بریدههایی از کتاب کارهای کوچک اما بزرگ
۴٫۹
(۸)
به چشم دیدهام که زنان چقدر زیبایند! نه به خاطر ظاهرشان، بلکه به خاطر چیزهای طاقتفرسایی که بدنشان میتواند تحمل کند.
یك رهگذر
گاهی آدمها اگر حرف میزنند به خاطر این که چیز مهمی برای گفتن داشته باشند، نیست؛ بلکه بیشتر به خاطر نیاز شدیدی است که به شنیده شدن دارند.
marie
هیچ چیز خودخواهانه تر از این نیست که بخواهید ذهن د یگری، را به صرف اینکه شبیه شما نیست، عوض کنید.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
این که ناگهان بیمادر شوید، چیز عجیبی است. مثل این میماند که سکان کشتیتان– که تا الان در مسیر نگهتان داشته بود- را از دست دهید.
یك رهگذر
«کلیدهای پیانو، سیاهاند و سفید؛ اما در ذهنت، طنینی از میلیونها رنگ گوناگون میآفرینند.»
marie
زیرا میدانستم گاهی آدمها اگر حرف میزنند به خاطر این که چیز مهمی برای گفتن داشته باشند، نیست؛ بلکه بیشتر به خاطر نیاز شدیدی است که به شنیده شدن دارند.
زهره
«خیلی خسته کنندهس، نه؟ این که تمام تلاشت رو بکنی که به همه ثابت کنی از حد انتظارشون بهتری، خیلی خسته کنندهس.»
یك رهگذر
«هر چیزی که انسان با آن روبرو شود قابل تغییر نیست، اما هیچ چیز تغییر نمیپذیرد مگر اینکه انسان خود با آن روبرو شود.- جیمز بالدوین»
یك رهگذر
عشق به این ربطی ندارد که به چه چیزی با دید مهرورزانه نگاه میکنی بلکه به این بستگی دارد که چه کسی نگاه میکند.
یك رهگذر
احساس عجیبی بود وقتی فهمیدم کسی که همه عمرش او را حمایت کردهام، حال که باید برای لمس کردنش دستانم را به جای پایین آوردن؛ بالا ببرم، اوست که مرا حمایت خواهد کرد.
یك رهگذر
نیمی از قلبم را به آن زن تقدیم کرده بودم و او نیز نیمهٔ خود را به من بخشیده بود و از آن پس، تنها راه ادامه حیات برای هر دویمان، حفظ همین قلب دو تکه میبود.
یك رهگذر
«مردم باید نفرت ورزیدن را یاد بگیرند؛ اگر آنها بتوانند نفرت ورزیدن را یاد بگیرند، پس توانایی عشق ورزیدن را نیز دارند.»
نلسون ماندلا، در مسیر آزادی
یك رهگذر
- برای دولت اهمیتی نداره که سرپرستار به تو چی گفته بوده. دولت فقط اون بچه مرده رو میبینه. اونا پِیات هستند چون فکر میکنن توی وظیفه پرستاریت قصور کردی.
- اشتباه نکن!
در تاریکی، سرم را تکان میدهم و کلماتی را به زبان میآورم که تمام زندگیام قورت داده بودم:
- اونا دنبال مناند چون سیاه پوستم!
دایه مکفی
شاید تفاوتهایی در میان ما باشد- تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نژادی- اما به این منا نیست که انسانها یکدیگر را درنمییابند؛ انسان، انسان را و دوست، دوست را میفهمد.
marie
«اگر توانایی انجام کارهای بزرگ را ندارم، حداقل میتوانم کارهای کوچک را بزرگ انجام دهم.»
