بریدههایی از کتاب ویتگنشتاین و روانکاوی
۳٫۷
(۶)
معنای یک کلمه هرگز کاملاً در دسترس نیست و همیشه بخشی از معنای یک کلمه پوشیده میماند چراکه معنای یک کلمه به نحوهی کاربرد آن بستگی دارد.
سپهر
بیش از این نخوان – بنگر
بیش از این منگر – برو
پاول سلان «تنگنا»
سپهر
آیین میتواند به اهداف زیادی خدمت کند، بیان عاطفه، آفرینش معنا و باور، ملاطی برای کنار هم نگهداشتن گروه، نوعی درمان، راهی برای گذر به دانش فرهنگی.
Parvane
ویتگنشتاین درعوضِ بحث بر سر موجودیتهای نظری، به نحوهی استفادهی ما از "من" توجه کرد.(78) در پژوهشهای فلسفی تقریباً در هر صفحه هشت بار "من" و چهار بار "ما" آمده است؛
Parvane
کلمات با بیان بدوی و طبیعی حس مرتبطاند و بهجای آن مورداستفاده قرار میگیرند.(70)
نهایتاً بیان شفاهی درد جای گریه را میگیرد ولی آن را توصیف نمیکند. پس بیان بیرونی معیاری تعیین میکند که امر درونی، برحسب آن منشنمایی میشود. بچه یاد میگیرد درد را بر خودش بازنمایی و آن را به طرق متعددی بیان کند؛ و اینچنین است که او به فضای منطقیِ ضروری برای مفاهیم پیچیدهتری چون امید یا قصد دست مییابد.
Parvane
دلایل فرق دارند. آنها توجیه عمل هستند و قدرت معمولاً دست کسی است که عمل میکند.
Parvane
من، من عمیقاً راز آمیز است!
Parvane
من نباید چیزی بیش از آینهای باشم که خوانندهی من تفکر خود را با تمام از شکل افتادگیاش در آن ببیند و بتواند به کمک آن به راه راست برگردد
سپهر
قدرت جعلی کلمه میتواند چنان شبیه اشیاء واقعی شود که هیچ قدرت تمایزبخشی نتواند امکان تشخیص دروغ از حقیقت را به ما بدهد. این قدرت میتواند چنان ما را فریب دهد که گویی ما تنها کسی هستیم که حقیقت را دریافتهایم.
مریم
استعارهی جستن یکی از قدیمیترین اصطلاحات مورد استفاده برای گفتوگو دربارهی حل مسأله است. ما در "فضا"ی مشکل جستجو میکنیم و پاداش پشتکارمان، [کسب] بینش است.
Parvane
معنای "من" در محاصرهی مه غلیظ زبان است
Parvane
وضوح، اساس آرامش ذهن است
Saeedeh Heydarian
به من بگو چگونه میجویی تا به تو بگویم چه میجویی
Saeedeh Heydarian
اگر زندگیمان در محاصرهی مرگ است سلامت فهممان هم در محاصرهی جنون است
Saeedeh Heydarian
همیشه از ارتفاعات سترونِ زیرکی به درههای سبزِ بلاهت فرود میآید.
B612
از سوی دیگر نوشتهها و آموزشهای بیشتر روانکاوان، آدم را دعوت به ورود به جهان لنگرگاههای امن میکند. آنها گزارش واقعیات، معانی، تفاسیر و نظریاتی هستند که همانان یا اساتیدشان کشف کردهاند-گفتمانی مسلط و بیپایان که تسکین میدهند و ما را در راه نگه میدارند- فروید سخنوری متبحر بود.
سپهر
فیلسوف میکوشد واژهی رهاییبخش را بیابد. واژهای که نهایتاً به ما اجازه دهد آنچه را تاکنون بر ناخودآگاه ما به صورت نامحسوسی سنگینی میکرده است، به چنگ آورد.
سپهر
او افراد را وادار به بیان اندیشههایشان نمیکرد. این امر به گفتوگوی بیهدف و میزان نامعقولی از کلمات و تصاویر میانجامد که اندیشه را خفه میکند. اینکه حرفی برای گفتن نباشد میتواند تسلیبخش باشد زیرا آن زمان است که فرصتی برای اندیشیدن میتواند به وجود بیاید؛ و گاهی هیچ نکتهای در گفتن چیزی وجود ندارد.
سپهر
اگر کسی هنوز بر خود مسلط نشده باشد نمیتواند حقیقت را بگوید. فرد نمیتواند حقیقت را بگویید اما نه به این دلیل که هنوز بهقدر کافی باهوش نیست. حقیقت را صرفاً کسی میتواند بگوید که از پیش آنجا خانه کرده باشد، نه کسی که هنوز در فضای عدم حقیقت زندگی میکند و چیزی بیش از این از دستش برنمیآید که از درون عدم حقیقت بهسوی آن حرکت کند. (4)
سپهر
ویتگنشتاین فکر میکرد تا زمانی که خطا رفع نشده باشد به گوش کسی حقیقت خواندن بیفایده است. ما باید مسیری از خطا به سمت حقیقت بیابیم و به این منظور باید مرتباً در دریای شک و تردید غوطهور شویم.
سپهر
حجم
۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه
حجم
۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۷۹ صفحه
قیمت:
۱۸,۰۰۰
تومان