بریدههایی از کتاب شکلات تلخ
۳٫۸
(۵۶۵)
ای کاش همه مادر و پدرها یاد میگرفتند از همان زمان که بچهدار شدند بچهاشان را زیر نظر روانشناس بزرگ کنند تا کمتر بیمار تحویل جامعه بدهند. بچه مگر چهقدر میتواند تاوان عقدهها و مشکلات و ندانستنهای والدین را پس بدهد!
pz
چهقدر شهر زیباتر میشد اگر مردم یاد میگرفتند عشق خودشان را به همدیگر نشان بدهند، بدون ترس... بدون خجالت... بدون فکر کردن به اینکه مردم چه میگویند!
کاربر ۱۲۳۱۸۰۲
ــ شکلات تلخ کنار اسپرسو میچسبه. در صورتی که پشت سرش یه نخ هم سیگار شکلاتی بکشی، سرطان هم گرفتی دیگه اهمیتی نداره.
Mahboob
سعی کن حتی اگر تلخی، تلخیات مانند شکلات بر جانها خوش بنشنید و همه اطرافیانت طرفدار تلخیات باشند. تلخیات بشود آرام جانها. شیرینیات را در پشت تلخیات پنهان کن. مهربانی و عشق نقطه ضعف است. همیشه حواست را به نقطه ضعفهایت جمع کن. دشمن در کمین تو است.
Sama
معتقدم آدم اول باید همسرشو دوست داشته باشه تا بتونه بچهای رو که به دنیا میآد توی آرامش بزرگ کنه. وگرنه آوردن بچه بین یه عالمه تنش گناه کبیرهس!
Gloria
ثانیهها میگذرند و جای خود را به دقایق میدهند. دقایق میگذرند و جای خود را به ساعتها میدهند، ساعتها روز میشوند، روزها ماه میشوند و ماهها سال... به همین سرعت چشم به هم بزنی یک سال از عمرت گذشته و این خودت هستی که تعیین میکنی یک سال پر بار را سپری کنی یا یک سالی که چیزی جز ثانیه و دقیقه و ساعت و ماه نداشته باشد.
a_sahar_n
دل زبان نفهم است ولی عقل باید یاد بگیرد او را سر جایش بنشاند. اگر همیشه به خاطر دل به راحتی از خطاها بگذریم کم کم عقل خودش را کنار میکشد و همهٔ تصمیمات زندگی احمقانه میشود.
a_sahar_n
ــ زندگی یک چمدان است که میآوریش
بار و بندیل سبک میکنی و میبریش
خودکشی، مرگ قشنگی که به آن دل بستم
دست کم هر دو سه شب سیر به فکرش هستم
گاه و بیگاه پُر از پنجرههای خطرم
به سَرم میزند این مرتبه حتما بپرم
گاه و بیگاه شقیقه ست و تفنگی که منم
قرص ماهی که تو باشی و پلنگی که منم
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غمانگیزترین حالت غمگین شدن است
pz
همین مهم نبودنها باعث شد بتوانم تا این حد در هر چیزی که برایم مهم بود پیشرفت کنم.
فلانی
معتقدم آدم اول باید همسرشو دوست داشته باشه تا بتونه بچهای رو که به دنیا میآد توی آرامش بزرگ کنه. وگرنه آوردن بچه بین یه عالمه تنش گناه کبیرهس!
pz
من فقط یک روزهایی نیاز داشتم یکی باشد... یکی باشد که من را بفهمد. دردم را بفهمد. آرامم کند. با فهمیدنش آرامم کند. هیچوقت نداشتم چنین شخصی را...
ARASTEH
با کسی بمون که دوستت داره، نه با کسی که دوستش داری.
ARASTEH
آدم عاشق میتواند همان کاری را بکند که دلش میخواهد. چرا جلوی خودش را بگیرد؟ هر وقت دلش خواست همسرش را ببوسد. هر وقت دلش خواست در آغوشش بگیرد. هر وقت دلش خواست برایش ناز کند. هر وقت دلش خواست غذا هم در دهانش بگذارد. چه میشود مگر؟ چهقدر شهر زیباتر میشد اگر مردم یاد میگرفتند عشق خودشان را به همدیگر نشان بدهند، بدون ترس... بدون خجالت... بدون فکر کردن به اینکه مردم چه میگویند!
sevda
نه فریال زیاد نیست. حرفهای تو خیلی سر نخها به من داد. بهت میگم تا خودتم بدونی. بعد از تو حتما باید با پدر و مادرتم صحبت کنم و یه بارم اینا رو برای اونا بگم حتما. ببین دخترم دوران کودکی و نوجوونی حساسترین سنین برای انسانهاست. تو هر دوی این سنها رو با درد سپری کردی. با کم توجهای و بیمهری از جانب والدین. با درد حقارت! غرورت رو شکستن. اعتماد به نفست رو گرفتن.
