بریدههایی از کتاب من آنچه شرط بلاغ است...
۳٫۹
(۱۷)
آیا تابهحال کسی را دیدهاید، حتی یک نفر ــ روی این یک نفر تأکید دارم ــ که از کمبود عقل خودش شکایت کند؟ من که ندیدهام.
سیّد جواد
ما ایرانیها در مقایسه با مقداری که از زبانمان استفاده میکنیم، هرگز از ظرفیت گوشهایمان بهرهبرداری نمیکنیم. بیشتر دوست داریم حرف بزنیم تا گوش کنیم.
سیّد جواد
خصلت بسیار ریشهدار بیشتر ما ایرانیان که چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم، از زیانبارترین خصلتهای جامعهٔ ماست و آن، روحیهٔ «نق زدن» و بدوبیراه گفتن و ایراد گرفتن تقریباً دائمی ماست از زمین و زمان؛ دوست و غریبه؛ حکومت و آب، ترافیک و سرنوشت. و هر آنچه احتمالاً به ذهنمان برسد؛ یعنی مثل اینکه این «نق زدن» کمکم بهصورت یک قرص و کپسول مکمل برای تقویت شخصیت اجتماعی ما آدمها بهویژه در محافل و میهمانیهای خانوادگی شده. بدون اینکه دقت کنیم که وقتی این نارضایتی و " نق زدن " تبدیل به عادتی ثانوی شد، روح جامعهٔ ما کم کم پژمرده میشود. جامعه مغموم میشود. پرخاشگر و عصبی میشود. بلایی که کم و بیش این روزها خودمان درگیرش هستیم.
سیّد جواد
بگذارید فرزندتان یک بچهٔ متوسط و معمولی باشد اما با روحیهٔ شاداب و سرزنده رشد کند. درس زندگی بالاتر از همهٔ درسها است
Hossein Mehrabi
«انگار که همین دیروز بود»
کامکار
بگذارید فرزندتان یک بچهٔ متوسط و معمولی باشد اما با روحیهٔ شاداب و سرزنده رشد کند. درس زندگی بالاتر از همهٔ درسها است. همهٔ این حرف و سخنها برای بهبود خود زندگی است اما مثل این که ما واقعاً هدف را در بین ابزارهای رسیدن به هدف گم کردهایم.
ترنج
اینکه میبینید هر رئیسی، هر مدیری و هر وزیری که سر کار میآید اولین قدمش نفی دستآوردهای نفر قبلی است و انداختن به خیال خودش طرحی نو! یک دلیل سادهاش این است که هیچکس، هیچکس را بهجز خودش قبول ندارد
م . مصفا
آنچه میگویی گر از بهر خداست
هر چه میخواهی بگو کج یا که راست
گر سخن با یاد یار دلکش است
گو بههر لفظی که خواهی، آن خوش است
ملا احمد نراقی
سیّد جواد
سؤال اصلی من این است که حالا بعد از این همه سال که متوجه قضیه شدهایم چرا برای رفع اشتباهات خودمان قدمی برنمیداریم؟ کجای این بانکها با این سودهای کمرشکن، اسلامی است؟
Z.SH
تقریباً هیچ پدر و یا مادری را نمیتوانید پیدا کنید که در طول مدت بچهداریاش لااقل سه یا چهار باری برای این دستهگلی که به آب داده ابراز ندامت نکرده باشد.
سیّد جواد
اگر عقیدهای خلاف عقیدهیتان، شما را عصبانی میکند مطمئن باشید که برای آن دلایل کافی ندارید والّا در بدیهیات، اگر کودکی به شما بگوید که مثلاً قطب شمال در استوا قرار دارد شما بیش از آنکه عصبی شوید برایش فقط دل میسوزانید، مگر اینکه اطلاعات جغرافیایی شما هم مشکلاتی داشته باشد!
🌱ehsan
بسیاری از بزرگان ما هنوز نمیخواهند دریابند که کتابخوانهای امروزی ما با خوانندگان دورهٔ قاجار فرق کردهاند و خودشان دائرةالمعارف پند و اندرزند؛ و تنها مشکلشان اجرای این اندرزهاست. شما اگر راست میگویید در تحقق این اندرزها کمکشان کنید.
