یک خانواده باید با یکدیگر متحد باشند. وقتی پیش هم هستند فقط خودشان باشند. یک خانوادهٔ خوب، یک خانوادهٔ بیعیب و نقص نیست. مثل آنهایی که در تلویزیون میبینیم، بلکه آنها در مجموع خوشبختند و میتوانند در زمانهای سختی به هم کمک کنند.
مهندس
وقتی نوجوانتان شما را دیوانه میکند خود را نبازید، دستتان را به سوی آن بچه که قهر کرده دراز کنید، همسرتان را بیاهمیت تلقی نکنید؛ اگر زمانی یکدیگر را بهشدت دوست داشتید، شاید برای یافتن دوبارهٔ آن عشق باید تلاش کنید.
... این خانواده شماست... با تمام خوشیها، رنجها، ترسها و امیدهایش.
مهندس
ما به خانوادههای خود نیاز داریم. در میان آنهاست که خودمان را میشناسیم؛ استعدادها، آرزوها، امیدها و ترسهایمان را. این بدنهٔ کوچک از اجتماع است که ما را کمک میکند تا برای رویارویی با تمام دنیا آماده شویم و یاد بگیریم که چهچیزی مؤثر است و چهچیزی نیست. و در نهایت اگر همهچیز خوب پیش برود خانوادهٔ ما کسانی هستند که در کنارمان میمانند، نه به خاطر اینکه ما ویژگی خاصی داریم، بلکه چون ما بخشی از آنها هستیم.
مهندس
نداشتن ارتباط کلامی، قاتل عشق است و خانوادهها را نابود میکند.
هم والدین و هم بچهها نیاز به یک «صندلی حرف» دارند.
ehsas_aramesh
معمولاً نمیشود کسی را تغییر داد، اما خودمان میتوانیم تغییر کنیم.
ehsas_aramesh
احساس کردم صدای آن مرد پیر را میشنوم که دربارهٔ آن چیزهایی که زندگی را مستحکم میکنند، حرف میزند: «وقت گذاشتن برای همدیگر، قدرت خنده، بر پا کردن خانهای که در آن همیشه اختلافها به بخشیدن ختم میشوند و اینکه چگونه میشود خاطره ساخت.»
احسان رضاپور
همهٔ پدرهای دنیا به من میگویند که میخواهند وقت بیشتری را صرف بچهها و خانوادهشان بکنند... بعد چشم باز میکنند و میبینند که ۶۵ سالشان است و عمرشان به بیهودگی گذشته است.»
muhammadreza