بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اندیشه در بحران؛ دفتر پنجم | طاقچه
تصویر جلد کتاب اندیشه در بحران؛ دفتر پنجم

بریده‌هایی از کتاب اندیشه در بحران؛ دفتر پنجم

۴٫۲
(۱۱)
لئون تروتسکی معتقد بود اگر کسی می‌خواهد زندگی آرامی داشته باشد، نباید در قرن بیستم به دنیا بیاید.
پویا پانا
ژان پل سارتر در ۱۹۲۸ در امتحان آگراگاسیون فلسفه شرکت کرد، اما مردود شد. در ۱۹۲۹، دوباره در این امتحان شرکت کرد. این بار سارتر در امتحان نفر اول شد و سیمون دوبووار رتبهٔ دوم را کسب کرد. سارتر و دوبووار در سال ۱۹۲۹ با یکدیگر آشنا شدند و این آشنایی به‌سرعت به یک دوستی بدل شد؛ دوستی‌ای که تا پایان عمر سارتر ادامه داشت. سارتر و دوبووار هیچ‌گاه ازدواج نکردند، اما برای مدت زمان طولانی (و البته با وقفه‌های زمانی گاه و بیگاه) با یکدیگر زندگی کردند. روابط سارتر و دوبووار شبیه رابطهٔ زن و شوهر بود، اما در عین حال هریک در مواردی روابط جداگانه‌ای نیز داشتند و در رقابت‌های به‌اصطلاح عشقی و روابط حسادت‌آمیز وارد می‌شدند. البته سارتر بیش از بووار به دنبال هوس‌بازی و تنوع‌طلبی بود، در عین اینکه بووار نیز زن متعهد و پایبندی نبود.
پویا پانا
در عمق شخصیت سارتر نحوی احساس ناامنی وجود داشت و فشار همین احساس ناامنی بود که او را به الکلیسم و تنوع‌طلبی‌های جنسی سوق می‌داد.
پویا پانا
سارتر به خاطر اینکه هیچ‌گاه حمام نمی‌کرد و به صورت نفرت‌انگیزی کثیف بود، انگشت‌نما شده بود.
پویا پانا
سارتر انسان را «کوششی بیهوده»(۳۷) می‌داند.
پویا پانا
سارتر رابطه‌ای استثمارگرانه و مبتنی بر بی‌وفایی و عدم تعهد با سیمون دوبووار برقرار کرده بود. او به طور هم‌زمان و به موازات رابطه با او با شاگردان دختر سیمون و برخی زنان دیگر نیز روابط عاشقانه برقرار می‌کرد و این امر موجب رنجش و حسادت سیمون می‌شد. سارتر به سیمون می‌گفت: «تو عشق مرکزی هستی و بقیه پیرامونی‌اند.» اما او (که هیچ‌وقت به سیمون پیشنهاد ازدواج نداده بود) یکی دو بار از پیرامونی‌ها خواستگاری کرد
کاربر ۲۲۲۴۹۳۴
سیمون دوبووار، این زن بااستعداد و مصمم، تقریباً از همان نخستین دیدار بردهٔ سارتر شد و در سراسر زندگی بزرگ‌سالی خود تا هنگام مرگ او چنین ماند. در مقام معشوقه، جانشین زن، آشپز و مدیر، محافظ شخصی و پرستار به سارتر خدمت کرد؛ بی‌آنکه در هیچ زمان در زندگی او موقعیتی قانونی یا مالی داشته باشد... سارتر آشکارا نسبت به او بی‌وفایی می‌کرد. در تاریخ ادبیات، از نظر استثمار شدن زن از سوی مرد، کمتر موردی از این بدتر وجود دارد. این نکته از این رو بیشتر غیر عادی است که دوبووار در سراسر زندگی خود فمنیست بود... در بیشتر سال‌های دههٔ ۱۹۳۰ دوبووار معشوقهٔ سارتر بود، ولی در بعضی مراحل نیز چنین نبود. از دههٔ ۱۹۴۰، چنین به نظر می‌رسید که رابطهٔ جنسی ایشان تا اندازهٔ زیادی از بین رفته است. دوبووار فقط هنگامی که زن بهتری در دسترس سارتر نبود از این نظر برایش وجود داشت...
کاربر ۲۲۲۴۹۳۴
سارتر با دختران مختلفی دوست می‌شد. ماری ویل، اولگا کوساکیه ویچ و واندا (خواهر اولگا) برخی از آن‌ها بودند. معمولاً سارتر و دوبووار و یک دختر (که برخی اوقات از میان شاگردان دوبووار انتخاب می‌شدند) یک مثلث به وجود می‌آوردند و سیمون می‌کوشید با مشارکت در رابطهٔ سارتر و هریک از دختران، به نحوی رابطه را کنترل کند تا به از دست دادن کامل سارتر منجر نشود. سارتر یکی دو باری به برخی از این دختران پیشنهاد ازدواج داد، اما نوعاً رفتار او این‌گونه بود که پس از خسته شدن از هر رابطه، دوباره نقش سیمون را برجسته می‌کرد
کاربر ۲۲۲۴۹۳۴
مطابق رأی سارتر، دیگری با نگاه کردن به من وجود مرا مفعول می‌گرداند. این‌گونه است که نگاه دیگری باعث اسارت است و بر همین اساس است که سارتر دیگران را جهنم می‌نامد. آنچه سارتر با مفهوم شیء شدن من در نگاه دیگری عنوان می‌کند، روایتی از رابطهٔ ابزاری‌ـ استثماری‌ای است که مدرنیته میان افراد بشر به وجود آورده است. در چارچوب این مناسبات ابزاری‌ـ استثماری مدرن است که هر فرد انسانی در چشم دیگران به ابژه (ماتَعلَق) یا شیء بدل می‌شود. در مناسبات میان انسان‌ها در عالم تجدد، دیگری خود را در مقام سوژه قرار می‌دهد و می‌خواهد من را به‌مثابهٔ ابژه و ماتعلق خود تحت سلطه و استیلا قرار دهد؛ همان‌گونه که من نیز در مقام سوژه در نگاه به دیگری او را تا حد شیء و ابزاری برای تحت سلطه و استیلا قرار دادن تقلیل می‌دهم. این رابطهٔ ابزاری‌ـ استثماری و استیلاگرایانه میان افراد بشری و میان من و دیگری جان و جوهر مناسبات انسانی و اجتماعی و اخلاقی در غرب مدرن است.
کاربر ۲۲۲۴۹۳۴

حجم

۱۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

حجم

۱۴۳٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۰۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان