بریدههایی از کتاب فلسفه برای زندگی و دیگر موقعیتهای حساس
نویسنده:جولز اونز
مترجم:فاطمه حسینی سارانی
ویراستار:پوریا محمودی، محسن فرهمند
انتشارات:انتشارات میلکان
امتیاز:
۳.۸از ۳۸ رأی
۳٫۸
(۳۸)
اگر عقلتان را به کار ببرید تا بر وابستگی یا بیزاریِ ناشی از شرایط بیرونی غلبه کنید، میتوانید در هر وضعیتی آرام بمانید؛ حتی اگر کشورتان اشغال شده باشد و ستمگری در حال شکنجهتان باشد، این کار ممکن است.
امیرحسین
فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی نگران این است که باقی مردم چطور دربارهاش فکر میکنند. چنین فردی عصبی، بدگمان، خشمگین و درمانده میشود و همهٔ اینها برای این است که تمرکزش را کاملاً روی نظر مردم میگذارد؛ روی چیزی تمرکز میکند که از کنترلش خارج است.
امیرحسین
تابآوری و سلامت روانی از این برمیآید که در یک موقعیت روی چیزی تمرکز کنیم که در کنترل و اختیار ماست، بدون اینکه خودمان را بر سر چیزی که در کنترلمان نیست به دیوانگی بکشانیم.
امیرحسین
«آشفتگی انسانها از اتفاقات نیست، بلکه از نظرشان دربارهٔ آن اتفاقات برمیآید.
maryam
فهمیدم کارکرد دانشگاه بیشتر به کارخانه شبیه است: کارت ورودمان را میزدیم، مقالهمان را تحویل میدادیم، کارت خروج را میزدیم و بعد به حال خود رها میشدیم. به نظر میرسید برای بهزیستی یا اینکه دانشجویانِ دورهٔ کارشناسی تکاملِ شخصیتیِ بیشتری پیدا کنند، دغدغهٔ سازمانیِ کمی وجود داشت. (۱) همینطور دانشجویان نیز امید چندانی نداشتند که آنچه خواندهاند ممکن است واقعاً در زندگیشان کاربردی باشد، چه برسد به اینکه بتواند جامعه را بهبود دهد.
Ray
«عادتهای بد مخفیانه حرکت میکنند و بهآرامی به نزدیکترین افراد منتقل میشوند؛ بنابراین، درست مانند زمان طاعون، باید مراقب باشیم کنار کسانی که از قبل به آن دچار شدهاند و بیمارند ننشینیم... . پس در انتخاب دوستانمان باید به ویژگیهایشان توجه کنیم.
maryam
من ارباب سرنوشت خویشتنم:
من ناخدای روح خود هستم.
SaNaZ
اورلیوس مینویسد: «بسیاری از نگرانیهایی که آزارتان میدهند زائدند. چون مخلوق خیالاتتان هستید، میتوانید خودتان را از آنها خلاص کنید و به پهنهٔ وسیعتری بروید. ب
کاربر ۶۵۳۸۵۳۶
روانشناسان معاصر، مانند دنیل کانِمَن، معتقدند ما مغزی «دوپردازنده» داریم؛ یکی سیستم فکریای که بیشتر خودکار و براساس عادت است و دیگری سیستم فکریای که توانایی تفکر خودآگاه و معقولِ بیشتری دارد. این سیستم خودآگاه و متفکر، در مقایسه با سیستم خودکار، کندتر و از نظر انرژی پرمصرفتر است؛ برای همین، خیلی کمتر از آن استفاده میکنیم.
اگر قرار است فلسفه تغییرمان دهد، لازم است با هر دو سیستم کار کند؛ این همان کاری است که فلسفهٔ کهنِ یونان انجام داد که روندی دوقسمتی را شامل میشود: اول عادت را خودآگاهانه انجام دادن، سپس خودآگاهی را به عادت تبدیل کردن
امیرحسین
"در جریان رویدادها روحت را نرنجان تا آنها تو را نرنجانند." تازه متوجه شدم اگر اجازه ندهم، اتفاقات بیرونی هیچ کنترلی بر من نخواهند داشت و فهمیدم تنها چیزی که میتوانم کنترل کنم خودم هستم.»
