دربارهٔ ریشهٔ لغوی کلمهٔ «صلاهٔ» دو احتمال وجود دارد؛ نخست اینکه این واژه از ریشهٔ «صَلَوَ» گرفته شده باشد که در این صورت دارای سهمعنای دعا، درود و تحیّت و تلازم و پیوستگی است. دوم آنکه از ریشهٔ «صَلْیْ» باشد که معنای اندرون آتش رفتن و سوختن دارد. در ادامه به شرح این معانی میپردازیم.
ElnAz
نماز را در وقت معیّن آن بهجای آر و بهخاطر آسودهبودن از کار، پیش از رسیدن وقت آن را بر پای مدار و آن را واپس مینداز بهخاطر پرداختن به کار و بدان که هرچیز از کار که بهجای آری، پیرو نماز توست که برپا میداری.
ElnAz
در شعاع نور نماز، معرفت و شناخت به وجود برای من حاصل میشود و تمام هستی بهخاطر ارتباط با حضرت دوست، برای من دلانگیز است. ازاینرو دل خوشیام از حضور در این دنیا، گزاردن نماز و ایستادن و قامت دوتا کردن و سجدهبردن در پیشگاه محبوب ازلی و ابدی است.
ElnAz
پیامبری که در اوج ایمان و معرفت و اطمینان قلب و جان قرار دارد، به هنگام هجوم سختیها و مرارتها، به نماز پناه میبَرد و از آن استعانت میجوید و راحت جان خود را در آن مییابد.
ElnAz
به کسی که روی پای خود ایستاده و خموده و شکستهقامت نیست «قائم» میگویند.
ElnAz
(هر چیزی را با ضدّ آن میتوان شناخت)،
ElnAz
پرسش مهمی که مطرح میشود این است که چرا با وجود این اثر عمیق در برپایی نماز، برخی از نمازخوانان برخی ناپسندیها را مرتکب میشوند؟
ElnAz
کسی که هنوز تکلیف خود را با خویش روشن نساخته و تصمیم جدّی برای اثرپذیری از نماز نگرفته چه انتظاری از نمازِ خود دارد؟
ElnAz
بزرگان هنگامیکه میخواهند کاری انجام پذیرد سخن را به شیوهٔ امر نمیگویند؛ بلکه آن را بهصورتی بیان میکنند که دیگران تمایل ایشان را به انجام آن کار بفهمند.
ElnAz