بریدههایی از کتاب نظریه انتقادی؛ از مکتب فرانکفورت تا مکتب پسامدرن
۳٫۸
(۸)
تولیداتِ رسانهها نشانهها، اسطورهها و منابعی را بهدست میدهند که افراد از طریقِ آنها فرهنگی مشترک میسازند و متناسب با سهمی که در آن دارند، به بخشی از فرهنگ و جامعه تبدیل میشوند. نمایشهای رسانهای نشان میدهند که چه کسی قدرتمند است و چهکسی ضعیف، چهکسی اجازه دارد از زور و خشونت استفاده کند و چهکسی این اجازه را ندارد. آنها قدرتها را بزرگ جلوه میدهند و به آنها مشروعیت میبخشند تا به ضعیفان نشان دهند که باید سرِ جای خود بنشینند وگرنه سرکوب خواهند شد.
☆Nostalgia☆
صنایعِ رسانهای در جوامعِ معاصر، نیروهایی قدرتمند هستند که ضروری است برای شناخت محیطِ زندگیمان، کُنشگری در آن، و دگرگونساختنش، نحوۀ کارکردشان را درک کنیم. صنایع رسانهای به تولیدِ سرگرمی و اخبار و اطلاعات میپردازند، آنها کسبوکاری تجاری هستند که برمبنای آگهیهای تبلیغاتی فعالیت میکنند، پس به بازتولیدِ جامعهای مصرفی و رسانهای یاری میرسانند. صنایع رسانهای نیروی اقتصادی لازمی هستند، چراکه از راه آگهیهای تبلیغاتی و سرگرمیها، نیازها و رؤیاهای مصرفکنندگان را میسازند و از این طریق به ایجاد و مدیریتِ نیازهای آنان کمک میکنند. ازاینگذشته، رسانهها با زمینهسازی نزاعهای سیاسی و فراهمآوردنِ ابزارهای دستکاری سیاسی و سلطهگری، ابزارهای اصلی قدرتِ سیاسی شمرده میشوند.
☆Nostalgia☆
نظریهپردازانِ مکتب فرانکفورت نشان دادند که رسانهها تحتِ کنترل گروههایی قرار دارند که از آنها برای پیشبردِ منافع و افزایش قدرتشان استفاده میکنند.آنها نخستین نظریهپردازان اجتماعی بودند که به اهمیتِ آنچه «صنعتِ فرهنگ» نامیدند، در بازتولیدِ جوامع معاصر، پیبردند؛ جوامعی که در آنها فرهنگِ توده و ارتباطاتِجمعی، که در مرکزِ فعالیتِ تفریحی قرار دارند، کارگزارانِ مهمِ اجتماعیشدن و میانجیانِ واقعیتِ سیاسی هستند و باید نهادهای اصلی جوامعِ معاصرِ برخوردار از تنوع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و تأثیرات اجتماعی در نظر گرفته شوند.
آنها اصطلاحِ «صنعتِ فرهنگ» را به آن جهت وضع کردند که اهمیتِ فرایندِ صنعتیشدنِ فرهنگِ تولیدِانبوهشده و ضروریاتِ اقتصادی هدایتگرِ سیستم را نشان دهند. این نظریهپردازانِ انتقادی نگر تمام مصنوعاتِ فرهنگی حاضر در رسانههایجمعی را بهمثابۀ تولیداتِ صنعتی تحلیل کردند و محصولات صنایع فرهنگی را واجدِ خصوصیاتی مشترک با سایر محصولاتِ تولیدِ انبوهشده دانستند: کالاییشدن، یکسانشدن و تودهوارشدن.
