بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خانواده‌ی شصت‌دقیقه‌ای؛ یک ساعتی که می‌تواند رابطه‌ی شما را برای همیشه تغییر دهد | طاقچه
تصویر جلد کتاب خانواده‌ی شصت‌دقیقه‌ای؛ یک ساعتی که می‌تواند رابطه‌ی شما را برای همیشه تغییر دهد

بریده‌هایی از کتاب خانواده‌ی شصت‌دقیقه‌ای؛ یک ساعتی که می‌تواند رابطه‌ی شما را برای همیشه تغییر دهد

نویسنده:راب پارسونز
انتشارات:نشر پیدایش
امتیاز:
۵.۰از ۲ رأی
۵٫۰
(۲)
یک خانواده باید با یکدیگر متحد باشند. وقتی پیش هم هستند فقط خودشان باشند. یک خانوادهٔ خوب، یک خانوادهٔ بی‌عیب و نقص نیست. مثل آنهایی که در تلویزیون می‌بینیم، بلکه آنها در مجموع خوشبختند و می‌توانند در زمان‌های سختی به هم کمک کنند.
مهندس
وقتی نوجوانتان شما را دیوانه می‌کند خود را نبازید، دست‌تان را به سوی آن بچه که قهر کرده دراز کنید، همسرتان را بی‌اهمیت تلقی نکنید؛ اگر زمانی یکدیگر را به‌شدت دوست داشتید، شاید برای یافتن دوبارهٔ آن عشق باید تلاش کنید. ... این خانواده شماست... با تمام خوشی‌ها، رنج‌ها، ترس‌ها و امیدهایش.
مهندس
ما به خانواده‌های خود نیاز داریم. در میان آنهاست که خودمان را می‌شناسیم؛ استعدادها، آرزوها، امیدها و ترس‌هایمان را. این بدنهٔ کوچک از اجتماع است که ما را کمک می‌کند تا برای رویارویی با تمام دنیا آماده شویم و یاد بگیریم که چه‌چیزی مؤثر است و چه‌چیزی نیست. و در نهایت اگر همه‌چیز خوب پیش برود خانوادهٔ ما کسانی هستند که در کنارمان می‌مانند، نه به خاطر اینکه ما ویژگی خاصی داریم، بلکه چون ما بخشی از آنها هستیم.
مهندس
نداشتن ارتباط کلامی، قاتل عشق است و خانواده‌ها را نابود می‌کند. هم والدین و هم بچه‌ها نیاز به یک «صندلی حرف» دارند.
ehsas_aramesh
فکر نکنید می‌توانید روش آسان‌گیر بودن را پیش بگیرید و بعد ناگهان وقتی فرزندتان نوجوان شد، به یک والد مقتدر بدل شوید. جنگ اول بهتر از صلح آخر است. اگر فرزندتان کوچک است، تأکید می‌کنم تا جایی که می‌توانید اقتدار خود را بسازید، بعدها به آن احتیاج پیدا می‌کنید. دوم اینکه اگر با همسرتان زندگی می‌کنید، حد و مرزها را با کمک هم تعیین کنید. خیلی بی‌فایده است اگر مادر، بچه شش ساله‌اش را زود به رختخواب می‌فرستد برای اینکه به او درسی بدهد و پدر که از سر کار برگشته، یکراست از پله‌ها بالا می‌رود و می‌گوید: «نگران نباش پسرم، او همیشه به من هم گیر می‌دهد.»
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴
نداشتن ارتباط کلامی، قاتل عشق است و خانواده‌ها را نابود می‌کند.
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴
خانواده به ما حس تعلق داشتن می‌دهد، حس ریشه‌دار بودن و به ما کمک می‌کند جایگاهمان را در این دنیا یا شاید جهان هستی پیدا کنیم و شاید در جهان هستی.
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴
معمولاً نمی‌شود کسی را تغییر داد، اما خودمان می‌توانیم تغییر کنیم.
ehsas_aramesh
احساس کردم صدای آن مرد پیر را می‌شنوم که دربارهٔ آن چیزهایی که زندگی را مستحکم می‌کنند، حرف می‌زند: «وقت گذاشتن برای همدیگر، قدرت خنده، بر پا کردن خانه‌ای که در آن همیشه اختلاف‌ها به بخشیدن ختم می‌شوند و اینکه چگونه می‌شود خاطره ساخت.»
