بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کوه دوم | طاقچه
تصویر جلد کتاب کوه دوم

بریده‌هایی از کتاب کوه دوم

۳٫۷
(۴۵)
«کار، جایی است که در آن گم کردن خودتان از پیدا کردن خودتان می‌تواند راحت‌تر باشد.»
kara
هلن کلر بر این باور بود: «در فراموشی خویشتن، شادی وجود دارد؛ بنابراین من سعی می‌کنم نوری که در چشم دیگران هست را خورشید خود بپندارم، موسیقی‌ای که در گوش دیگران هست را سمفونی خویش و لبخندی که بر لب دیگران نقش می‌بندد را شادی خویش ببینم.»
^f4/rib/4^
شوری که به‌طور طبیعی در ما هست به ما یاد می‌دهد که به دنبال راضی کردن دیگران باشیم، به دیگران بگوییم بله؛ اما اگر به‌هیچ‌وجه به هیچ چیزی نه نگویید و از هیچ‌چیزی چشم‌پوشی نکنید، احتمالاً هرگز نمی‌توانید خود را در یک چیز مشخص غرق کنید. زندگی متعهدانه به معنای هزاران بار نه گفتن تنها به خاطر چند بلهٔ ارزش‌مند است.
kara
شادی فقط یک احساس نیست، بلکه می‌تواند یک چشم‌انداز باشد.
Hossein Razzaz
بهترین توصیه‌ای که من برای افراد در جست‌وجوی رسالت شنیده‌ام این است که به همه‌چیز بله بگویید. به هر فرصتی که پیش می‌آید بگویید بله زیرا هرگز نمی‌دانید که به چه چیزی منجر خواهد شد. نسبت به عمل‌کردن تعصب و جانبداری داشته باشید. خودتان را یک ماهی تصور کنید که به امید گرفته شدن هستید. به قلاب‌ها متصل شوید تا از جایی که هستید بیرون بروید.
zhaleh golestaneh
«ما همچون گدایانی هستیم که سعی می‌کنیم به گدایان دیگر نشان بدهیم که از کجا پاره نانی یافته‌ایم.»
کاربر ۱۹۸۴۰۵۶
شما بهتر از دیگری نیستید، اما هیچ‌کس هم بهتر از شما نیست.
مانی
وقتی کل یک جامعه بر اساس مشغولیت به خود بنا نهاده می‌شود، اعضای آن از یکدیگر جدا و نسبت به هم منزوی و بیگانه می‌شوند؛ و این چیزی است که برای ما اتفاق افتاده است. ما در پایین دره هستیم. زوالی که در سیاست ما دیده می‌شود، ناشی از یک پوسیدگی در پایه‌های اخلاقی و فرهنگی ماست – شکلی که ما با یکدیگر پیوند می‌یابیم، در نحوه‌ای از زندگی که در آن خودمان را از یکدیگر جدا می‌کنیم، در ارزش‌های فردی که گویی به آبی تبدیل شده‌اند که در آن شنا می‌کنیم. حالا دیگر ثابت‌شده که فرهنگ کوه اول هرگز برای ما کافی و اقناع‌کننده نبوده است.
631390
هرگز قدرت محیطی که در آن کار می‌کنید را در تبدیل تدریجی شخصیتتان به چیزی دیگر، دست‌کم نگیرید.
سهیل مقدم
کافکا نوشته است: «کتاب باید تبری باشد برای دریای یخ‌زدهٔ درونمان. باید ما را بیدار کند و چون پتکی بر سرمان فرو بیاید.»
مانی
لیوینگستون، استاد انگلیسی، می‌گوید: «بیش‌تر افراد گمان می‌کنند که شکست اخلاقی ناشی از ضعف شخصیت است؛ اما بیشتر اوقات این ناشی از عدم وجود یک آرمان کافی است.»
zhaleh golestaneh
دانشکده‌ها معمولاً از شخصی که از یک موفقیت شغلی شگفت‌انگیز برخوردار است می‌خواهند که برایشان سخنرانی کند، سخنرانی‌ای که در آن معمولاً فرد موردنظر ادعا می‌کند موفقیت شغلی اهمیت چندانی ندارد. سپس این افراد ظاهراً به موفقیت رسیده‌اند، اغلب به مخاطبان خود می‌گویند که نباید از شکست ترسید. از این سخنان جوانان می‌آموزند که شکست خوردن می‌تواند فوق‌العاده باشد، اگر دست بر قضا شما جی کی رولینگ، استیو جابز و یا دنزل واشنگتن باشید.
