اینکه چه حرفی گفته میشود، خیلی مهمتر از این است که آن حرف چهطور تلفظ شود. اگر معنای کلام به خاطر نوع تلفظها گنگ و نامفهوم شود، داستان شکست میخورد.
imalializade
همانطور که زندهام و نفس میکشم
گفتوگو در داستان هویت شخصیتها را بیشتر آشکار میکند (قانون شمارهٔ ۱)، عمل داستانی، کشمکش و درام را بسط میدهد (قانون شمارهٔ ۲) و با کمک خصوصیاتِ فردی پیچیدهٔ شخصیتها آنها را از هم تفکیک میکند (قانون شمارهٔ ۳). و به این ترتیب است که شخصیتهای داستان جان میگیرند.
shina.khosravi
مردم برای ردوبدل کردن اطلاعاتی دربارهٔ آبوهوا یا تزئینات اتاق نیازی به خریدن کتاب ندارند، میتوانند بروند سلمانی.
imalializade
جی. وودهاوس کارتان را با یک صحنه شروع کنید. شاید هم اول پیرنگ داستان را مشخص و بعد آن را به صحنههای مختلف تقسیمبندی کنید. در هر صورت هر صحنهای باید این عناصر را در خود داشته باشد:
۱. شخصیتهایی با وضوح و دقت معرفیشده؛
۲. برخورد و کشمکشی که نوشتهتان را فعال نگه دارد؛ گویی هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد؛
۳. محدودهٔ زمانی (چه موقع)؛
z.sadeghi313
جی. وودهاوس کارتان را با یک صحنه شروع کنید. شاید هم اول پیرنگ داستان را مشخص و بعد آن را به صحنههای مختلف تقسیمبندی کنید. در هر صورت هر صحنهای باید این عناصر را در خود داشته باشد:
۱. شخصیتهایی با وضوح و دقت معرفیشده؛
۲. برخورد و کشمکشی که نوشتهتان را فعال نگه دارد؛ گویی هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد؛
۳. محدودهٔ زمانی (چه موقع)؛
z.sadeghi313
نابغههای ادبیات کهن و نویسندههای پُرفروش امروز در یک ویژگی باهم مشترک هستند: همگی بلد بودهاند که به کلمات جان بدهند.
هیچ قاعده یا رازی وجود ندارد تا به نویسندهای تازهکار اطمینان بدهد در مسیری درست حرکت میکند و شخصیتهایی خوندار یا توصیفهایی عینی ــ و آنقدر طبیعی که بتوانند جان بگیرند و از دل کاغذ بیرون بیایند ــ خلق میکند. در این زمینه تنها میتوان راهنماییهایی ارائه کرد که منجر به افزایش تیزبینی و در نتیجه توانایی توصیف یک نویسنده میشود.
طلا در مس