🌱ehsan
از من به شما نصیحت هیچگاه و در هیچ هدف و مقولهای به دنبال برآورده شدن صددرصد انتظاراتتان نباشید که نمیشود. در دسترسی به هدف باید نسبیت را در نظر بگیرید...
نون والقلم
اجرای بیشتر پیشنهادهایم دست خود من و شماست مثل برخورد با فرزندانمان، خودداری از دروغ گفتنهای سریالی هر روزه یا کم کردن اینهمه تعارفات بیپایه و بهمعنی واقعی کلمه بیهوده. اینها را دیگر نه دولتها گردنمان گذاشتهاند و نه حتی استکبار جهانی! دست خودمان است. باید تکتکمان باور کنیم که تا این موارد و دیگر موارد از قلم افتاده از این دست اصلاح نشوند و زیربنای لازم برای اصلاحات عمیق و واقعی تأمین نشود، حتی اگر تمامی کشور را هم در پوششی از صداقت و درایت یک مدیریت استثنایی تصور کنیم، هرگز به آنچه مورد نظرمان است نخواهیم رسید؛ همانطور که تابهحال نرسیدهایم.
سیّد جواد
چندی پیش در مقالهای پیشنهاد دادم پخش مواد مخدر را خود دولت به عهده بگیرد. صدای خیلیها درآمد. بعد مشروحتر توضیح دادم که با این اقدام چه زیانهایی که جلویش گرفته میشود. خلاصهٔ مقاله این بود که اگر امروز ادعا میکنیم هشتاد درصد زندانها را مجرمان مواد مخدر پر کردهاند، اینها به سر خانه و زندگی خودشان برمیگردند و دیگر دلیلی ندارد که بتوانند کار ننگینشان را ادامه دهند، چراکه دیگر انگیزهای برای جلب مشتری تازه باقی نمیماند و با توقف تشویق به اعتیاد، توسعهٔ اعتیاد هم خودبهخود از بین میرود. در این صورت آثار اجتماعی قضیه از بعد تلفات اسفناک نیروی انتظامی، داغدار شدن و پاشیدن خانوادههایشان و در ضمن هزینهٔ سرسامآوری که دولتها بابت حفظ این روش بیحاصل صرف میکنند محو میشود و همینطور دهها دستاورد دیگر. پیشبینی کرده بودم که اگر عاقلانه با مسئله برخورد نکنیم وضع بدتر هم خواهد شد؛ و چقدر دلخراش که این روزها همگیمان شاهد تحقق این پیشبینی هستیم. چراکه وضع بیتعارف خیلی بدتر شده است
سیّد جواد
در سال ۱۳۴۰ فقط سی و یک درصد جمعیت کشورمان شهرنشین بوده و بقیه روستانشین. اما دقت بفرمایید که در سال ۵۵ نسبت همین شهرنشینان به روستاییان به چهل و هفت درصد میرسد و در سالهای بعدی یعنی سالهای ۶۵ و ۷۵ تقریباً به ۵۴ و ۶۱ درصد افزایش پیدا میکند. مرکز آمار ایران میگوید همین روند افزایش در سال هشتاد به ۶۴.۸ درصد تبدیل شده است.
سیّد جواد
آن قدیم قدیمها یکی از افتخارات افراد این بود که بادی به غبغب بیندازد و ادعا کند که بعد اینهمه عمر هنوز پایمان به کلانتری باز نشده. در حالی که امروزه، بینی و بینالله، یک نگاهی به دوروبر خودتان بیندازید و ببینید چند نفر را پیدا میکنید که بتوانند چنین ادعایی داشته باشند، حتی اگر شده بهعنوان گواه یا ضامن؟ شاید آنهایی که فرزند جوان ندارند باور نکنند و ندانند که این روزها کَلکَل با مأمور پلیس و رفتن به کلانتری به نوعی از تفاخر برای تعدادی از نوجوانان دورهٔ دبیرستانی تبدیل شده که خدای ناخواسته جلوی همسنو سالهایشان کم نیاورند.
سیّد جواد
این صورتهای طلبکار و اخموی عابران خیابانها را که میبینید بیشتر به خاطر دور بودنشان از بیابان و صحرا و کویرو رودخانه است
🌱ehsan
چه زدوخورد وحشتناکی بین ملتی برقرار شده که روزگاری سعی میکردند همدیگر را کمتر از «برادر» خطاب نکنند...
م . مصفا
به بچهها با تصور اینکه درکی از تشخیص و تفکیک دروغ از راست ندارند دروغ نگویید.
🌱ehsan
بسیار دیدهام پدر و مادرهایی را که چون دل خوشی از حکومت و دولتشان ندارند و برای اینکه برای خودشان یک دلخنکی ایجاد کنند، آنچنان داستانهایی از رفاه و امنیت و آسایش دورهٔ گذشته و موقعیت اجتماعی خودشان میبافند که آدم فکر میکند اینها هر روز با شاه پالوده میخوردند و با ملکه آشپزی میکردند! نکنید این کارها را! بچههای شما بیش از آنکه از این رویدادهای بیپایه درس و سرمشق بگیرند، اولاً دچار لطمهٔ شدید روحی میشوند که چرا این شانس را نداشتهاند که در بهشت قدیمی مورد ستایش شما به دنیا بیایند و در مرحلهٔ بعدی هم اگر پرتوپلاهای شما را باور کنند در دلشان حتماً حکمی بر بلاهت شما خواهند داد که چنین وضع مطلوبی را چرا بههم زدید؟ مگر خدای ناکرده دیوانه بودید؟
سیستماتیک
میشود و خیلی ساده هم میشود که همهٔ ناکامیها را به هزاران کس و جریان نسبت داد و از پذیرش مسئولیت گریخت؛ اما آیا در این نسبت دادن راه چارهای هم وجود خواهد داشت؟
قطعاً نه. پس با فرار از حقیقت به جایی نمیرسیم.
احسان رضاپور
خیلی هم نباید به دنبال عدالت بود که بهنظرم اگر دنیا روز اول بر پایهٔ عدالت مطلق ساخته شده بود، دیگر نیازی به اینهمه پیامبر نبود تا به راهنمایی ما مشغول باشند. بشر باید عدالت را خودش تأمین کند؛ آنهم بهنظرم عدالت نسبی را! عدالت صد در صد وجود ندارد، وقتتان را تلف نکنید و به دنبالش نروید. ما باید عاقلانه به طرف عدالت نسبی برویم.
Z.SH
یکی از کوتاهترین راههایی که دولتها برای دور ماندن از ضربات اپوزیسیون دارند این است که آنها را دعوت به کار کنند تا عملاً درک کنند که کار اجرایی کردن یعنی چه؟
نون والقلم
ذهن تک تکمان یکجوری حساب خودمان را از دیگران سوا میکنیم؛
عاشق ها
نمیدانم؛ شاید هم غریزی و غیرارادی این روشها را برمیگزیدند. واقعا نمیدانم! اما اجازه بدهید بگویم بهاقتضای تجربهٔ سنیام سرنوشتی قطعی و تکراری برای اینگونه افراد
عاشق ها
از شما چه پنهان، در حد معمول و معقول خیلی هم آرزوی برآوردهنشده ندارم چراکه چند سالی است وقتی دیدم نمیتوانم امکاناتم را به حد توقعم برسانم فروتنانه توقعم را در حد امکاناتم تنظیم کردم
مریم کوهی
انسانها فطرتاً برابر زاده نشدند و فقط حقوق اجتماعی و انسانیشان با یکدیگر برابر است و لاغیر
م . مصفا
کجای این بانکها با این سودهای کمرشکن، اسلامی است؟
آسمان
اگر در جامعه میبینیم که نشاط نداریم شاید که یک دلیلش این باشد که ما بیش از اندازه کلمه "متاسفانه" را بهکار میگیریم یا کلمهٔ "شوربختانه " ابداع تازه ایرانیان خارج نشین!!
آسمان
حجم
۱۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
حجم
۱۳۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۲ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان