بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب وقفه در مرگ | طاقچه
تصویر جلد کتاب وقفه در مرگ

بریده‌هایی از کتاب وقفه در مرگ

ویراستار:آزاده زارع
امتیاز:
۳.۳از ۲۶ رأی
۳٫۳
(۲۶)
زندگی مملو از اعتراض است. همواره یکی می‌گوید هیچ دلش نمی‌خواسته به دنیا بیاید، یا کسی می‌گوید مایل نیست از دنیا برود...
Dayan
زندگی همین است دیگر... انسان انتظار کسی را می‌کشد که هرگز نخواهد آمد... ابتدا تردید و سوءظن به جانش می‌افتد، سپس خشم جای آن را می‌گیرد، اما پس از مدتی اندیشیدن، آرام می‌گیرد. همواره به این صورت بوده که زنی حرفی می‌زند و مردی اشتباه برداشت می‌کند، سپس زن تنها راه چاره را در عذرخواهی می‌بیند و همه چیز رو به راه می‌شود. این اتفاق بارها و بارها تکرار می‌شود. گاهی حتی کار به گریه و زاری می‌کشد. اما خوب، زندگی همین است دیگر.
Poouria Mohgimy
از نظر مرگ همهٔ انسان‌ها زشت هستند، حتی اگر به نظر خودشان ملکهٔ زیبایی باشند، مرگ اهمیتی به آن نخواهد داد.
نسترن
برخی انسان‌ها همواره از کمبود خواب گلایه می‌کنند؛ از این رو هر زمان که فرصتی پیدا می‌کنند، به استراحت می‌پردازند. البته همه می‌دانند که مشکل این افراد کمبود خواب نیست، بلکه از نبود آرامش در عذاب هستند.
Reza Qas
نمی‌توان با استعمال واژه‌ای زیبا همه چیز را توجیه کرد. مگر واقف نیستی که واژه‌ها تنها برچسبهای نامگذاری اجسام هستند، نه خود آن‌ها؟! هرگز کسی به ماهیت و مفهوم واقعی اجسام واقف نخواهد شد؛ زیرا عنوانی که بر یک جسم یا پدیده تعلق می‌گیرد قراردادی است که ما بر آن توافق می‌کنیم.
شراره
بدون وجود مرگ رستاخیزی وجود نخواهد داشت و بدون رستاخیز هم دیگر نیازی به کلیسا نخواهد بود!
شراره
در صورت پایان مرگ، همه چیز مجاز می‌شود!
شراره
"فلسفه‌بافی همان آموزش مردن است."
شراره
زندگی نیز همچون ارکستری است که همواره در حال نواختن است؛ گاه هماهنگ و گاه ناهماهنگ.
شراره
در سراسر تاریخ فیلسوفان در دو دستهٔ اصلی از قبل تقسیم بوده‌اند: خوش‌بین‌ها و بدبین‌ها... و یا به عبارتی سرخوش‌ها و اخموها
پویا پانا
ببین چه زود بهار جوانی‌مان به خزان تبدیل می‌شود، اما ما ناامید نمی‌شویم... تو نیز به زمان حال بیاندیش و گذشته را به گذشته واگذار کن... تو هم به این وقایع عادت خواهی کرد و خیلی زودتر از آن‌چه تصور کنی با همان قصاوت سابق به فعالیت‌های خود ادامه خواهی داد و آنان را که واجد شرایط زندگی در این دنیا نیستند، از میان برخواهی داشت...»
پویا پانا
لحظه‌هایی که فرد احساس ناتوانی می‌کند، در زندگی هر کسی دیده می‌شود. اگر کسی تا امروز را بدون این احساس زندگی کرده باشد، مطمئنآ فردا روزی آن را تجربه خواهد کرد،
پویا پانا
نباید برای یک ناشناس بی‌ارزش خود را ناراحت کرد.»
پویا پانا
گفتگوها هرگز انتهایی ندارند، حتی اگر برخی تصور کنند که مخاطب خود را قانع کرده‌اند.
Mozhgan
«مرگ بر دشمنان زندگی!»
پویا پانا
فلسفه هم به مرگ نیازمند است و هم به باور. اگر می‌نشینیم و به بحث‌های فلسفی می‌پردازیم به این دلیل است که می‌دانیم خواهیم مرد. فیلسوف مشهوری می‌گوید: "فلسفه‌بافی همان آموزش مردن است."
پویا پانا
آن‌چه این بیچاره‌ها را به اسارت گرفته بود، زندگی بود.»
پویا پانا
در مثل‌ها آمده، " بر هر ملتی کسانی حکومت می‌کنند که لیاقت آن‌هاست
پویا پانا
ما انسان‌ها کاری جز حرف زدن از دستمان ساخته نیست.