☆Nostalgia☆
درعوض، موقعیتهای ایدئولوژیک و انتقادی باید به تمامِ گسترۀ فرهنگ بسط داده شوند، و نه اینکه رویکردهای انتقادی تنها منحصر به فرهنگِ والا باشد و هرآنچه مربوط به فرهنگ پست است، ایدئولوژیک پنداشته شود. همانطور که به نمونههای اصیلِ فرهنگِ نوگرای والا نیز، که از منظر مکتب فرانکفورت جایگاهِ مخالفتِ هنری و رهاییبخشی هستند، اهمیت داده میشود،باید این احتمال را هم داد که موقعیتهای انتقادی و مخالف در مصنوعاتِ صنایع فرهنگی نیز پیدا شود. همچنین، مهم است که بین رمزگذاری و رمزگشایی مصنوعاتِ رسانهای فرق گذاشته شود، و این فهم بهوجود آید که مخاطبی فعال اغلب برداشتها و استفادههای ویژۀ خود را از مصنوعاتِ صنایع فرهنگی دارد
☆Nostalgia☆
از منظر بودریار، جامعۀ مصرفی و رسانهای، صورتهای تازهای از نشانه و دلالت، فناوری و فضاهای فرهنگی را بهوجود میآوردند، که باعث ایجاد گسیختگی در خودِ مدرنیته میشد. او نشان داد که جوامعِ مدرن بر محورِ تولید و اقتصادِ سیاسی سازماندهی شده بودند، درحالیکه سازماندهی جوامعِ پَسامدرن حولِ فناوری است، که این صورتهای تازهای از فرهنگ، تجربه و ذهنیت را تولید میکرد.
مامان محمدیاسین
به نظر میرسد که سازمان سرکوبگرِ غرایز، سازمانی جمعی باشد، و اگو را کارگزاران و میانجیانِ نظامی سراسر برونخانوادگی، پیش از موقع، اجتماعی میکنند. همین که فرد به مرحلۀ پیش از مدرسه میرسد، دارودستهها، رادیو، و تلویزیون، الگوی سازگاری و عصیان را پدید میآورند؛ انحرافها از الگو، درخانواده آنقدر مجازات ندارد که در بیرونِ آن، و در تضاد با خانواده. متخصصان رسانههایجمعی، ارزشهای لازم را منتقل میکنند؛ آنها استعداد، استقامت، شخصیت، رؤیا و عشقورزی را بهطورکامل آموزش میدهند. با این آموزش، خانواده دیگر از عرصۀ رقابت خارج میشود
مامان محمدیاسین
کارِ بعدی استوارت هال و همکارانش در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بیشتر متأثر از چپِ جدید، فرهنگِ جوانان و جنبشهای اجتماعی درحالِظهوری بود که حولِ محورِ نژاد، جنسیت و گرایشهای جنسی پدید آمده بودند، درحالیکه کارهایی که پس از دهۀ ۱۹۸۰، تحتِ تأثیر مطالعاتِ فرهنگی بریتانیایی انجام شدند، تأثیری جهانی داشتند و به شرایطِ فرهنگی و سیاسی طرحشده در نظریۀ پَسامدرن واکنش نشان دادند.
مامان محمدیاسین
مطالعاتِ انتقادی فرهنگی/ رسانهای به تبعیضِ جنسی، تبعیضِ نژادی و جهتگیری علیه گروههای اجتماعی خاص (مثل روشنفکران، جوانان، سالخوردگان و مانند آنها) حمله کرده، و از متونی که مبلغ تبعیض یا سرکوب هستند انتقاد میکند. ترکیببندی گفتمانها و بازنماییهای فرهنگِ رسانهای با جنبشهای اجتماعی مشخص میسازد که مصنوعاتِ رسانهای، در برهۀ کنونی، چگونه برای کمک به، یا مقابله با، جنبشها و مواضع سیاسی خاص عمل میکنند. مطالعات انتقادی فرهنگی/ رسانهای باید با تعلیموتربیت انتقادی رسانهای همراه شود تا افراد را قادر سازد در برابر دستکاری رسانهای مقاومت کنند، و آزادی و فردیت آنها را افزایش دهد.
مامان محمدیاسین
بسیار مهم است که نحوۀ کارکردِ رسانهها به افراد درونِ جوامع معاصر آموزش داده شود و آنها بهصورتی نقادانه به قرائت، تفسیر و رمزگشایی بازنماییهای رسانهای بپردازند
مامان محمدیاسین
حجم
۱۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
حجم
۱۲۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۳۱ صفحه
قیمت:
۴,۰۰۰
۲,۰۰۰۵۰%
تومان