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
غرور، اژدهایی شرور است، که درون قلبتان میخوابد و وقتی بیشتر از هر وقت به سکوت نیاز دارید، شعلهها از دهانش زبانه میکشند،
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
این که ناگهان بیمادر شوید، چیز عجیبی است. مثل این میماند که سکان کشتیتان– که تا الان در مسیر نگهتان داشته بود- را از دست دهید. اکنون چه کسی مادر بودن را، کنار آمدن با نامردمیها را و تواضع را به من یاد خواهد داد؟
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
همواره در بحرانها، زمان مثل مایعی چسبناک است. در درونش آنچنان آهسته شنا میکنید که نمیدانید واقعا در همان لحظهٔ نامبارک به سر میبرید یا در لحظات قبل. دستهایتان را میبینید که مستقل از شما مشغول اجرای وظایف هستند، گویی که به شما تعلق ندارند. اصوات، به تدریج سیر سرسام آورشان را طی میکنند تا این که همگی با هم به آهنگی ناموزون و کر کننده تبدیل میشوند.
یك رهگذر
در آن زمان چیزی برای از دست دادن نداشتم جز شهرت و آبرویم و خب این کافی است تا شما را برای آتشِ یک جنگ تمام عیار تجهیز کند.
یك رهگذر
مهم نیست که چه کسانی همراه با شما عزادار هستند؛ شما در درون اتاقک تنهایی خود غمگین خواهید بود. حتی وقتی آدمها دلداریتان میدهند، میدانید که مصیبت وارده، میان شما و دیگران، حصاری از تنهایی کشیده است.
یك رهگذر
بهترین دروغها آنهایی هستند که حول یک هسته مرکزی از واقعیت شکل میگیرند.
یك رهگذر
«این دقیقا چیزیه که اونا از تو میخوان؛ این که به خودت و افکارت تردید داشته باشی. تا زمانی که احساس بیارزش بودن رو به القا کنن، تو هنوز توی غُل و زنجیر اونایی.»
یك رهگذر
گاهی آدمها اگر حرف میزنند به خاطر این که چیز مهمی برای گفتن داشته باشند، نیست؛ بلکه بیشتر به خاطر نیاز شدیدی است که به شنیده شدن دارند.
یك رهگذر
«اگر توانایی انجام کارهای بزرگ را ندارم، حداقل میتوانم کارهای کوچک را بزرگ انجام دهم.»
یك رهگذر
«تنهاترین موجود روی زمین، یک نهنگ است که بیش از بیست سال به دنبال جفت میگردد، اما آن چنان صدایش از نهنگهای دیگر متفاوت است که هیچ کس جواب او را نمیدهد.»
یك رهگذر
غرور، اژدهایی شرور است، که درون قلبتان میخوابد و وقتی بیشتر از هر وقت به سکوت نیاز دارید، شعلهها از دهانش زبانه میکشند
یك رهگذر
فهمیدم این که آدمای محبوبمون رو از دست میدیم به خاطر اینه که قدر آدمایی که هنوز با ما هستن رو بدونیم. این تنها توجیه ممکنه، وگر نه خدا یه ظالم به تمام معنا میبود...
یك رهگذر
موسسات و سازمانها اجازه دارند با ذره بین اطلاعات کارکنانشان را بررسی کنند از آنها ایراد بگیرند، اما هیچگاه با عینک خوش بینی به آنها نگاه نمیکنند.
یك رهگذر
چیزهای بسیار بسیار زیادی هست که میتوان از آنها متنفر بود؛ بسیار آدم وجود دارد که میتوان کتک زد؛ بسیاری شبها را میتوان مست کرد و صبح کرد؛ بسیار فرصت وجود دارد که افراد دیگر را به خاطر گند خود، مقصر دانست. اینها همه مثل دارو عمل میکنند و درست مثل هر دارویی یک روز دیگر خاصیت خود را از دست میدهند.
یك رهگذر
شاید هر آنقدر که عاشق کسی هستیم، همانقدر میتوانیم نفرت بورزیم. مثل جیبی میماند که پشت و رو شده است.
عقلانی است که برعکساش نیز درست باشد.
یك رهگذر
حجم
۵۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه
حجم
۵۶۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه
قیمت:
۸,۰۰۰
تومان