پویا پانا
زندگی مملو از اعتراض است. همواره یکی می‌گوید هیچ دلش نمی‌خواسته به دنیا بیاید، یا کسی می‌گوید مایل نیست از دنیا برود...
پویا پانا
زندگی نیز همچون ارکستری است که همواره در حال نواختن است؛ گاه هماهنگ و گاه ناهماهنگ. در دوران زندگی، هر اتفاقی ممکن است روی دهد. مثلا کشتی تایتانیک لازم است به آب انداخته و غرق شود. اگر پری دریاها و ایزد آب‌ها اراده کنند، بزرگ‌ترین و مقاوم‌ترین شناورها نیز قادر به گریختن از سرنوشت نیست.
پویا پانا
زندگی همین است دیگر... انسان انتظار کسی را می‌کشد که هرگز نخواهد آمد... ابتدا تردید و سوءظن به جانش می‌افتد، سپس خشم جای آن را می‌گیرد، اما پس از مدتی اندیشیدن، آرام می‌گیرد. همواره به این صورت بوده که زنی حرفی می‌زند و مردی اشتباه برداشت می‌کند، سپس زن تنها راه چاره را در عذرخواهی می‌بیند و همه چیز رو به راه می‌شود. این اتفاق بارها و بارها تکرار می‌شود. گاهی حتی کار به گریه و زاری می‌کشد. اما خوب، زندگی همین است دیگر.
پویا پانا
مرگ در هر گامی که برمی‌داریم، مراقب ما است: تعویض خانه، شهر، شغل، عادات، آداب، استعمال یا ترک دخانیات، کم‌خوری، پرخوری یا اعتصاب غذا، معافیت یا تنبلی، سردرد، زخم معده، ابتلاء به اسهال یا یبوست، طاسی سر، انواع سرطان‌ها، مثبت، منفی یا خنثی بودن... این‌ها همه اموری هستند که در پرونده‌ها ذکر شده و اگر می‌توانستیم به آن پرونده دسترسی پیدا کنیم، دیگر متعجب نخواهیم ماند که چطور مرگ می‌تواند همه چیز را در مورد ما بداند؛
abbas
زندگی نیز همچون ارکستری است که همواره در حال نواختن است؛ گاه هماهنگ و گاه ناهماهنگ. در دوران زندگی، هر اتفاقی ممکن است روی دهد. مثلا کشتی تایتانیک لازم است به آب انداخته و غرق شود. اگر پری دریاها و ایزد آب‌ها اراده کنند، بزرگ‌ترین و مقاوم‌ترین شناورها نیز قادر به گریختن از سرنوشت نیست.
abbas
داس نیز از جمله اجسامی بود که مانند برخی انسان‌ها همواره از کمبود خواب گلایه می‌کنند؛ از این رو هر زمان که فرصتی پیدا می‌کنند، به استراحت می‌پردازند. البته همه می‌دانند که مشکل این افراد کمبود خواب نیست، بلکه از نبود آرامش در عذاب هستند.
abbas
بزرگ‌ترین رویای انسان‌ها، از زمانی که قدرت اندیشه را به زنجیر کشید و از آن بهره گرفت، رویای دستیابی به حیات جاودانه در این کرهٔ خاکی بوده و هست.
Myde
بدون وجود مرگ رستاخیزی وجود نخواهد داشت و بدون رستاخیز هم دیگر نیازی به کلیسا نخواهد بود!
احسان رضاپور
«کلیسا هرگز به دیگران اجازهٔ توضیح خواستن نمی‌دهد. شما که می‌دانید ما به جز بالیستیک، تخصص دیگری هم داریم!» - «کدام تخصص؟» - «تلقین و فطری نمودن امور، با استفاده از باورها و غریزهٔ کنجکاوی مردم.»
احسان رضاپور
متأسفانه آن زمان که سیاست بر لبهٔ منجلاب گام برمی‌دارد و مصلحت‌گرایی به عنوان رهبر ارکستر آن، چوب هدایت را به دست می‌گیرد، بدون تردید پلیدی و ناپاکی آرام‌آرام منطق خود را حاکم کرده و سعی می‌کند خاطرنشان کند که هنوز تا غرق شدن کامل در باتلاق، زمان کوتاهی باقی مانده و آخرین چاره پذیرش خواسته‌های آن‌هاست.
احسان رضاپور

حجم

۱۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۱ صفحه

حجم

۱۷۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۱ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۵۰%
تومان