احسان رضاپور
همهٔ پدرهای دنیا به من می‌گویند که می‌خواهند وقت بیشتری را صرف بچه‌ها و خانواده‌شان بکنند... بعد چشم باز می‌کنند و می‌بینند که ۶۵ سالشان است و عمرشان به بیهودگی گذشته است.»
muhammadreza
عادت داریم وقتی کسی کار اشتباهی انجام می‌دهد، مچش را بگیریم و او را سرزنش کنیم. خیلی از ما حتی در بزرگسالی وقتی که دائم اشتباهمان را به رخمان می‌کشند ضربه می‌خوریم. این واقعاً غم‌انگیز است. وقتی گوش ما هیچ تحسینی نمی‌شنود، قلبمان هم انگیزه‌اش را برای تلاش از دست می‌دهد.
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴
مرد نابینایی را دیدم که در سالن طولانی یک بیمارستان قدم می‌زد. او با عصای سفیدش روی دیوار کنار خود ضربه می‌زد. بعد از مدتی دیگر ضربه نزد زیرا موقعیت دیوار را تشخیص داده بود. اما بعد از طی تمام طول سالن بار دیگر عصایش را بیرون آورد و دوباره به دیوار چند ضربه زد. او باید امتحان می‌کرد که آیا هنوز دیواری آنجا هست یا نه و محدوده‌ها را امتحان می‌کرد. بچه‌های ما نیز محدوده‌ها را می‌آزمایند و هر از گاهی امتحان می‌کنند که آنها سرجایشان هستند یا نه. وقتی بدانند سر جای خود قرار دارند، احساس امنیت خاطر بیشتری می‌کنند. آموختن حد و مرزها و قوانین به بچه‌ها اهمیت دارد، هرچند ممکن است بیشتر وقت‌ها خسته‌کننده و عذاب‌آور باشد، اما یکی از کارهای بزرگ والدین است.
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴
رسم و رسوم خانوادگی را دست کم نگیرید. چه ساده باشند و چه عمیق، چه مربوط به خانوادهٔ ما باشند یا ملیت ما، این رسم‌ها به ما می‌گویند: «تو به اینجا تعلق داری، اینها ریشه‌های تو هستند.
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴
شاید به خاطر سرشار بودن زندگی خانوادگی از استرس‌های کوچک و بزرگ است که خیلی راحت آرزو می‌کنیم ای‌کاش از موقعیت خانوادگی خود دور بودیم. با خود می‌گوییم: «زندگی آسان‌تر می‌شود... وقتی که بچه شب‌ها بخوابد یا وقتی بچه به مهدکودک برود.» یا اگر ساده‌لوح باشیم: «وقتی بچه‌ها نوجوان شوند به توجه کمتری احتیاج دارند.» یکی از دوستان روان‌شناسم روزی به من گفت: «بیشتر مردم فکر می‌کنند یک اتفاق در آینده آنها را خوشبخت می‌کند. آنها می‌گویند: ''اگر ازدواج کنم خوشبخت می‌شوم'' یا وقتی ''بچه‌دار شویم...'' یا ''اگر کار جدیدی پیدا کنم...'' یا حتی یک چیز بی‌معنی و نامشخص مثل ''تعطیلات آخر هفته که برسد من خوشحال خواهم شد...''»
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴
ما به خانواده‌های خود نیاز داریم. در میان آنهاست که خودمان را می‌شناسیم؛ استعدادها، آرزوها، امیدها و ترس‌هایمان را. این بدنهٔ کوچک از اجتماع است که ما را کمک می‌کند تا برای رویارویی با تمام دنیا آماده شویم و یاد بگیریم که چه‌چیزی مؤثر است و چه‌چیزی نیست. و در نهایت اگر همه‌چیز خوب پیش برود خانوادهٔ ما کسانی هستند که در کنارمان می‌مانند، نه به خاطر اینکه ما ویژگی خاصی داریم، بلکه چون ما بخشی از آنها هستیم.
کاربر ۱۵۴۹۷۹۴

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۱۷٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۳۱,۸۰۰
تومان