سرباز دشمن، که نزدیک من و سهام بودند، به سوی سهام شلیک کرد. تیر، مستقیم به پیشانی سهام خورد و از بینی تا کاسهٔ سر او را متلاشی کرد. من با چشمان خود دیدم که مغز سهام به اطراف پخش و او در کنارم نقش بر زمین شد.
فکه (بهرام درخشان)
در یکی از روستاهای اطراف کار میکرد، به تل خاک مشکوکی رسید که تعداد زیادی پوکهٔ خالی اسلحه اطراف آن ریخته بود. وقتی خاکها را میکنند، اجساد استخوان شدهٔ ۲۸ نفر پیدا میشود که با طناب دستهایشان را از پشت بسته بودند و آنها را به رگبار بسته و به شهادت رسانده بودند.
فکه (بهرام درخشان)
سرانجام هویزه با همهٔ مقاومت، در ۲۷ دی ۱۳۵۹، به اشغال دشمن در آمد و عراقیها وارد هویزه شدند. آنها قبل از ورود به شهر، با سلاح دوربرد آن را هدف قرار میدادند. در روستاها به تخریب مزارع و کشتزارهای مردم میپرداختند و آشکارا به اموال و احشام روستاییان و اموال و منازل مردم دستبرد میزدند
فکه (بهرام درخشان)
حسین علمالهدی فرزند آیتالله سیدمرتضی علمالهدی، در سال ۱۳۳۷ در خاندانی روحانی به دنیا آمد. مادرش بتول، فرزند آیتالله سیدمحمد جزایری بود.
فکه (بهرام درخشان)