ما برای سه چیز دیگران را میکشیم، زمین، زن و طلا.
ضربالمثل پنجابی
Anahitak
«تو باعث میشی آرزو کنم کاش دوباره بیست ساله میشدم.»
lucifer
از جیبش خودنویسی طلاییرنگ درآورد که قیمت آن برابر با چند ماه حقوق رسمیاش بود و دست به کار پرکردن فرمها شد؛ او با خطی ظریف و زیبا مینوشت و حالت رضایت بر چهرهاش نشسته بود. عاشق این فرمها بود، عاشق کاملکردن کارهای چربوچیلی و پرمایه بود.
Mostafa F
ما برای سه چیز دیگران را میکشیم، زمین، زن و طلا.
lucifer
خیلی دلش میخواست زندگی کند!
lucifer
با هراس یک انسان کاملاً عاقل و منطقی از مرگ میترسید، مانند کسی که در دین هیچ مایهی آرامشی نمییافت و مرگ را پایان کامل خود میدانست. خیلی دلش میخواست زندگی کند!
Mostafa F
تنبل و خطرناک بهنظر میآمد، انگار در کمینگاه انتظار میکشید و طعمهی این دام، خودش بود.
Mostafa F