بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ۳+۳ شاید ۱۰۰ | طاقچه
تصویر جلد کتاب ۳+۳ شاید ۱۰۰

بریده‌هایی از کتاب ۳+۳ شاید ۱۰۰

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۷از ۱۶۹ رأی
۳٫۷
(۱۶۹)
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم.
Aisan
ترس از لرد هم قشنگه و باعث میشه آدم یادش بیاد که آدم هست و خیلی ضعیفه که از پارس یک سگ هم می‌ترسه و جا می‌زنه و گرنه ما که زبونمون زیادی درازه، مهم پای عمله.
Z.SH
کوچه با انبوهی از درختان بلند درهم‌تنیده شده مانع تابش آفتاب تابستان بود. به روی صورت سنگ‌فرش‌هایش تنها صدای آوازخوانی گنجشک‌ها و بلبل‌ها به‌گوش می‌رسید.
arezo
آدم باید خودش به خودش احترام بذاره.
alaa
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم.
Dayana
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم
🍀.MINA.🍀
سام با حرص گفت نه و یک زور محکم زد و داد زد: اِ باز شد و با خنده‌ای تمسخرآمیز ادامه داد: اگه تا یک دقیقه دیگه روشنش نکنی از صدای این جونوورا کلاً خل می‌شم. چه مرگشونه انقدر می‌خونن؟! بهرام نگاهی به سام انداخت و هولش داد طرف ماشین و گفت: برو سوار شو جا نمونی. جک جوونورای محله شمان و مثل تو پرحرفن. سام از روی کاپوت ماشین پرید آن‌طرف ماشین و سوار شد.
Mojgan Khoddam
پرنده هرچند هم که در قفس باشد آزاد است و امید به زندگی برایش میلیون‌ها برابر از ماهی در تنگ بیشتر است. اگر ماهی تنگش بشکند بی‌درنگ در خشکی زمین می‌میرد و آب‌رفته را نمی‌توان جمع کرد ولی اگر پرنده در قفسش باز شود بال می‌گشاید و او از رهایی می‌خواند.
ili001
الهی حتی دشمن آدم هم سروکارش به بیمارستان‌های دولتی و غیردولتی و دکترهایی که در قساوت قلب همچون جلادن نیفتد.
زیبا
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم.
alaa
خیلی وقتا آدم باید به‌خاطر اینکه دوسش دارن کوتاه بیاد.
Zeinab
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم.
Hope
الهی حتی دشمن آدم هم سروکارش به بیمارستان‌های دولتی و غیردولتی و دکترهایی که در قساوت قلب همچون جلادن نیفتد.
رمز دوم ندارم حیف😞
نوشته مربوط به شماست. من منیژه رو بزرگ کردم و می‌دونم وقتی دلش می‌شکنه بیشتر ساکت میشه، شاید تو دلشو شکسته باشی و اون بهت نگفته.
رمز دوم ندارم حیف😞
تمام قامتش شکست. پایه لاله را در دست داشت و کاغذ را در دست دیگرش. کم مانده بود روی زمین درازکش شود. بلندبلند قار زد. باورش نشد، با زاری به گریه افتاد.
parl._.merlin
به نام خدا کوچه با انبوهی از درختان بلند درهم‌تنیده شده مانع تابش آفتاب تابستان بود. به روی صورت سنگ‌فرش‌هایش تنها صدای آوازخوانی گنجشک‌ها و بلبل‌ها به‌گوش می‌رسید. کنار یک ماشین خارجی مدل‌بالا چند دقیقه بود که دو جوان شیک‌پوش دور می‌زدند. یکی‌شان چسبیده بود به در ماشین و درحالی‌که زبانش لای دندان‌هایش بود سر آن‌یکی غر می‌زد و آن‌یکی با خونسردی تمام به جلوی ماشین تکیه داده بود و با سیگارش که گاهی پکی به آن می‌زد بازی می‌کرد. آن‌یکی که داشت در ماشین را باز می‌کرد، گفت: بهرام دارم سکته می‌کنم بیا اینجا، چطور می‌تونی این‌قدر خونسرد باشی. بهرام: تو در رو باز کن باقی‌اش با من، سام ببینم می‌تونی، یک کاری بکنی و نق نزنی؟!
💕Adrien💕
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم.
سوگل
۳ + ۳ شاید ۱۰۰
helya.B
پرنده هرچند هم که در قفس باشد آزاد است و امید به زندگی برایش میلیون‌ها برابر از ماهی در تنگ بیشتر است. اگر ماهی تنگش بشکند بی‌درنگ در خشکی زمین می‌میرد و آب‌رفته را نمی‌توان جمع کرد ولی اگر پرنده در قفسش باز شود بال می‌گشاید و او از رهایی می‌خواند.
Zeinab
دستی رو که نمی‌شه برید باید بوسید.
Zeinab
بی‌خیال باش و به مسائل زیاد عمیق نشو. خودشون درست می‌شن.
کاربر ۲۱۷۱۰۵۶
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم.
Parnian88
بهرام: تو مطمئنی که سیاوش اونجاست؟ سام: آره بابا منیژه زنگ زد گفت بیاد. بهرام: الان حالش رو جا میارم. صدای ضبط ماشین توجه همه را جلب می‌کرد. ظرف کمتر از نیم ساعت رسیدند جلوی کافه‌رستورانی.
♡♡doonya♡♡
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم
aarrr7a
دفعه آخرت باشه از این آشغالا بکشی، این دفعه خواستی آرامش بگیری یکی‌دو رکعت نماز بخون تا شاید خدا از سردرگمی درت بیاره.
parl._.merlin
ش: چه خوب چه بد من الان دوتا زن دارم و هردو زنمو هم دوست دارم. نمی‌تونم ملکه رو طلاق بدم. هر چی اسمشو می‌خواین بذارین اما سینه من بزرگه و جا واسه همه هست. سیاوش از حرف خودش کیفی کرد و نیشخند بی‌ننگی زد. بهرام با تأسف ابروهایش را درهم کرده بود و چانه‌اش را جمع. بهرام: مشکل اینه که سینه باقی مثل تو نیست یک‌وقت دیدی فقط تو همه رو دوست داری.
فرنیا
عجب عالمی دارد این عالم «تله‌پاتی»! راست می‌گویند که وقتی چیزی به دلت بیفتد اتفاق می‌افتد!
عاطفه
برای خیلی از آدم‌ها در کار بودنت است که معنای در بار بودنت را می‌دهد!
Zeinab
(بی‌هوا هوای تو برداشتیم به‌اشتباه فکر کردیم هوای ما رو داشتی)
کاربر ۲۱۷۱۰۵۶
خیلی وقت‌ها احساس می‌کنیم خودمان را خوب می‌شناسیم اما از همه بیشتر با خودمان بیگانه‌ایم.
(:Tarlan banoo:)

حجم

۲۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۳ صفحه

حجم

۲۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۴۳ صفحه

قیمت:
رایگان