بریدههایی از کتاب عیبی ندارد اگر حالت خوش نیست
۳٫۸
(۵۸۳)
شجاعبودن یعنی بیدارشدن از خواب در مواجهه با روزی که ترجیح میدهید از خواب بیدار نشوید.
Forest ♂️
شما دیوانه نیستید، اتفاقی دیوانهکننده رخ داده است. و شما نیز مانند هر شخص عاقلِ دیگری به آن واکنش نشان دادهاید.
Nilch
شجاعبودن یعنی بیدارشدن از خواب در مواجهه با روزی که ترجیح میدهید از خواب بیدار نشوید. شجاعبودن یعنی حاضربودن در قلب خود؛ قلبی که شکسته و به میلیونها قطعهٔ مختلف تبدیل شده و هرگز نمیتوان آن را درست کرد. شجاعت یعنی ایستادن در لبهٔ پرتگاهی که در زندگیِ شخصی ایجاد شده و رو برنگرداندن از آن، پنهاننکردن ناراحتیِ خود زیر ماسک کوچک «مثبت فکر کن». شجاعت یعنی بگذاریم درد آزاد باشد و تمام فضای موردنیازش را اشغال کند. شجاعبودن یعنی نقل این داستان.
هم وحشتناک است و هم زیبا.
k.t
ازطرف حرفهٔ خودم عذرخواهی میکنم که زندگی اینقدر سخت است.
k.t
سوگ به دل آدم مربوط است، نه به منطق.
ᶜʳᶻ
بارهاوبارها میشنوم که قضاوتشدن چقدر دردناک است، نادیدهگرفتهشدن و فهمیدهنشدن.
Forest ♂️
اما تشکری بیپایان به خودم مدیونم؛ به کسی که بودم، کسی که آن روز در رودخانه بودم و سالهای بعداز آن، کسی که زندگی کرد، بااینکه نمیخواست.
Forest ♂️
ما نیازمند داستانهای جدیدی از شجاعت هستیم در مواجهه با چیزی که درمان ندارد.
k.t
زندهبودن در چنین دنیای فانی و شکنندهای سخت است
k.t
وظیفهٔ ما، بهتنهایی و باهم، این نیست که درد و فقدانی را که حس میکنیم به حداقل برسانیم، بلکه این است که بفهمیم این حوادثِ تحولساز در زندگی، چه چیزی را درونمان بیدار میکنند.
Forest ♂️
«نمیخواهم خودم را بکشم، اما میتوانم بگویم که اگر یک پیانو درحالِ سقوط از سقفِ این ساختمان بود و من درحال ردشدن بودم، فرار نمیکردم.»
chafdich
دردِ مرهمنیافته و پذیرفتهنشده رفع نمیشوند. این درد تلاش میکند به هر نحوی که ممکن است شنیده شود؛ اغلب خود را بهصورت اعتیاد، اضطراب، افسردگی، و انزوای اجتماعی نشان میدهد.
Forest ♂️
گفتن «خوبم، ممنون» به سؤالی عادی درحالیکه بههیچوجه خوب نیستید، نوعی مهربانی به خودتان است. میتواند نوعی مهربانی به خودتان باشد. هرکسی سزاوارِ شنیدن دربارهٔ سوگ شما نیست. هرکسی توان شنیدن دربارهٔ آن را ندارد. فقط بهخاطر اینکه کسی آنقدر به فکرتان بوده که احوالتان را بپرسد، مجبور نیستید جواب بدهید.
Star
این حرفْ متناقض به نظر میرسد، اما تسلیِ واقعی در سوگ، در پذیرش درد است، نه در تلاش برای رهایی از آن.
Forest ♂️
با ازدستدادنِ یک چیز، دلیلی ندارد تا همهچیز را ازدسترفته ببینیم.
Gloria
«باید کسانی باشند که بتوانیم در میانشان بنشینیم و اشک بریزیم و همچنان دلاور محسوب بشویم.»
آدریِن ریچ، شاعر آمریکایی
narjes.nmD
نمیتوانید درد را وادار کنید منظم باشد. نمیتوانید سوگ را مرتب و قابلپیشبینی کنید. سوگ بهاندازهٔ عشق منحصربهفرد است.
Forest ♂️
«همیشه حق دارید بگذارید و بروید، حتی اگر تازه رسیده باشید، حتی اگر همهچیز را خودتان برنامهریزی کرده باشد. هیچکس قرار نیست مثل شما این مسئله را در زندگی تحمل کند. هر زمان که لازم دیدید بگذارید و بروید».
masom.bdr
بعضی چیزها را نمیتوان درمان کرد؛ فقط باید آنها را به دوش کشید.
مرمری
بیشازهمه مایلم بدانید که حقیقتاً این وضعیت به همان اندازه که فکر میکنید بد است. مهم نیست بقیه چه میگویند، این وضعیت مزخرف است. اتفاقی که افتاده است دیگر جبرانشدنی نیست. آنچه از دست رفته است برنخواهد گشت. اینجا، درون این حقیقت، هیچچیزِ زیبایی وجود ندارد.
پذیرشْ مهمترین چیز است.
درد دارید. دردتان بهتر نمیشود.
نــےآیش🐋
تضادی دوگانه در انسانبودن وجود دارد: اول اینکه هیچکس نمیتواند بهجای شما زندگی کند (یعنی هیچکس نمیتواند با آنچه شما باید با آن مواجه شوید روبهرو شود یا آنچه را شما باید احساسش کنید احساس کند) و هیچکس نیز قادر نیست بهتنهایی ازپسِ زندگی بربیاید. دوم اینکه همهٔ ما، در این تنها نوبتِ زندگیمان، آمدهایم برای عشقورزیدن و ازدستدادن. هیچکس نمیداند چرا، اما همین است که هست.
روزبه افشار
حقیقت این است آنهایی که رنج را تجربه میکنند، معرفتی کسب میکنند که بقیهٔ ما به آن نیاز داریم.
Forest ♂️
ما کلماتی را که هیچوقت درمورد خودمان قبول نمیکنیم درمورد دیگران استفاده میکنیم.
"هلاله"
گاهی میخواهم بهدنبال درد بروم، در آن غرق شوم، اجازه دهم به پوستم نفوذ کند. انگار نوعی داروی شادیآور است.
chafdich
آمدهایم برای عشقورزیدن و ازدستدادن.
Ahmad
برخی که فکر میکردید تا ابد کنار شما خواهند ماند برای همیشه ناپدید خواهند شد. آدمهایی که در حاشیهٔ زندگیتان قرار داشتند ممکن است قدم جلو بگذارند و طوری از شما حمایت کنند که فکرش را هم نمیکردید.
Mahsa
بعضی چیزها را نمیتوان درمان کرد؛ فقط باید آنها را به دوش کشید.
realarezu
آنچه در همهٔ ما مشترک است، دلیلِ اصلیِ وجودِ این کتاب، میل به بهتر عشقورزیدن است. عشقی به خودمان، درمیان دردی بزرگ، و عشقی به یکدیگر، هنگامیکه دردِ زندگی چنان بزرگ میشود که نگهداشتنش از عهدهٔ یک نفر برنمیآید.
Forest ♂️
در اوایل دوران بحران خودم، چیزهای غیرقابلتصوری درمورد سوگواریام، درمورد مهارتم در مقابله با آن، و دربارهٔ خودِ مَت میشنیدم. به من گفته شد که اگر این اندازه برای «ازدستدادن یک مَرد» ناراحت باشم، فمینیست خوبی نیستم.
Forest ♂️
تجربهای از فقدان هممعنی با فقدانی دیگری نیست. فقدان، درست مثل عشق، منفرد است. اینکه کسی فقدانی را تجربه کرده باشد، حتی اگر فقدانی بسیار مشابه شما باشد، به این معنا نیست که لزوماً شما را درک میکند.
A girl with short hair☆♡
حجم
۳۲۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۳۲۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
قیمت:
۶۵,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۷۰%
تومان