امیرحسین
میتوانم بسیار زیر فشار باشم، چون فرد پرتلاش و موفقیام، ولی به خودم یاد دادهام اینرا یادآوری کنم که چهچیزی در کنترلم است و چهچیزی نیست. وقتی چیزی خوب پیش نمیرود، سعی میکنم بیش از حد به موقعیت واکنش نشان ندهم، ولی به خودم یادآوری میکنم در چیزهایی که میتوانم کنترل کنم محدودیتهایی وجود دارد.
امیرحسین
فرد خشمگین بهشدت به تمام چیزهایی که از دنیا طلب دارد حساس و از تمام چیزهایی که دریافت کرده غافل است.
ehsanml
اگر توقعاتِ بیش از حد یکی از دلایلِ خشم باشد، درمانش این است که توقعاتمان را کم کنیم
Raymond
مونتنی درست میگوید: همهٔ ما غنیتر از چیزی هستیم که فکر میکنیم و فراموش کردهایم چه قدرتی درونمان است
maryam
ممکن است تواناییمان در تغییر عادتهای احساسیمان را ژنها و محیط اطرافمان تعیین کرده باشند، ولی معتقدم ما تقریباً همیشه، کمی فضا برای تغییر و کمی ظرفیت برای بهچالشکشیدن برنامهریزی خودکارمان داریم و تقریباً همهٔ ما میتوانیم با تمرین بهنوعی عاقلتر و شادتر باشیم.
محمد جواد اخباری
این کتاب مدرسهٔ رؤیایی و برنامهٔ درسیِ آرمانیام است
امیرحسین
چهچیزی این اطمینان غیرمنتظره را به سیاستگذاران داده است که حکومتها میتوانند مردم را خوشبختتر کنند؟
SaNaZ
(سیسرو مینویسد فلسفه به ما میآموزد که «پزشک خود باشیم»)
قمار عاشقانه
«خودت را بشناس»؛ «زندگی چیزی جز آنچه میپنداری نیست»؛ «میانهرو باش»؛ «آنچه برایت اتفاق میافتد مهم نیست، کاری که دررابطهبا آن میکنی مهم است»؛ «ناخدای روحت باش»؛ «بدون اجازهٔ شما کسی نمیتواند بهتان آسیب برساند»؛ «سختی چیزی است که شخصیتِ انسانها را نشان میدهد»
tayarani
دفعهٔ بعدی که در موقعیتی واقعاً دشوار و پراضطراب قرار دارید، به این توجه کنید که افراد نزدیکتان چطور به آن واکنش نشان میدهند. بعضی از افراد هراسان خواهند شد؛ زیرا آنها روی جنبههایی از موقعیت تمرکز میکنند که کنترلی بر آن ندارند، ولی دیگران آرامش خود را حفظ خواهند کرد و فوراً روی کاری تمرکز میکنند که میتوانند در همین لحظه انجام دهند تا موقعیت را تغییر دهند و روی آن کنترل پیدا کنند. تابآوری و سلامت روانی از این برمیآید که در یک موقعیت روی چیزی تمرکز کنیم که در کنترل و اختیار ماست، بدون اینکه خودمان را بر سر چیزی که در کنترلمان نیست به دیوانگی بکشانیم
محدثه ظریفیان
عصبشناسان برای تواناییِ چشمگیرِ مغز انسان در تغییرِ خود واژهای دارند: «انعطافپذیری.» فیلسوفان کهن یونان و روم اولین مدافعان انعطافپذیری بودند. بهزبان فیلسوف رواقی اپیکتتوس: «هیچچیز مهارپذیرتر از روح انسان نیست.»