از طرفی تو رو گرفتن توی مشتشون و هی فشار دادن. هی فشار دادن و فکر کردن دارن به بهت لطف میکنن و از بدیها دور نگهت میدارن. غافل از اینکه بدتر دارن تو رو هول میدن سمت بدیها. اشتباه اکثر پدر و مادرها همینه. فکر میکنن هر چی بیشتر کنترل کنن و گیر بدن آینده فرزندشون درخشانتر میشه. در حالی که بهترین و مؤثرترین چیز برای داشتن یه فرزند سالم اینه که بتونی باهاش دوست باشی. بتونی رفیقش باشی نه مادرش؛ نه پدرش! اشکال از تو نیست فریال. اونا تو رو توی این مسیر هول دادن.
تو با اولین شخصی که همهجوره بهت محبت کرده اونم بی چشمداشت عشق رو تجربه کردی. این طبیعیه عزیزم.
شقایق خیری
چهقدر دلم برای هیاهوی شهرم تنگ شده بود.
نیکو
ــ همه شهر مهیاست مبادا که تو را
آتش معرکه بالاست مبادا که تو را
این جماعت همه گرگند مبادا که تو را
پی یک شام بزرگند مبادا که تو را
دانه و دام زیاد است مبادا که تو را
مرد بد نام زیاد است مبادا که تو را
پشت دیوار نشستهاند مبادا که تو را
نا نجیبان همه هستند مبادا که تو را
تا مبادا که تو را باز مبادا که تو را
پرده بر پنجره انداز مبادا که تو را
FATEMEH
ــ چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غمانگیزترین حالت غمگین شدن است
قبل رفتن دو سه خط فحش بده، داد بکش
هی تکانم بده، نفرین کن و فریاد بکش
قبل رفتن بگذار از تهِ دل آه شوم
طوری از ریشه بکش ارّه که کوتاه شوم
FATEMEH
اتفاقات خاصی درونم در حال رخ دادن بود. این را با تمام وجودم حس میکردم. از این حسها به شدت واهمه داشتم اما جلوگیری از آن کار من نبود. مگر کسی هم بود که بتواند جلوی عشق را بگیرد؟
zahra.bah
ــ سیگار شکلاتی، سیگار رو ترک کن، منم شکلات رو کنار میذارم... شکلات تلخ!
Anisa
اشتباه اکثر پدر و مادرها همینه. فکر میکنن هر چی بیشتر کنترل کنن و گیر بدن آینده فرزندشون درخشانتر میشه. در حالی که بهترین و مؤثرترین چیز برای داشتن یه فرزند سالم اینه که بتونی باهاش دوست باشی. بتونی رفیقش باشی نه مادرش؛ نه پدرش!
mohammad@samet60
شکلات تلخ کنار اسپرسو میچسبه. در صورتی که پشت سرش یه نخ هم سیگار شکلاتی بکشی، سرطان هم گرفتی دیگه اهمیتی نداره.
کاربر ۱۵۴۵۰۰۱
ای کاش همه مادر و پدرها یاد میگرفتند از همان زمان که بچهدار شدند بچهاشان را زیر نظر روانشناس بزرگ کنند تا کمتر بیمار تحویل جامعه بدهند. بچه مگر چهقدر میتواند تاوان عقدهها و مشکلات و ندانستنهای والدین را پس بدهد!
باغبان 🤗🌱
همه دردها بین قفل بازوها دوا نمیشود. گاهی دردها هیچوقت دوا نمیشوند؛ اما با حرف زدن فقط کمی تسکین پیدا میکنند.
ARASTEH
هر چی که بینتونه چه رابطه چه هر چی، نیاز به یه ذره گذشت و درک متقابل داره تا زندگیتون تبدیل به جهنم نشه.
ARASTEH
به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود
najmeh_ri
اهواز ما هم یه روز هوا داره ده روز هوا نداره. اصل قضیه اینه که کسی هواشو نداره!
mohammad@samet60
شاید به نظرت دیوونگی باشه، ولی خیلی وقتا که دنبال یه گوش شنوا میگشتم تا باهاش درد دل کنم، میاومدم لب کارون و مینشستم اینقدر حرف میزدم تا خالی خالی بشم و بعد میرفتم خونه. این رود همهٔ رازهای منو میدونه. برام بهترین دوسته،
mohammad@samet60
عشق من به اردلان، عشق و دوست داشتنی سرسری نبود که در عرض یکی دو هفته فراموش شود. ریشه در جانم داشت و حالا که از دستش داده بودم ذره ذره داشت جانم را میگرفت.
ARASTEH
ثانیهها میگذرند و جای خود را به دقایق میدهند. دقایق میگذرند و جای خود را به ساعتها میدهند، ساعتها روز میشوند، روزها ماه میشوند و ماهها سال... به همین سرعت چشم به هم بزنی یک سال از عمرت گذشته و این خودت هستی که تعیین میکنی یک سال پر بار را سپری کنی یا یک سالی که چیزی جز ثانیه و دقیقه و ساعت و ماه نداشته باشد.
najmeh_ri
سعی کن حتی اگر تلخی، تلخیات مانند شکلات بر جانها خوش بنشنید و همه اطرافیانت طرفدار تلخیات باشند. تلخیات بشود آرام جانها. شیرینیات را در پشت تلخیات پنهان کن. مهربانی و عشق نقطه ضعف است. همیشه حواست را به نقطه ضعفهایت جمع کن. دشمن در کمین تو است.
helya.B
حجم
۶۹۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۶۴ صفحه
حجم
۶۹۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۸۶۴ صفحه
قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان