بریدههایی از کتاب فلسفهی هانا آرنت
۳٫۸
(۲۱)
. تجربه آرنت او را به این اعتقاد و باور رساند که هرچند همه انسانها باید بمیرند، امّا هر انسانی بهدنیا میآید تا از نو آغاز کند. در وضع بشری مینویسد:
امور بشری اگر به حال خود رها شوند نمیتوانند جز از قانون مرگ پیروی کنند، یعنی یقینیترین و یگانه قانون مطمئن در زندگی از تولّد تا مرگ. آنچه در این قانون دستکاری میکند قوّه عمل است..
مریم
آنچه را دوست میداشتم
نتوانستم حفظ کنم
آنچه در اطرافم هست
نمیتوانم رها کنم
همهچیز فرو میرود
و تاریکی است که برمیآید
هیچچیز بر من فائق نمیشود ـ
این است راه زندگی
AmirHossein
سقراط میگفت، داناترین مردان کسی است که میداند هیچکس نمیتواند دانا باشد.
پویا پانا
دروغ همیشه پذیرفتنیتر از واقعیت است و با عقل بیشتر جور درمیآید، چون دروغگو این مزیت بزرگ را دارد که پیشاپیش میداند که مخاطبان آرزومند یا منتظر شنیدن چه هستند... حال آنکه واقعیت این خصلت اضطرابآور را دارد که ما را با چیزی غیرمنتظره روبرو میکند که آمادهاش نبودیم (
ژینا کریمی
توتالیتاریسم هیچ درک یا حسی از منحصربهفرد و خاص بودن افراد به آنها نمیدهد. برعکس، توتالیتاریسم عاملِ فروکاستن همه انسانها به هویت یک فرد، یک فرد خاصّ، است. رهبر نمونه و مثال واقعیت بشری است. آنهایی که خودشان را با این الگو تطبیق نمیدهند، آنهایی که یگانگی و خاص بودنشان را به رخ میکشند، ریشهشان سوزانده میشود.
Hossein Ghadjari
استبداد یک صورتِ سیاسی است که شبیه برهوت است، و واجد شرایطی است که زندگی انسان را دشوار میکند. امّا توتالیتاریسم یک «توفان شن» است که همه زندگی را مدفون و جهان را خفه و محو و نابود میکند.
AmirHossein
درست است که توتالیتاریسم از وحشت و ارعاب استفاده میکند، امّا تبلیغات ابزار مهمتری برای آن است. آرنت میگوید تبلیغات علیالخصوص درمورد تودهها کارساز است، چون تودهها به تخیلاتشان بیشاز عقل و درکشان تکیه دارند. تودهها چون تکافتاده هستند از عقل جمعی بیبهرهاند. این بدانمعناست که تودهها از تجربههای همدیگر برای محک زدن و درک درستی و نادرستی تجربههای خودشان استفاده نمیکنند. آرنت میگوید آدمهای تکافتاده بدینترتیب فقط به تداوم تکیه میکنند و نه به واقعیات. برای همین هم تبلیغات موفق میشود، چون با تکرار دائمی یکچیز در طول زمان این تداوم را القا میکند
lordartan
دروغ همیشه پذیرفتنیتر از واقعیت است و با عقل بیشتر جور درمیآید، چون دروغگو این مزیت بزرگ را دارد که پیشاپیش میداند که مخاطبان آرزومند یا منتظر شنیدن چه هستند... حال آنکه واقعیت این خصلت اضطرابآور را دارد که ما را با چیزی غیرمنتظره روبرو میکند که آمادهاش نبودیم (
پویا پانا
دلم میخواهد بگویم هرچه کردهام و هرچه نوشتهام ـهمهشان عجالتی هستند
محمد رضا مددی
امور بشری اگر به حال خود رها شوند نمیتوانند جز از قانون مرگ پیروی کنند، یعنی یقینیترین و یگانه قانون مطمئن در زندگی از تولّد تا مرگ. آنچه در این قانون دستکاری میکند قوّه عمل است...
AmirHossein
آنچه را دوست میداشتم
نتوانستم حفظ کنم
آنچه در اطرافم هست
نمیتوانم رها کنم
همهچیز فرو میرود
و تاریکی است که برمیآید
هیچچیز بر من فائق نمیشود ـ
این است راه زندگی (۳۷ Young-Bruehl,)
kazem bahrami
«شما، شمایانی که از میان سیلی برخواهید آمد که ما را در خود غرق کرد، آنگاه که سخن از ضعفهای ما میگویید، آن اعصار ظلمانی را که مبتلایش نشدید از خاطر مبرید»
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
آرنت مینویسد، «ما برابر زاده نمیشویم؛ ما فقط وقتی عضو گروهی میشویم بنابه قوّت این تصمیممان برای حفظ حقوق متقابلا برابر برای خودمان، برابر میشویم»
Amirreza Mahmoudzadeh-Sagheb
«در سیاست، اطاعت و حمایت یکی هستند»
پویا پانا
آرنت یادآور میشود که انسانها انواع و اقسام دروغها را پروراندهاند. برخی از این دروغها سریعآ و بهآسانی در مواجهه با واقعیت نقش بر آب میشوند. امّا برخی از انواع دروغها حقیقت را بهکلّی از صحنه زندگی انسانی حذف میکنند و آزادی انسانی را متزلزل و تخریب میکنند.
پویا پانا
آرنت میگوید دو شیوه دروغگویی اخیرآ رایج شده است که باهم مرتبط هستند. او این ادّعای گران را پیش مینهد که نخستین نوع از این دروغگوییها روابط عمومی است. روابط عمومی شکلی از تبلیغ است که در واقعیات دستکاری میکند تا مردم را بهسمت مصرف و خرید سوق دهد. در حوزه سیاسی، کسانی که روابط عمومی را بهعهده دارند در واقعیتها دستکاری میکنند تا مردم را به خرید کاندیداها و دیدگاههای سیاسی معینی ترغیب کنند. کار روابط عمومی خلق یک مشت تصاویر جعلی و بعد واداشتن مردم به پذیرفتن این تصاویر جعلی بهجای واقعیت است. آرنت یادآور میشود که این شکل از دروغگویی در استراتژی مرتبط با ویتنام بهکار گرفته شد.
پویا پانا
توتالیتاریسم عاملِ فروکاستن همه انسانها به هویت یک فرد، یک فرد خاصّ، است. رهبر نمونه و مثال واقعیت بشری است. آنهایی که خودشان را با این الگو تطبیق نمیدهند، آنهایی که یگانگی و خاص بودنشان را به رخ میکشند، ریشهشان سوزانده میشود.
vahidk
استبداد یک صورتِ سیاسی است که شبیه برهوت است، و واجد شرایطی است که زندگی انسان را دشوار میکند. امّا توتالیتاریسم یک «توفان شن» است که همه زندگی را مدفون و جهان را خفه و محو و نابود میکند.
AmirHossein
با خواندن این کتابها شما فیلسوف یا متخصّص فلسفه نخواهید شد، اما اگر خودتان را درگیر بحثهای این کتابها کنید، قطعآ درخواهید یافت که «فلسفه» آنگونه که تاکنون به ما القا شده است، امری انتزاعی و تجریدی نیست که فقط بهکار پرابّهت کردن کلام و مرعوب کردن مخاطبان بیاید، بلکه دانشی است که بهکار زندگی و پاسخ دادن به اساسیترین سؤالات بشری میآید و نگاه ما را به مسائل ازلی و ابدی «وضع بشری»، از زندگی روزمره گرفته تا مسائل اجتماعی و سیاسی و روانشناختی، غنیتر و عمیقتر میکند.
احسان رضاپور
وقتی گروهی یا حکومتی میبیند که قدرت از چنگش میگریزد، معلوم است که تلاش میکند با خشونت آن قدرت را نگه دارد. آرنت میگوید بسیار اهمیت دارد که بهخاطر داشته باشیم که چنین چیزی ممکن نیست. وقتی خشونت بروز کرد، قدرت آشکارا به مخاطره میافتد
Kiyarash Tavakoli
آرنت میگوید توتالیتاریسم صرفآ شکلی از اشکال استبداد نیست. او تصویری نیرومند از تمایز میان استبداد و توتالیتاریسم عرضه میکند. استبداد یک صورتِ سیاسی است که شبیه برهوت است، و واجد شرایطی است که زندگی انسان را دشوار میکند. امّا توتالیتاریسم یک «توفان شن» است که همه زندگی را مدفون و جهان را خفه و محو و نابود میکند.
Reza.golshan
بهنظر آرنت، مارکس بهدرستی میگوید که تولید و مصرف مشخصه زحمت هستند. امّا اگر انسانها دغدغه اصلیشان زحمت باشد، حاصلش میشود یک جامعه مصرفی. چنین جامعهای، که هدف در آن فقط مصرف است، مردم را از دغدغههای انسانیتر گفتار و کردار برای خلق جهانی انسانی که آزادی واقعی را گسترش میدهد دورتر و دورتر میکند.
Reza.golshan
آرنت میگوید توتالیتاریسم صرفآ شکلی از اشکال استبداد نیست. او تصویری نیرومند از تمایز میان استبداد و توتالیتاریسم عرضه میکند. استبداد یک صورتِ سیاسی است که شبیه برهوت است، و واجد شرایطی است که زندگی انسان را دشوار میکند. امّا توتالیتاریسم یک «توفان شن» است که همه زندگی را مدفون و جهان را خفه و محو و نابود میکند
lordartan
آرنت «تودهها» را جمعیتی مرکب از افراد تنها و تکافتاده توصیف میکند. وقتی که تمایزات طبقاتی از میان میرود، نوعی فردگرایی اتمیستی بر روابط انسانها حاکم میشود. مردم دیگر باهم پیوندهایی اجتماعی برقرار نمیکنند و تکلیفی اجتماعی برای خودشان قائل نمیشوند. چنین مردمانی ازنظر سیاسی خنثی هستند چون هیچ پیوندی با اعضای هیچ گروهی ندارند. امّا درعینحال همچنان روح رقابت بر آنها حاکم است و لذا «میل و اشتهایی به سازمان سیاسی پیدا میکنند» (۱۳۱). میتوان آنها را سازمان داد، امّا نه بهدلیل نیازها یا اهداف مشترکشان، بلکه فقط برای آنکه در خدمت اهداف یک اقلیت قرار گیرند.
lordartan
فهم آرنت از تکثر انسانی بر این نکته تأکید میگذارد که هر زندگی یک آغاز تازه است. هر زندگی میتواند امکانهای تازهای برای زیستن را به عرصه جهان آورد. درست است که آرنت وحشت اعصار ظلمانی قرن بیستم را کوچک نمیشمارد، امّا معتقد است این داستانهای زندگیهای افراد امکانهایی را برای آغازهای تازه، به ما که پا در راه آینده داریم، گوشزد میکند
جستجوگر
تصمیمسازان در جهانی میزیستند که آرنت آن را «جهان واقعیتزداییشده» مینامد. آنها چون ازنظریه میآغازیدند، بسیار آسان میتوانستند واقعیتها را نادیده بگیرند، و آسان میتوانستند کسانی را هم که مجاب نمیشدند نادیده بگیرند.
جستجوگر
برشت در این شعر میگوید: «شما، شمایانی که از میان سیلی برخواهید آمد که ما را در خود غرق کرد، آنگاه که سخن از ضعفهای ما میگویید، آن اعصار ظلمانی را که مبتلایش نشدید از خاطر مبرید»
جستجوگر
آیا تغییرات اجتماعی را میتوان با قانونگذاری پیش بُرد یا نه.
Anita Abbasi
آرنت میگوید نفرت زمانی پدیدار میشود که ثروت از قدرت و درنتیجه از هویت دولتی جدا میشود. اینک دیگر به یهودیان بهچشم خادمان دولت و کشور نگریسته نمیشد و درنتیجه بیشتر تهدیدی برای دولتها و کشورها بهحساب میآمدند.
Anita Abbasi
آرنت میگوید در قرن نوزدهم حقوق بشر از دست رفت، زیرا این حقوق از هویت سیاسی منفک شد. تجربه شخصی خود او، که عملا شهروند هیچجایی نبود، و درنتیجه «حقوقی» هم نداشت، او را به این نتیجه رساند که برای کسانی که هویتی سیاسی ندارند حقوق بشری هم متصوّر نیست.
Anita Abbasi
حجم
۱۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۵۸,۰۰۰
۴۰,۶۰۰۳۰%
تومان