بریدههایی از کتاب ما دروغگو بودیم
۳٫۷
(۲۹۸)
سکوت یهجور روکش محافظه در مقابل درد.
یک مشکل لاینحل، sky
سکوت یهجور روکش محافظه در مقابل درد.
Mohammad
سؤال اینجاست که چطور میشه آدم خوبی بود بی اینکه به چیزی اعتقاد داشت.
farez
«شرارتی رو که میتونی تغییر بِدی نپذیر.»
Mohammad
ناراحت باش، غصه بخور… ولی به دوش نکش.»
n re
روی دستانم نوشتم. نقلقولی که دوست داشتم. روی دست چپ: زندگی کن. روی دست راست: برای امروز.
farez
بخشی از من میخواهد سرتاسر کف اتاق نشیمن خونریزی کند یا به چالهای از اندوه بدل شود.
اما این کار را هم نمیکنم.
farzane
دنیا رو اونطور که هست ببین نه اونطور که آرزو داری باشه.
zohreh
به آسمان نگاه کردیم. ستارهها خیلی زیاد بودند، گویی جشن گرفته بودند، یک جشن غیرقانونی باشکوه که کهکشان بعد از رفتن انسانها به تختخواب بهراه میاندازد.
farez
چطور میشه آدم خوبی بود بی اینکه به چیزی اعتقاد داشت.
Mohammad
«تا رسیدن به خواستهتون اصرار کنید.» و «هیچوقت ته اتاق جا نگیرید. برندهها جلو میشینن.»
majid.aboofazeli
جهان خوب بود، چون او در آن بود
Adf Rty
«توی یه دنیای بهتر میبینمت.»
teo;
جانی از قایق بیرون پرید و جلیقهاش را روی اسکله انداخت. اول بهسمت مرین دوید و لگدی به او زد. بعد لگدی هم نثار من کرد. دوقلوها را هم زد. بهسمت پدربزرگ و مادربزرگ قدم برداشت و روبهرویشان ایستاد: «خوشحالم شما رو میبینم، مادربزرگ و پدربزرگ. مشتاقانه منتظر یک تابستان شاد بودم.»
یک مشکل لاینحل، sky
قبلاً موهایم بلوند بود اما حالا سیاه است.
قبلاً قوی بودم اما حالا ضعیفام.
قبلاً قشنگ بودم اما حالا رنگپریده و مریضام.
کاربر ۶۲۳۱۴۳۴
کی اینقدر خوشگل شدی تو؟ حواس آدم پرت میشه.»
Mary gholami
سکوت یهجور روکش محافظه در مقابل درد.»
Mary gholami
خوب است عاشق بودن، حتا اگر تا ابد دوام نیاورد.
نیتا
«همیشه کاری رو کن که ازش میترسی.»
zeynabour
سکوت یهجور روکش محافظه در مقابل درد.»
fatemeh norozi
مهم نیست اگر طلاق ماهیچههای قلب ما را چنان ازهم گسیخته باشد که برای هر تپش بهسختی تقلا کند. مهم نیست اگر وجه سپرده درحال تمام شدن است، اگر پیشخوان آشپزخانه از صورتحسابهای پرداختنشدهی بانکی پُر شده باشد. مهم نیست اگر قوطیهای قرص روی میز کنار تختخواب باشد.
مهم نیست اگر یکی از ما مأیوسانه، مأیوسانه عاشق باشد.
آنقدر زیاد
عاشق باشد
که باید به همان اندازه پیشگیریهای شدید
درنظر گرفته شود.
ما سینکلر هستیم.
هیچکس اینجا محتاج نیست.
هیچکس اینجا در اشتباه نیست.
ما زندگی میکنیم، حداقل در طول تابستان، در جزیرهای خصوصی کنار سواحل ماساچوست.
شاید دانستن همین برایتان کافی باشد.
یک مشکل لاینحل، sky
اگر میخواهی جایی زندگی کنی که مردم از موش نمیترسند، باید زندگی در قصرها را ترک کنی.
Adf Rty
از او میپرسم: «دلتون برای مادربزرگ تنگ شده؟ آخه من دلم تنگ شده. ما هیچوقت در مورد اون حرف نزدیم.»
میگوید: «بخشی از من مُرد که بهترین بخشش بود.»
ⓝⓐⓩⓐⓝⓘⓝ
خوب است عاشق بودن، حتا اگر تا ابد دوام نیاورد.
j
«کمی مهربونتر از چیزی باش که باید باشی.»
zohreh
نمیدانم چگونه با او صحبت کنم.
دوستاش دارم.
خیلی عوضی است.
نباید دوستاش داشته باشم. احمقام که هنوز دوستاش دارم. باید فراموش کنم.
شاید هنوز فکر میکند که من خوشگلام، حتا با این موها و سیاهی زیر چشمها.
شاید.
Disturbed
«خوبه که به دنیا اونجور که میخوای نگاه میکنی.»
Adf Rty
«مواد دوست تو نیستند و اینکه آدمها باید دوست تو باشند.»
Adf Rty
باعث اندوه نشو. فقدان و زیان را به یاد مردم نینداز.
n re
هجوم میبرد و عشق او بهسوی من میشتابد.
ما گرم بودیم و میلرزیدیم.
جوان بودیم و قدیمی،
و زنده.
داشتم فکر میکردم واقعی است. ما پیش از این عاشق همدیگر بودیم.
پیش از این بودیم.
shirin
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰۷۰%
تومان