محمد
مهم‌ترین نکته این است: ازدواج یک مکالمهٔ پنجاه ساله است. مهم‌ترین عاملی که وقتی به ازدواج با کسی فکر می‌کنید این است؛ آیا تا آخر عمر از صحبت کردن با این شخص لذت می‌برم؟
fariba.
بالزاک می‌نویسد: «انسان از تنهایی وحشت دارد و از انواع تنهایی، تنهایی اخلاقی وحشتناک‌ترین است.»
مانی
برای شش دهه پرستش و ستایش خود که دغدغهٔ اصلی فرهنگ ما بوده است - در آوردن خود به شکل قالب‌های از پیش تعیین شده، سرمایه‌گذاری روی خود و بیان خود. سرمایه‌داری، شایستگی و علوم اجتماعی مدرن، خودخواهی را به امری عادی و طبیعی تبدیل کرده است. به نظر می‌رسد که تنها انگیزهٔ انسانی حقیقی، علاقه‌مندی افراد به خود است- میل به پول، جایگاه و قدرت. این امور در سکوت این پیام را مخابره می‌کنند که مراقبت، عشق و بخشندگی شبیه به چیزی مانند خامهٔ روی کیک جامعه است.
631390
جامعهٔ ما به توطئه‌ای بر ضد خوشی تبدیل شده است. جامعه اکنون تأکید بیش‌ازحدی بر بخش فردگرایانهٔ ضمیر ما نشان می‌دهد – قدرت استدلال فردگرایانه- و تأکیدی بسیار اندک بر بخش‌های پیوندخواهانهٔ وجودمان، یعنی قلب و روح از خود به نمایش می‌گذارد. ما شاهد یک افزایش تکان‌دهنده در بیماری‌های روانی، خودکشی و بی‌اعتمادی بوده‌ایم. ما بیش‌ازحد به شناخت بر پایهٔ عقلانیت وابسته شده‌ایم درحالی‌که باید بیشتر از این عاطفی باشیم. بسیار عمل‌گرا و محاسبه‌گر شده‌ایم، در شرایطی که باید از یک لنز اخلاقی بهره ببریم. بیش‌ازحد فردگرا شده‌ایم، درحالی‌که باید اجتماعی‌تر باشیم.
631390
دیوید وایت شاعر می‌نویسد: «کار، جایی است که در آن گم کردن خودتان از پیدا کردن خودتان می‌تواند راحت‌تر باشد.»
^f4/rib/4^
کنفوسیوس نوشت: «اگر کسی مودب است اما این کار را بدون آیین انجام می‌دهد، انرژی خود را هدر می‌دهد. اگر کسی محتاط باشد اما این کار را بدون آیین انجام دهد، ترسو می‌شود. اگر کسی جسور باشد اما این کار را بدون آیین خاصی انجام دهد، آن‌گاه بی‌پروا و بی‌ملاحظه می‌شود. اگر کسی روراست باشد اما این کار را بدون آیین انجام دهد، بی‌ادب می‌شود.»
^f4/rib/4^
موسی پیامبر تصوراتی ناکامل دربارهٔ زندگی داشت. او در کاخ فرعون بزرگ شده بود (بسیار خوب!) اما وجدان اخلاقی خود را هم داشت. او از ظلم و ستمی که بر یهودیان می‌رفت متنفر بود و یک نگهبان مصری را که با برده‌اش بدرفتاری می‌کرد، کشت؛ اما این شورش کوچک او به سرعت عقب نشست زیرا اتفاقی و از سر افراط بود. او مجبور شد از مصر فرار کند که این شکستی برای او بود، حتی در نظر یاران یهودی‌اش. موسی رفت که تنها شود. او گلهٔ گوسفندان خود را "به دور از خانه، در دل صحرا" برد. زمانی که وی آن‌جا بود، بنا برآن‌چه در تاریخ یهودیان نقل شده، یک برهٔ کوچک از گله‌اش فرار کرد و موسی آن را تعقیب کرد. معمولاً گرفتن یک گوسفند جدا شده از گله آسان است. آن‌ها سریع‌ترین موجودات روی زمین نیستند و عموماً چندان دور نمی شوند؛ اما این بار اتفاق عجیبی رخ داد. بره همچون یک غزال تیزپا فرار کرد. موسی از گله دور شد و به دل بیابان رفت اما نتوانست به او برسد و بره مدام از او دورتر می‌شد. سرانجام بره در یک چشمه برای نوشیدن آب متوقف شد و موسی او را گرفت. بره البته خود موسی بود. او حتی برای خودش پنهان‌مانده و ناشناخته بود.
