بریدههایی از کتاب پنج نفری که در بهشت ملاقات میکنید
۴٫۳
(۱۱۱)
غمگینم، چون کاری با زندگیم نکردم. هیچ بودم. هیچ کاری رو به انجام نرسوندم. بازنده بودم.
Mohammad
داشتن خشم، مثل سَم میمونه. آدم رو از درون از بین میبره. تصور میکنیم نفرت سلاحی است که با اون به شخص آزار دهنده حمله میکنیم. اما نفرت شمشیر دو لبه است. هر آسیبی که با اون بزنیم، به خودمون زدیم.
Mohammad
وقتی چیز ارزشمندی رو فدا میکنی، در واقع اونو از دست نمیدی. فقط اونو به کسی دیگه میبخشی.
Mohammad
میگویند عشق را پیدا میکنند، انگار چیزی است که پشت سنگ پنهان باشد.
Mohammad
مگه قرار نیست وقتی مُردی به آرامش برسی؟»
پیرزن گفت: «تو وقتی به آرامش میرسی که خودت به وجودش بیاری.»
maahein
عشق از دست رفته باز هم عشق است. فقط شکلش عوض میشه، همین. نمیتونی لبخندش رو ببینی، یا براش غذا بیاری، یا موهایش رو نوازش کنی، یا باهاش برقصی. اما وقتی اون حسها ضعیف میشه، حس دیگری قوی میشه. خاطره.
AλI
اما نفرت شمشیر دو لبه است. هر آسیبی که با اون بزنیم، به خودمون زدیم.
reihaneh:)
گاهی وقتا وقتی چیز ارزشمندی رو فدا میکنی، در واقع اونو از دست نمیدی. فقط اونو به کسی دیگه میبخشی
2018
«تو وقتی به آرامش میرسی که خودت به وجودش بیاری.»
.ً..
میگویند عشق را پیدا میکنند، انگار چیزی است که پشت سنگ پنهان باشد.
lili
گاهی وقتا وقتی چیز ارزشمندی رو فدا میکنی، در واقع اونو از دست نمیدی. فقط اونو به کسی دیگه میبخشی.
nashenas
پدر و مادرها به ندرت فرزندانشان را رها میکنند، بنابراین بچهها آنها را رها میکنند. جدا میشوند و از آنها دور میشوند. لحظاتی که باید صرف توجیه شدنشان شود، مثل تایید مادر، سرتکان دادن پدر، با لحظاتی که کارها را بدون نظر خواهی انجام میدهند، تغییر میکند. بچهها، با گذشت زمان، وقتی که پیر و قلبشان ضعیف شد، پی میبرند که سرگذشت و دستاوردهایشان مثل سنگی بر سنگی دیگر، روی سرگذشتهای پدر و مادر قرار میگیرد.
jef_raj
- «آدم ها به خاطر وفاداری نمیمیرند.»
زن لبخند زد. «نمیمیرند؟ مذهب؟ دولت؟ ما به اینها وفادار نیستیم؟ گاهی تا لحظه مرگ؟»
ادی شانه بالا انداخت.
زن گفت: «بهتر است انسانها به هم وفادار باشند.»
آلیس در سرزمین نجایب
داشتن خشم، مثل سَم میمونه. آدم رو از درون از بین میبره. تصور میکنیم نفرت سلاحی است که با اون به شخص آزار دهنده حمله میکنیم. اما نفرت شمشیر دو لبه است. هر آسیبی که با اون بزنیم، به خودمون زدیم.
nashenas
«فکر میکنم مثل ماجرای آدم و حوا تو کتاب مقدس باشه. اولین شب آدم روی زمین. وقتی دراز میکشه تا بخوابه، تصور میکنه که همه چیز تمام شده، مگه نه؟ نمیدونه خواب چیه. چشمانش بسته میشه و فکر میکنه داره از این دنیا میره. درسته؟ درحالیکه اینطور نیست. صبح روز بعد از خواب بیدار میشه و دنیای جدیدی پیش روی خودش میبینه. اما چیز دیگهای هم داره. دیروزش رو داره.»
«Ashkan»
. وقتی مطرود باشی، حتی پرتاب یه سنگ هم به تو میتونه باعث خوشحالیت بشه.
سارا خانم
«میگی باید به جای من میمردی. ولی در مدت زندگی من روی زمین خیلیها هم جای من مردهاند. هروز همین اتفاق میافته. وقتی یه دقیقه بعد از رفتن تو رعد و برق میزنه، یا هواپیمایی سقوط میکنه که ممکن تو توش بوده باشی، وقتی همکارات مریض میشن، و تو نمیشی. تصور میکنیم این چیزا اتفاقیه. اما توازنی بین همه اونا وجود داره. یکی میمیره، دیگری بزرگ میشه. تولد و مرگ بخشی از کل هستند.
⋆sama⋆
«مرگ پایان همه چیز نیست اما ما فکر میکنیم هست. آنچه روی زمین اتفاق میافته فقط شروعه.»
مهدی بیگمرادی
همهٔ پدر مادرها به بچههایشان آسیب میزنند. اجتنابناپذیر است. جوانی، مانند آینهای صاف و دست نخورده، آثار مراقبین خود را جذب میکند. بعضی والدین آن را لک میکنند، بعضی دیگر ترک، و عدهای هم دوران کودکی را خرد و به تکههای ناصاف و تعمیر ناشدنی تبدیل میکنند.
zizi
گاهی وقتا وقتی چیز ارزشمندی رو فدا میکنی، در واقع اونو از دست نمیدی. فقط اونو به کسی دیگه میبخشی.
˙·٠•●Fateme●•٠·˙
حجم
۱۳۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۳۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰۵۰%
تومان