معروف است میوه که ممنوعه شد حرص انسان برای تصرف بلع آن بیشتر میشود
یك رهگذر
از قیافه و اندام غلام خوشش میآمد، حس میکرد که غلام مرد دوستداشتنی است. از طرز صحبت ساده و داشوار غلام حظ میکرد. بالاتر از همه اینها غلام مرد ثروتمندی بود هموزن آفاق طلا میداد. غلام فقط یک عیب داشت. عیبش این بود که کاسب کار و علاف بود در صورتی که غالب افراد خاندان آفاق همه اعیان و صاحبالقاب بودند. آری غالبآ همان فلانالسلطنه بهمانالدولهها و غیره از آنهایی بودند که مردم از راه تمسخر آنها را در ردیف فکلی قراضهها قرار داده و صاحب پز عالی جیب خالی میخواندند. همان شاهزاده خانمها که به شاهزادگی خود میبالیدند وقتی به مهمانی یا عروسی میرفتند از همدیگر لباس و کفش به عاریت میگرفتند. با این حال در نظر آفاق مسلم بود که اگر زن غلام شود همه پشت چشم نازک کرده و مورد تمسخر و تحقیرش قرار خواهند داد.
پ. و.
کدام عاشق است که وقتی به معشوق برسد بتواند راز دل پنهان بدارد.
یك رهگذر
راست گفتهاند که از عشق تا نفرت یک قدم است.
یك رهگذر
گاهی یک واقعه ناگوار خوشبختی بزرگی پشت سرش دارد. در هر حال باید توکل به خدا کرد و معتقد به سرنوشت و تقدیر شد. خدا سبب ساز کل سبب است
یك رهگذر
خلاصهاش این است که من تو را دوست دارم و اگر پای جان هم در میان باشد دست از این کار برنخواهم داشت. خواست خدا بود که ما به هم برسیم
یك رهگذر
وقتی انسان با یکی دوست میشود باید همه نوع جور دوست را بکشد. پس دوستی برای چه خوب است.
یك رهگذر