esrafil aslani
در این مقاله او می‌گوید که به چهار دلیل اساسی می‌نویسد؛ نخست، خودخواهی محض؛ میل به باهوش به نظر رسیدن و تبدیل شدن به کسی که همه در موردش صحبت می‌کنند. دوم، یک اشتیاق زیبایی‌شناسانه؛ لذتی که از بازی با جملات و کلمات به دست می‌آورد؛ اما اورول به‌طور قطع صادق است و او باید بپذیرد که انگیزه های عالی‌تری نیز وجود دارد. سوم، "انگیزهٔ تاریخی" یا میل به فهم است؛ تمایل به دیدن چیزها آن‌گونه که هستند و پیدا کردن حقایق راستین. چهارم، هدف سیاسی؛ تمایل به سوق دادن جهان به جهتی خاص و تغییر ایده‌های مردم در مورد این‌که جامعه باید در چه جهتی بکوشد.
مسافر
ازدواج وقتی زنده می‌ماند که هر دو شریک عدم کفایت فردی خود را در برابر چالش‌های پیش روی خود بپذیرند. ازدواج وقتی دوام می‌یابد که شرکا موافقت کنند دوره‌های آموزشی به اندازهٔ تمام عمر را باهم بگذرانند؛ در مباحثی مانند هم‌دلی، ارتباط دوجانبه و تعهد دوباره. خبر خوب این است که لازم نیست در تمام این سرفصل‌ها نمره بیست بگیرید. یک نمرهٔ ۱۷ هم بدین معنی است که توانسته‌اید بسیار خوب عمل کنید.
مسافر
قرارداد به منافع مربوط می‌شود. میثاق به هویت مربوط می‌شود. این در مورد شما و من است که برای تشکیل یک "ما" جمع می‌شویم. به همین دلیل قراردادها سود می‌برند، اما میثاق‌ها دگرگون می‌کنند.»
fariba.
خوشی اغلب با فراموش‌کردن خود همراه است.
سهیل مقدم
به قول آیریس مرداک: «انسان موجودی است که از خودش عکس می‌گیرد و سپس به تصویر شبیه می‌شود.»
مانی
رسالت از اراده ناشی نمی‌شود بلکه از گوش فرادادن حاصل می‌شود. من باید به زندگی خود گوش دهم و سعی کنم بفهمم موضوع زندگی من چیست و این کاملاً جدا از آن چیزی است که دوست دارم باشد.
مانی
فعالیت اصلی زندگی، بخشیدن است. انسان در متعالی‌ترین حالت خویش، هدیه‌دهندهٔ موهبت‌های گوناگون به دیگران است.
مانی
جامعهٔ ما به توطئه‌ای بر ضد خوشی تبدیل شده است. جامعه اکنون تأکید بیش‌ازحدی بر بخش فردگرایانهٔ ضمیر ما نشان می‌دهد – قدرت استدلال فردگرایانه- و تأکیدی بسیار اندک بر بخش‌های پیوندخواهانهٔ وجودمان، یعنی قلب و روح از خود به نمایش می‌گذارد
کاربر ۱۶۲۴۴۳۵
فردگرایی می‌گوید؛ عمده‌ترین فعالیت‌های زندگی انواعی از خرید و فروش است؛ اما شما می‌گویید؛ نه فعالیت اصلی زندگی، بخشیدن است. انسان در متعالی‌ترین حالت خویش، هدیه‌دهندهٔ موهبت‌های گوناگون به دیگران است.
zhaleh golestaneh
سوزان گرگ، فیلسوف، می‌نویسد: «زندگی یک شخص تنها زمانی می‌تواند معنی‌دار باشد که حقیقتاً به بعضی چیزها دقت کند، تنها زمانی که درگیر، هیجان‌زده، علاقه‌مند و متعهد شود.»
zhaleh golestaneh
متعهد شدن چگونه اتفاق می‌افتد؟ این پدیده با اندکی حرکت در قلب و روح آغاز می‌شود. شما عاشق چیزی می‌شوید -یک شخص یا یک آرمان یا یک اندیشه- و اگر آن عشق به اندازهٔ کافی عمیق باشد، تصمیم می‌گیرید بخش قابل توجهی از زندگی خود را به آن اختصاص دهید.
سهیل مقدم

حجم

۴۱۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

حجم

۴۱۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۱۵ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان