- طاقچه
- ادبیات
- نامهها
- کتاب دفترچهها
- بریدهها
بریدههایی از کتاب دفترچهها
۳٫۹
(۷)
به پوچگرایی، گفتهای از تولستوی را بهعنوان نمونهای از منطقِ غیرمنطقی باید افزود: «اگر همهٔ مائدههای دنیوی که ما برایشان زندگی میکنیم، همهٔ لذتهایی که از زندگی میبریم، ثروت، افتخار، شأن و اعتبار و قدرت را مرگ از ما برباید، این مائدهها هیچ ارزش و مفهومی ندارند. اگر زندگی جاودانه نباشد، خیلی ساده چیز پوچی است، ارزش زندهبودن را ندارد و باید هر چه زودتر بهوسیلهٔ خودکشی از شرش خلاص شد.» (اعتراف.)
اما تولستوی کمی بعد گفتهاش را اینگونه اصلاح میکند: «وجود داشتن مرگ ناچارمان میکند یا داوطبانه از زندگی چشم بپوشیم، یا زندگیمان را طوری تغییر دهیم و مفهومی به آن ببخشیم که مرگ نتواند آن را برباید.»
شلاله
غریزهٔ شهوت شاید به این علت در انسان پدید آمده که او را از راه اصلیاش منحرف سازد. این غریزه افیونش است. همهچیز در آن به خواب میرود. بیرون از آن، همهٔ چیزهای دیگر زندگیشان را از سر میگیرند. درعین حال پارسایی نژاد را نابود میکند، موضوعی که شاید حقیقت داشته باشد.
شلاله
تنهایی، تجمل ثروتمندان است.
پویا پانا
آدمها در سیاست درک نکردهاند بعضی از برابریها تا چه اندازه دشمن آزادی هستند. در یونان مردمانِ آزادی وجود داشتند، چون بردههایی هم در آن میزیستند.
پورآزاد
پارَن
خدا خودش را نیافریده. او زادهٔ غرور انسان است.
فهمیدن، آفریدن است.
شلاله
«ما در چهلسالگی با همان گلولهای خواهیم مرد که در بیستسالگی به قلبمان شلیک کردهایم.»
پویا پانا
در عشق حرمتی وجود دارد. اگر از دست داده شود، دیگر از عشق چیزی باقی نمیماند.
Faezeh
اگر میتوانستید از تنهایی حداکثر استفاده را ببرید، این همه دربارهاش نمینوشتید.
ali73
چند کلمه از گراهام گرین که در دفتر خاطراتش یادداشت کرده: «نباید از مرگ ترسید، چون با این کار شأن و اعتبار زیادی به آن داده میشود.»
شلاله
«آدم باید عشقی داشته باشد ــ عشقی بزرگ در زندگیاش، زیرا عذر موجهی خواهد شد برای نومیدی بیدلیلی که از پا درِمان آورده است.
پویا پانا
اگر به نقطهٔ عطفی در زندگیام رسیدهام، به خاطر آن چه به دست آوردهام نیست، بلکه به علت چیزهایی است که از دست دادهام.
فی. ا
آنچه برای زنها تحملناپذیر است مهربانی بدون عشقی است که مرد میتواند به آنها ابراز کند.
پویا پانا
اراده نیز گونهای تنهایی است.
ali73
بیگناهی یک فرد هماهنگ شدن مطلق با جهانی است که در آن زندگی میکند.
مثال: بیگناهی گرگ.
بیگناه کسی است که توضیحی نمیدهد.
پویا پانا
«این عربها روبنده روی صورت دخترهاشان میگذارند. آه! هنوز متمدن نشدهاند.»
پویا پانا
مشکل بزرگ زندگی، دانستن این امر است که چگونه باید با آدمها کنار آمد.
پویا پانا
همانندهای من، آنهایی هستند که بهرغم همهچیز دوستم دارند، بهرغم خوارشدن به من علاقهمند میمانند، بهرغم فرومایگی، برخلاف خیانتکردن، مرا و نه آنچه کرده و خواهم کرد و تا زمانی که خودم را دوست دارم، آنها هم دوستم دارند، حتا اگر خودکشی کنم.»
پورآزاد
ژوئیه
آنچه برای زنها تحملناپذیر است مهربانی بدون عشقی است که مرد میتواند به آنها ابراز کند.
برای مرد، ملایمتی تلخ است.
شلاله
این کارگر پیری که جلو پنجرهاش ایستاده، عینک قدیمی بزرگی به چشم دارد که برای خواندن کتابی که عاقلانه کف دو دستش باز نگه داشته، میخواهد از آخرین روشناییهای روز استفاده کند.
شلاله
باید با رنج تنفرانگیز بشریت خود را آلوده کرد و بهایش را پرداخت. دنیای کثیف، منزجرکننده و چسبناک درد و رنج.
پویا پانا
عشق شادی گذشتهام و رنج امروزم است.
پویا پانا
آیا میتوان کشوری را مانند یک زن دوست داشت؟
پویا پانا
هیچ چیزی را بر پایهٔ عشق نمیتوان بنیاد گذاشت: عشق گریز است، گسیختگی است، لحظههای شگفتیانگیز است یا سقوطی بیتأخیر.
پویا پانا
کمونیسم پیامد منطقی مسیحیت است.
پویا پانا
کسانی که زیادی عدالت را دوست دارند، حق عاشق بودن را ندارند.
پویا پانا
و زندگی چیزی نیست جز شکنجهٔ طولانی زاییدن.
پویا پانا
عجیب است: عدم امکان تنهابودن و عدم امکان تنها نبودن. آدم هر دو را میپذیرد. دوتایی با هم سودمندند.
kian
فرودستی و عظمت این دنیا: هیچ حقیقتی را ارایه نمیدهد، مگر عشقها را.
پوچی فرمانروا است و عشق نجاتدهنده.
پورآزاد
روزهایی هستند که دنیا دروغ میگوید و روزهایی که راست. امشب راست میگویدــ و با چه پافشاری و چه زیبایی غمانگیزی.
فی. ا
نمیدانم جز این تنهابودن خودم با خودم، چه چیز بهتری را میتوانم آرزو کنم. اکنون آرزوی خوشبخت بودن را ندارم، اما فقط میخواهم آگاه باشم.
rain_88
حجم
۲۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۲۱۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان