مشکل آموزش دادن به آدمهای احمق این است که آنها نمیدانند احمق هستند.
IMojtaba
ما یاد گرفتیم «بودن یا نبودن...» اما منطقهٔ خاکستری بزرگی بین آنها وجود دارد. شاید در زمان شکسپیر مردم فقط دو گزینه داشتند.
mini me
روزنامهها دربارهٔ حملهٔ تروریستی با بمبهای سیاهزخم و آسیب جدید و کشندهٔ مننژیت هشدار میدهند و تنها مُسَکنی که روزنامهها میتوانند پیشنهاد دهند، بنِ خرید پستی برای خرید خوشبوکنندهٔ زیر بغل است.
amin namaki
اساساً ما حیوانات بزرگ و پیشرفتهای هستیم. به این دلیل تکامل یافتهایم که بتوانیم صدف را باز کنیم و مغز خامش را بخوریم. اما حالا از ما انتظار میرود که راه سیصد خواهر کارداشیان و هشتصد برادر بالدوین را دنبال کنیم. جداً با سرعتی که آنها کارداشیانها و بالدوینها را تولید میکنند، انواع دیگر انسانها محو خواهند شد. بقیهٔ مردم ـ من و تو ـ فقط بنبستهای تکامل هستیم که منتظریم فرصتی بیابیم تا سوسویی بزنیم.
amin namaki
او به من میگوید که «تو چیزهای زیادی داری که برایشان زندگی کنی.»
هر دوی ما میدانیم که او دروغگویی بیش نیست.
IMojtaba
تصورم این است که من چه چیزی برای از دست دادن دارم؟ همهٔ آن چیزی که من نیاز دارم این است که برخی از شیرینکاریهای پیرمرد را برایش زنده کنم و او را آنقدر بخندانم که دوباره جان بگیرد. فکر میکردم این کار ضرری ندارد.
IMojtaba