بریدههایی از کتاب کامینو آیلند
۴٫۰
(۱۹)
فردای سرقت افبیآی دو تا از دوستهام رو گرفت. مجبور شدم گنجم رو مخفی کنم و از کشور خارج بشم. گفتم یک ماه صبر میکنم. یک ماه شد سه ماه. وقتی آبها از آسیاب افتاد برگشتم و سراغ واسطهای که تو سنفرانسیسکو میشناختم رفتم. گفت یه مشتری داره که روسه و دهمیلیون میده. دروغ میگفت و میخواست من رو به افبیآی لو بده. با هم قرار گذاشتیم که یک نمونه از دستنوشتها رو برای اثبات حرفم براش ببرم. اما افبیآی سر قرار منتظرم بود.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
من فقط دنبال دستنوشتههام هستم و هیچچیز دیگه نمیخوام. اگر بهم بگی به کی فروختی دیگه من رو نمیبینی. البته خودت میدونی، اگه بهم دروغ بگی برمیگردم.»
اسکار میدانست و باور میکرد. در آن لحظهٔ کذایی تنها خواستهاش این بود که به سلامت از شرّ این مرد خلاص شود. چشمها را بست و گفت: «به دلالی به اسم بروس کیبل فروختم. تو کامینوآیلند فلوریدا یک کتابفروشی حسابی داره.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
من از هر کتابی صد صفحه میخونم و اگر تا اونجا نویسنده نتونست جذبم کنه کتاب رو کنار میذارم. کلی کتاب خوب هست که بخونم چرا وقتم رو برای کتابهای بیخود تلف کنم؟»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
«کار دیگهای که نویسندههای تازهکار میکنند اینه که توی فصل اول بیست تا شخصیت معرفی میکنند. ای بابا پنجتا کافیه. خواننده رو گیج نکن. یکی هم اینکه اگر مجبوری از لغتنامه استفاده کنی کلمات دو یا سه بخشی انتخاب کن. دایرهٔ لغات من وسیعه ولی وقتی نویسنده از کلمات قلمبه سلمبه که هرگز نشنیدم استفاده میکنه منزجرم میکنه. بعدی این که شما رو به خدا از علامت برای مشخص کردن مکالمه استفاده کنید تا آدم گیج نشه. قانون پنجم؛ اغلب نویسندهها زیادی حرف میزنند. هر جا میشه حرف رو کوتاه کنید. جملهها و صحنههای غیرضروری رو حذف کنید. اگه بخوام بگم باز هم هست.»
کاربر ۳۷۷۹۸۰۷
«ببخشید که سیگار میکشیم. معتادیم، چارهای نداریم. چند سال پیش یک بار خواستیم ترک کنیم، نشد. حالا دیگه اون زمونها گذشته. اینهمه کار و تلاش و فشاری که روی آدم هست آدم رو خسته و بیتوجه میکنه و آدم میگه به جهنم هر چی میخواد بشه. بالاخره هرکسی باید یهجوری بمیره دیگه. مگه نه؟»
zohreh
بعد از پنج سال خلق شخصیتهای معیوب و نوشتاری سبُک و پیشپا افتاده و داستانهایی که حتی خودش نمیپسندید دیگر مجاب شده بود که هرگز نمیتواند رمان بنویسد.
zohreh
کتابخانه چون مکان مقدّسی بود که افرادی از سرتاسر دنیا میآمدند و با چشمهای گرد شده و فروتنی خاصّ زائرین از آن بازدید میکردند.
zohreh
برای اد سؤال بود که اگر چنین تحقیقات و مطالعات فراوانی بر زندگی و آثار نویسندگان بزرگ صورت نمیگرفت از آنها چه باقی میماند؟
zohreh
اشتباه عنصر جداییناپذیر جرم است و مجرم اگر بتواند از ارتکاب به تنها نیمی از اشتباهات بپرهیزد، نابغه است.
zohreh
حجم
۳۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
حجم
۳۳۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۸۸ صفحه
قیمت:
۶,۰۰۰
تومان