امیرحسین
فلسفه کارآموزی است؛ مجموعهای از تمرینهای روزانهٔ روانی و جسمی است که با انجامدادن آسانتر میشود. فیلسوفانِ یونانی اغلب بهعنوان استعاره از ورزشِ ژیمناستیک استفاده میکردند: درست همانطور که عضلاتمان را با تکرارِ تمرینات قوی میکنیم، «عضلات اخلاقی» مان را با تکرار تمرینات خاصی قوی میکنیم. بعد از کارآموزیِ کافی بهصورت طبیعی احساسی درست را در موقعیتی درست تجربه میکنیم و کارِ درست را انجام میدهیم؛ فلسفهمان به «عادت» تبدیل میشود و به چیزی دست مییابیم که رواقیون آنرا «جریان خوب زندگی» مینامند.
امیرحسین
هیچگاه افراد یک ملت، همگی، با یک شکل از خوشبختی موافق نخواهند بود. ب
رضا عابدیان
«آشفتگی انسانها از اتفاقات نیست، بلکه از نظرشان دربارهٔ آن اتفاقات برمیآید.»
رضا مهدوی
بااینحال باور دارم برایمان بسیار مهم است که پیروز شویم و بعداً تا ابد از این نگران شویم که چه رفتار بدی داریم. در حال حاضر لازم است هیولای فعلی را پایین بکشیم.
مهدی
بودجهٔ دولتها بهشدت کاهش یافته و پول تورم پیدا کرده است تا بانکهای خصوصی را از ورشکستگی نجات دهد؛ همچنین به نظر میرسد تمام دولتهای دنیا امیدوارند تغییرات اقلیمی بهخودیخود از میان برود. در مواجهه با چنین نظامی، به نظر نمیرسد تصمیم به زندگی در چادر گزینهٔ احمقانهای باشد.
مهدی
سقراط میگفت بیشترِ افراد در طول زندگی خوابگردی میکنند؛ چون هیچوقت از خود نمیپرسند مشغول انجام چه کاریاند یا چرا آنرا انجام میدهند. آنها ارزش و باورهای والدین یا فرهنگشان را برمیگیرند و آنرا بدون هیچ چونوچرایی میپذیرند؛ ولی اگر از روی اتفاق، باورهای اشتباهی را بپذیرند، بیمارشان خواهد کرد.
شایان
چگونه اشتباه در کنترل ما را میرنجاند
اپیکتتوس استدلال میکند بسیاری از رنجها از این ناشی میشوند که دو اشتباه میکنیم: اول، سعی میکنیم کنترل حاکمیت مطلق خود را روی چیزی در محدودهٔ ۲ نشان دهیم؛ چیزی که در اختیار و کنترلمان نیست. سپس، زمانی که در کنترلش شکست میخوریم، احساس بیچارگی، بیاختیاری، عصبانیت، گناه، اضطراب، یا افسردگی میکنیم. دوم، مسئولیت محدودهٔ ۱، یعنی افکار و باورهایمان را که در کنترلمان هستند، برعهده نمیگیریم؛ درعوض، دنیای بیرون، والدینمان، دوستانمان، شریک زندگیمان، اقتصاد، محیط، یا سیستم طبقاتی را مسئول باورهایمان میدانیم و سپس دوباره کارمان به احساس ناراحتی، بیچارگی، فریفتگی، بیاختیاری و ناتوانی در برابر شرایط بیرونی میکشد.
امیر
«آشفتگی انسانها از اتفاقات نیست، بلکه از نظرشان دربارهٔ آن اتفاقات برمیآید.»
کاربر Shaylii6
میتوانستم از خودم بپرسم: «چرا همه باید تأییدم کنند؟ آیا این کار واقعبینانه است؟ شاید بتوانم خودم را بپذیرم.
حسن شراره
حجم
۳۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۳۸۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۱,۳۰۰۳۰%
تومان