا دو روز کار میکند و بقیهٔ روزها به مدرسه میرود.
زهرا رشیدی
امروز مشکل این است که بسیاری از ما شغلمان را فقط به چشم یک وظیفه میبینیم، چیزی که مجبوریم انجامش دهیم تا هزینههای زندگیمان را تأمین کنیم. یا کار را به چشم وسیلهای برای بهبود زندگی ببینیم و ابزاری که با آن آنقدر پول درآوریم که بتوانیم هرچه از گذشته تا اکنون در زندگی دلمان خواسته بخریم. اما هیچکدام از اینها موجب ایجاد حس خرسندی نمیشوند.
روش «اول خودم» برای یافتن پیشه، درست نیست.
sora 入
اول اینکه باید اراده داشته باشید که به دشواریهای مسیر به چشم فرصتی برای آموختن درسی تازه نگاه کنید و با اراده خود را از دل شکست عبور دهید. دوم، باید دقت داشته باشید که در مسیر اشتباه پیشروی نکنید. باید به اشتیاق خود توجه کنید و نسبت به وسوسهٔ موفق شدن آگاه باشید. خوب بودن در کار یا چیزی به تنهایی کافی نیست، باید روی چیزی که به خاطرش به این دنیا آمدهاید تمرکز کنید
ققنوس
حجم
۱۸۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۵ صفحه
حجم
۱۸۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۲۵ صفحه
قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰۷۰%
تومان