دموکراسی در همه جا فرزند انقلاب بود. «از سدهی هفتم تا دوران غلبهی روم، تاریخ یونان مملو از انقلابها و ضدانقلابها، کشتارها، تبعیدها و مصادرهها بود. دشمنیهای سیاسی در دولتـشهرهای کوچکی که در آنجا مبارزات داخلی شکلِ کینهجوییهای خاندانی به خود میگرفت بیرحمانهتر نبود.»
محمد طاهر پسران افشاریان
به خلاف مسیحیت غیررسمی که رهایی قریبالوقوع جهان را با مجازات ستمگران شرور و ثروتمند و رستگاری فروتنان موعظه میکرد، کلیسای رسمی و پابرجا مؤمنان را به پاداش فردی دنیای دیگر در ازای تسلیم به نیروهای حاکم و مجازات طغیان علیه نظام الاهی مورد اعتقاداتشان وعده میداد.
ایران
هیچیک از شهرـدولتهای یونان از راههای مسالمتآمیز و تدریجی به دموکراسی نرسیدند. هنگامی که نهادها و قوانین رژیم دمکراتیکی که هنوز ایجاد نشده بود، حاکمیت مردم از طریق آراء مردم چگونه میتوانست برقرار شود. نه در یونان و نه در هیچ جای دیگر دموکراسی به شهروندانِ سپاسگزار بهعنوان هدیهای از سوی فرمانروایان یا طبقات فوقانی خیراندیش تقدیم نشد.
محمد طاهر پسران افشاریان
در سایر بخشهای جهان تنها از راه مبارزات طبقاتی شدید و مداومی که به نابودی رژیمهای سرسختتر به اوج میرسید، صورت گرفت. فرودستان ـ پلبینها ـ ناگزیر بودند قدرت برتر را از دستهای صاحبان سابق خود به زور تصرف کنند. یونانیان با تجربهی خود دریافتند که دموکراسی با اقدام مستقیم مردم بهوجود آمده و فقط میتوانست با گوش به زنگی و هشیاری خستگیناپذیر علیه دشمنان حاکمیت و حقوقشان محفوظ بماند.
محمد طاهر پسران افشاریان
فرودستان ـ پلبینها ـ ناگزیر بودند قدرت برتر را از دستهای صاحبان سابق خود به زور تصرف کنند. یونانیان با تجربهی خود دریافتند که دموکراسی با اقدام مستقیم مردم بهوجود آمده و فقط میتوانست با گوش به زنگی و هشیاری خستگیناپذیر علیه دشمنان حاکمیت و حقوقشان محفوظ بماند.
ایران
هیچیک از شهرـدولتهای یونان از راههای مسالمتآمیز و تدریجی به دموکراسی نرسیدند. هنگامی که نهادها و قوانین رژیم دمکراتیکی که هنوز ایجاد نشده بود، حاکمیت مردم از طریق آراء مردم چگونه میتوانست برقرار شود. نه در یونان و نه در هیچ جای دیگر دموکراسی به شهروندانِ سپاسگزار بهعنوان هدیهای از سوی فرمانروایان یا طبقات فوقانی خیراندیش تقدیم نشد.
ایران